زلزله بلاست یا یك رخداد طبیعی؟
بلا بودن یك زلزله منافاتی با حادثه طبیعی بودن آن ندارد و یك بلا ممكن است به شكل های مختلف و در قالب حوادث گوناگون طبیعی و غیر طبیعی رخ دهد؛ حوادثی نظیر آنچه در پرسش آمده، ممكن است برای برخی امتحان و برای برخی دیگر عذاب باشد. در عین حال ممكن است حادثه برای برخی هم كیفر باشد و هم امتحان و یا در برخی موارد تنها بر اساس روند طبیعی باشد، یعنی امتحان و یا عذاب عامل وقوع حادثه نبوده ، بلكه بر اثر فعل و انفعالات طبیعی رخ داده باشد .
توضیح این امر آنكه به طور كلی حوادثی كه در جهان طبیعت روی میدهد، چند گونه است:
الف) مصایب خود ساخته:
برخی بلاها به دست خود انسان ساخته میشود؛ این حوادثِ دردناك از نوع طبیعی است كه پرورده دست انسانهاست. اگر در شهری زلزله میآید و از بخشهای مستضعفنشین، هزاران قربانی میگیرد، اگر بیماری فراگیر یا قحط سالی همه گیر، تنها از افراد بینوا و از پا افتاده قربانی میگیرد، بر اثر عملكرد انسان، تحت تأثیر عوامل اجتماعی از جمله زورگویی ستمگران یا عمل نكردن به دستورهای دینی مبنی بر بهرهگیری صحیح از طبیعت، نظم، تعهد و...، است.
اگر افراد محروم همچون ثروتمندان از خانههای مقاوم در برابر حوادث برخوردار بودند و خانهها را طوری نمیساختند كه با مختصر حركتی در هم فرو ریزد، چنین نمیشد.
در اینگونه بلایا، كافر و مؤمن یكسان تلقی میشود؛ بنابراین، طبق نظام علت و معلول كه بر عالم حاكم است، هر كس زمینههای لازم برای رویارویی با حوادث طبیعی (مثلاً زلزله برای كسانی كه روی خط زلزله زندگی میكنند) را فراهم نكند، آسیبپذیر خواهد بود.
قرآن كریم میفرماید: "إِنَّ اللَّهَ لاَ یَظْـلِمُ النَّاسَ شَیئا وَ لَـَكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْـلِمُونَ ؛خداوند هیچ بر مردم ستم نمیكند؛ ولی این مردمند كه بر خویشتن ستم میكنند". (1)
ب) عاملی برای بیداری و بازگشت:
گاهی حوادث ناخوشایند و ناگوار در زندگی انسانها رخ میدهد تا عاملی برای بیداری و بازگشت به اصل فطرت باشد؛ بر این اساس، زلزله می تواند گذشته از سنت طبیعی، و بلای آسمانی برای بیداری غافلان و تنبیه فاسقان یا امتحان همگان باشد. این موضوع با طبیعی بودن و در كمربند زلزله قرار گرفتن یك شهر منافاتی ندارد، چرا كه حكمت الهی تعلق گرفته كه هر چیزی براساس علل و زمینهها ضرورت پیدا كند حتی معجزه از دایره قانون علیت خارج نیست.
پ) كفاره گناهان:
گاهی خدا برای از بین بردن آثار گناهان، برخی بلاها و مصیبتها را متوجه انسانها میكند تا به لطف و كرمش، بخشی از گناهان برخی گنهكاران را در دنیا بشوید تا پس از مرگ، گرفتار عذابهای دردناك نشوند.
ت) امتحان:
برخی بلاها برای آزمایش كردن مردم رخ میدهد؛ چرا كه یكی از سنتهای الهی است و به هیچ وجه تعطیل بردار نیست.
در قرآن كریم آمده است:
"وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْمْوَا َلِ وَ الاْنفُسِ وَ الثَّمَرَ اَتِ وَ بَشِّرِ الصَّـَبِرِین؛َ
قطعاً شما را به چیزی از قبیلترس و گرسنگی و كاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و مژده باد شكیبایان را".(2)
امتحان الهی شكل خاصی ندارد؛ گاهی در قالب فقر است. گاهی در پوشش غنا؛ گاهی به كثرت مال و اولاد است، گاهی به كاستن از آن ها.
