جایگاه زن در اسلام جیست؟
براي اين كه به صورت اجمالي با نظر قرآن و اسلام در مورد جايگاه زن آشنا شويم، توجه به چند نكته لازم است:
1. بنا بر متن اصلي اسلام يعني قرآن، زن از همان خمير مايه اي آفريده شده كه خمير مايه آفرينش مرد بوده است:
هو الذي خلقكم من نفس واحده و جعل منها زوجها(1)
علامه طباطبایی ذیل این آیه می نویسد:
جمله "و خلق منها زوجها" برای بیان این نكته است كه زوج آدم (یعنی حوّا) هم نوع و مثل او بوده و این انسان های موجود همگی به دو فرد (مرد و زن) مثل و شبیه به هم در آفرینش منتهی می شوند. بنا بر این آنچه در بعض تفاسیر آمده و در بعض روایات وارد است كه حوّا از دنده [چپ] آدم آفریده شده، بدون دلیل است و آیه بر آن مطلب دلالت ندارد. (2)
2. مخاطب قرآن ناس، بني آدم و انسان است كه دلالت آن بر زن و مرد یكسان می باشد:
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلي رَبِّكَ كَدْحا = ای انسان، حقا كه تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی. (3)
يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّة = ای فرزندان آدم، زنهار كه شیطان شما را به فتنه نیندازد چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند. (4)
يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ = ای مردم [زنان و مردان] خدایتان را كه شما را آفرید، بپرستید. (5)
3. از نظر قرآن نه مرد برتر است و نه زن، بلكه برتر و مقرب تر در نزد خدا(كه حقيقت برتري است) مردان و زناني اند كه تقواي بيشتري دارند :
انا خلقناكم من ذكر و انثي و... ان اكرمكم عند الله اتقاكم (6)
ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و.. . هماناگرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شما است.
4. بر خلاف توهم گذشتگان و اهل ادیان تحریف شده كه عمل زنان را ارزشمند و مقبول درگاه خدا نمی دانستند (7)، ملاك قبولی اعمال هم ایمان و تقوای عمل كننده است و جنسیت در آن دخالتی ندارد:
لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِه (8)
به آرزوهاي غلط و بی پایه شما و اهل كتاب نيست، هر كس عمل بدي انجام دهد، كيفر داده ميشود
5. زن و مرد در برابر برادران و خواهران دینی خود مسؤول و متعهدند و وظیفه امر به معروف و نهی از منكر دارند:
المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر (9)
زنان و مردان مؤمن، هر كدام ولی دیگرانند و همدیگر را به معروف، امر و از منكر، نهی می كنند.
6. آدم و حوّا هر دو مخاطب امر سكونت در بهشت و نهی از خوردن درخت ممنوعه بودند و شیطان به عنوان دشمن به هر دو معرفی شد و هر دو وسوسه شدند و لغزیدند و از درخت خوردند و توبه كردند و برای كمال یابی به زمین فرود آمدند:
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدينَ وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُما إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبينٌ قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ قالَ اهْبِطُوا (10)
و اي آدم! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد! و از هر جا كه خواستيد، بخوريد! امّا به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود!» سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهي نكرده مگر بخاطر اينكه (اگر از آن بخوريد، ) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!» و براي آنها سوگند ياد كرد كه من براي شما از خيرخواهانم. و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامي كه از آن درخت چشيدند، اندامشان [عورتشان] بر آنها آشكار شد و شروع كردند به قرار دادن برگهاي (درختان) بهشتي بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهي نكردم؟! و نگفتم كه شيطان براي شما دشمن آشكاري است ؟ گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم! و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني، از زيانكاران خواهيم بود!» فرمود: « (از مقام خويش، ) فرود آييد. »
7. الگوی قرآن كه انسان كامل است، هم از مردان است و هم از زنان. خداوند مریم و آسیه علیهما السلام را به عنوان الگو برای همه انسان ها معرفی كرده همچنان كه ابراهیم، موسی و.. . الگو برای همه انسان ها هستند:
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ.. . وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ (11)
و خداوند براي مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است... و همچنين به مريم دختر عمران.
8. امامان زنان و دختران خود را تربيت كرده و آنان را مانند مردان و پسرانشان رشد داده بودند و سيره عملي آنان با همسران و دختران و زنان مؤمن و تربيت شده، نشان از ديدگاه واقعي اسلام نسبت به زنان دارد. آنان در برخورد با زنان تربيت شده نشان مي دادند كه از نگاه آنان زن و مرد مؤمن تفاوتي ندارد.
9. معمولا زن به طور طبيعي به زيور و لباس و زيبايي و آرايش و... اهميت زياد مي دهد و اين اخلاق ذاتي اگر جهت صحيح داده شود، در جهت استحكام زندگي خانوادگي و اجتماعي است ولي در جوامعي كه حكومت حق و عدل حاكم نيست، اين اخلاق زنان به صورت افراطي رشد داده مي شود به طوري كه اين خلق كه مي توانست عاملي براي حفظ استحكام خانواده وقوام اجتماع باشد، به عاملي براي از هم گسستن قوام زندگي خانوادگي و در هم ريختن نظم اجتماعي بدل مي گردد.
10. زن و مرد در عین این كه هر دو انسان هستند و در ذات انسانی یكسان می باشند، ولی دو صنف نر و ماده هستند كه در خلقت و روحیات با توجه به مسؤولیت هایی كه خلقت بر دوش آنها نهاده، تفاوت هایی دارند و به تناسب این تفاوت ها، در حقوق و تكالیف هم تفاوت هایی دارند. ولی در كل، تكالیف و حقوق متناسب می باشد و این همان عدالت است. صرف این كه در بعض حقوق و تكالیف بین زن و مرد تفاوتی هست، به معنای تبعیض و برتری دادن یكی بر دیگری نیست.
11. چون با توجه به ویژگی های خلقتی و روحی مرد، مسووليت اداره خانواده به او سپرده شده، بدين جهت مسووليت او بيشتر است و او علاوه بر حفظ خود، نسبت به سلامت فكري و اعتقادي خانواده اش هم مسوليت دارد و بعضي از دستور ها از باب اين مسوليتي است كه دارد.
12. متاسفانه زن در طول تاريخ مقهور و تحت ستم بوده و نتوانسته در جامعه حتي در زماني كه حكومت به نام، اسلامي بوده (جز دوره محدود رسول خدا و امام علي)، به درستي رشد كند و بسياري از دستور العمل هايي كه از معصومين صادر شده ناظر به واقعيت هاي موجود اجتماعي است.
با توجه به اصول و موارد فوق باید به سخنانی كه از امامان در مورد زنان رسیده، توجه كرد و معنای صحیح كلام آنان را فهمید و نباید با توجه به ظاهر اولیه بعض روایات، گمان كرد كه زن از نظر اسلام و اولیای دین نكوهش ذاتی شده است.
پي نوشت ها:
1. اعراف(7)آيه179.
2. طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، -، ج 4، ص 136.
3. انشقاق (84) ایه 6.
4. اعراف (7) آیه 27.
5. بقره (2) آیه 21.
6. حجرات(49)آيه 13.
7. طباطبایی، همان، ص 140.
8. نساء (4) آیه 123.
9. توبه(9)آيه71.
10. اعراف (7) آیه 19-24.
11. تحریم (66) آیه 11-12.