در حدیثی از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می خوانیم : العلم ثلاث :آیة محكمه ، فریضة عادله أو سنة قائمه و در حدیث دیگری می خوانیم : العلم علمان :علم الأدیان و علم الأبدان .چگونه این دو حدیث را با یكدیگر جمع كنیم؟ بالاخره پزشكی جزء علوم قرار می گیرد ؟ با توجه به اینكه فراگیری علم واجب كفایی است ، آیا فراگیری هیچ یك از این علوم بر ما واجب است ؟ اگر واجب است ، فراگیری كدام یك واجب است؟
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مركز
مراد از علم چیست؟ اگر علم به معنای آگاهی مطلق است، پس دایره ای بسیار وسیع تر از آن چه ما فكر می كنیم دارد و شامل تمام علومی می شود كه از قبل تاكنون و در همه زمینه ها وجود داشته و خواهد داشت.
در فرهنگ قرآن، علم و جهل معنايي گستردهتر از دانستن و ندانستن دارد. عالم كسي است كه انديشه و عمل او بر اساس حقّ و حقيقت باشد، گرچه قدرت خواندن و نوشتن هم نداشته باشد . جاهل كسي است كه فكر و عمل او بر باطل باشد، گرچه همه علوم را بداند.(1)
از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است، نه هدف؛ آن هم وسیلهای كه انسان را به كمال میرساند . دنیا و آخرت او را آباد میكند.
ارزش هر علم به ارزش موضوع آن است . در این جهت علوم الهی و دینی( با توجه به موضوع آن ) از سایر علوم اشرف و برتر است؛ ولی این بدین معنا نیست كه علوم دیگر بیاهمیت و بدون ارزش است و علم نیست. در نگاه كلی قرآن، هر علمی كه انسان را به دنیاپرستی سوق دهد ، به چنگال مادیات بسپرد ، فهم و شعور او را به طرف خواب و عیش و نوش بكشاند، هدف نهایی او را تنها وصول به مادیات قرار دهد، چیزی جز ضلالت و گمراهی نیست ،هر چند علمی باشد كه به طور مستقیم با عقاید و احكام دینی سر و كار داشته باشد.
قرآن فرمود:ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدي (2) ؛ حال كه چنين است، از كسي كه از ياد ما روي ميگرداند و جز زندگي مادي دنيا را نميطلبد، اعراض كن!
پس این آخرین حد آگاهی آن ها است . خداوند به حال آن كه از راه حق گمراه شده آگاه است.
علوم بشری نیز میتواند نقشآفرین بوده و موجبات سعادت آدمی را فراهم كند. این در صورتی است كه هدف تلقی نشود،بلكه وسیله پیشرفت و رسیدن به كمال باشد.
علمی كه در روایات و آیات بر آن تأكید شده و از آن ستایش گشته و به عنوان برترین علوم محسوب می گردد، علم خداشناسی است، زیرا معلومات این علم از معلومات سایر علوم برتر است .
امام موسی ابن جعفر سلام الله علیه فرمود:
علم واقعي آن است كه از نزد عالم ربّاني رسيده باشد.(3)
در عین حال، هر علمی به اندازه معلومات خود ارزش دارد . روشن است كه كسب معرفت و جهان بینی و خداشناسی منحصر به یك رشته نیست.
شخصی ممكن است از علم شیمی چنان خدا را بشناسد كه از مطالعه كتاب های دینی نشناسد . پس آن چه مهم است ،شناخت كیمیای هستی است . البته باید پذیرفت بعضی از علوم و رشته ها به این هدف نزدیك تر و كم واسطه ترند. در غیر این صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده ،نه كمال.
علم و دانشی كه ثمره دنیوی دارد و آن عبارت است از: آثار و نتایجی كه بر هر علمی متناسب با رشته خاص خود مترتب می شود، مانند حل مسایل فلسفی برای علم فلسفه، معالجه بیماران در دانش پزشكی، طرح نقشه های خوب در رشته معماری. یك ثمره اُخروی دارد كه عبارت است از نعمت های جاویدان بهشت و رضوان الهی. داشتن این ثمره برای هر دانشی، بسته به این است كه طالب علم نیّتش رضای خدا باشد.