قرآن میفرماید:
"نبلوكم بالشر و الخیر فتنةً؛ به خوبی و بدی شما را میآزماییم". (3)
در جریان وقوع حوادث، افزون بر اعلان خطر و بیدارباش همگانی به این مطلب كه فاصله بین مرگ و زندگی بسیار كوتاه است و فواید دیگر، آزمون حس نوع دوستی و امتحان حركت در مسیر انسانیت نیز به عمل می آید.
در جریان آزمایش، هر كسی هویت خودش را نشان می دهد؛ در عده ای این حس تقویت میشود و یاریرسانیها برای روز قیامت ذخیره میشود .مضافاً بر این كه ملتها و حكومتها اظهار همدردی كرده، دولتها و ملتها به هم نزدیك میشوند و دهها فواید دیگر اجتماعی و اقتصادی و روحی و معنوی كه بر وجود حوادث غم بار مترتب است.
یكی دیگر از مهمترین فوائد این گونه حوادث، درس گرفتن جهت رعایت اصول هندسی در ساخت و سازها و پیشگیریهای لازم برای جلوگیری از تلفات و خسارات جبرانناپذیر آتی است.
ث) برخی بلاها بر اثر گناه و خلافكاری پیش میآید. آثار وضعی عمل انسان است! این نوع بلاها نیزبه گونه ای زاییده اندیشه و عمل خود انسان است.
قرآن كریم میفرماید:
"وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَیََّ ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَـَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْ رْضِ وَلَـَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَـَاهُم بِمَا كَانُواْ یَكْسِبُونَ ؛
اگر مردمی كه در شهرها و آبادیها زندگی میكنند، ایمان آورند و تقوا پیشه كنند، درهای بركات آسمان و زمین را به روی آنها میگشاییم، ولی آنها آیات ما را تكذیب كردند، پس ما هم آنها را به مجازات اعمال شان گرفتیم". (4)
بعد از بیان این كه آنچه در عالم مادی اتفاق می افتد، بر اساس نظام علیت و معلولیت است. روشن می شود كه:
این گونه نیست كه تمام حوادث، مثل: زلزله، سیل و... كه در جهان طبیعت روی میدهد، در اثر اعمال انسان باشد، بلكه می تواند علل دیگری نیز داشته باشد، در این كه پارهای از شرور تكان دهنده برای غفلت زدایی و تأدیب است، تردیدی نداریم، چنان كه بعضی از عذابها هم كیفر كردار و ثمره اعمال مردم میباشد.
در توحید مفضل در خصوص یكی از حكمتهای لرزش زمین امام صادق علیهالسلام میفرماید:
ای مفضل! عبرت بگیر از سرنوشت مردمی كه به وسیله زلزلهها با كمی زمان آن (چند ثانیه) چگونه جمعی هلاك شدند و گروهی منازل خود را ترك كرده و فرار میكنند!
اگر كسی بگوید: چرا زمین میلرزد؟ میگوییم: زلزله و نظائر آن موعظه و انذاری است برای مردم تا بترسند و تقوا را مراعات كرده و از معاصی كنده شوند.
سایر بلاهایی كه بر ابدان و اموال نازل میشود، به خاطر مصالحی است؛ اگر مردم شایسته و صالح باشند، در عوض آن، ثواب هایی برای آخرت شان ذخیره میشود كه هیچ چیز در دنیا با آن برابری نمیكند. گاهی این نوع بلاها سرعت میگیرد (در جوانی میرسد) كه به خاطر مصلحت فردی و اجتماعی است. (5)
پی نوشت ها :
1. یونس(10) آیه 44.
2. بقره(2) آیه 155.
3. انبیا (21) آیه 35.
4. اعراف(7) آیه 96.
5. محمد باقر مجلسی،بحار،دارالاحیاء لتراث العربیه، بیروت، 1403 ق، ج 3، ص 121.