هر علمی كه به حال اسلام و مسلمانان سودمند باشد و دردی را دوا كند، تحصیل این علم اگر برای خدمت و همراه با اخلاص باشد، دارای ثمره بزرگ اُخروی است. مشمول اجر و ثواب هایی است كه در تحصیل علم وارد شده است. حضرت فرمود: طلب العلم فریضة علی كل مسلم، ألا انّ الله یحب بغاة العلم.(4) یعنی طلب علم بر هر مسلمانی واجب است. خدا دانشجویان را دوست دارد.
آن چه در بعضی از احادیث از جمله احادیث مورد سوال در مورد بیانات مختلف در باره علم آمده، این است كه امامان معصوم سلام الله علیهم اجمعین وقتی سخن از علم و دانش به میان می آمد و یا در این زمینه ها مورد سوال واقع می شدند، نسبت به هر سوالی پاسخ مخصوص به سوال را می دادند. تعابیر متفاوت از علم، از این جهت ناشی می شود، یعنی پاسخ امام متناسب با سوال پرسشگر و یا وضع و حال جلسه است . تفاوت علوم موجب تفاوت تعبیر می شود.
از این قبیل تعابیر متفاوت اما همسو در مورد علم فراوان در قرآن دیده می شود كه به چند مورد اشاره می شود.
1. علم واقعي، انسان را به سوي آخرت و تقوي و عمل صالح سوق ميدهد.
"قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَيْرٌ" (5) عالم آگاه كسي است كه زرق و برق دنيا او را مجذوب نسازد و دنياگرايان را تحقير كند.
2. علم خشيت آور است و موجب خدا ترسی می شود :
"إِنَّما يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ"(6) یعنی، تنها عالمان از خدا ميترسند.
3. علم به انسان ديد و بينش ميدهد. "وَ يَرَي الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ" (7)
4.قرآن علم و دانايي را ريشه ايمان ميداند. "أُوتُوا الْعِلْمَ ... يَخِرُّونَ" (8)
5.نشانه علم واقعي دريافتن حقّانيّت قرآن و پذيرفتن آن است. بدون علم و معرفت، حقشناسي ممكن نيست. "أُوتُوا الْعِلْمَ ... هُوَ الْحَقَّ" (9)
6.علم واقعي آن است كه انسان را در برابر حق، به خضوع وادار كند. "أُوتُوا الْعِلْمَ، يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً" (10)
اما فراگیری علومی كه به حال جامعه سودمند است، به ترتیب اولویتی كه می توان از پاسخ متوجه شد، واجب كفایی می باشد . اگر افرادی كه این مهم را به عهده بگیرند نبودند، در صورت داشتن توانایی و استعداد یاد گیری شخص،فراگیری آن علم خصوصا علم پزشكی كه مربوط به نجات جان آدمی است، واجب می شود.
پس مراد حضرت علومي است كه رابطه مستقيم با كمال و سعادت انسان دارد و ندانستن آن ها مانع رسيدن به كمال و سعادت است . همه ما به ارزش و اهميت علوم ديگر از جمله پزشكي آگاهيم. اما علم پزشكي علمي نيست كه دانستن آن براي همه انسان ها ضرورت داشته باشد و ندانستن آن مانع كمال و سعادت انسان بشود. از اين رو بزرگان فرموده اند منظور از اين سه علم ، علم عقايد و خلاق و احكام است كه رابطه مستقيم با رشد و ترقي انسان دارند .
پی نوشت ها:
1. تفسير نور، ج6، ص 385.
2. نجم(53) آیه 30.
3. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص 70.
4. اصول كافی، ج1، ص35، حدیث1،كتاب فضل العلم.
5. قصص(28) آیه 80 .
6. فاطر(35) آیه 28 .
7. سبا (34)آیه 6 .
8. اسراء(17) آیه 107.
9. سبا ،آیه 6.
10. اسراء، آیه 107.