آیا علاقه به یك دختر همسن خود در صورتی كه ندانیم او نیز به من علاقه مند است عشق محسوب می شود لطفا برایم توضیح كامل دهید؟
در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم:
اول اینكه تعریفی كه ازعشق وجود دارد، دو طرفه بودن آن را می نمایاند. لذا شما باید مطمئن شوید كه آن خانم نیز به شما علاقه مند است وگرنه چه بسا كه او كسی دیگری را دوست داشته و یا دیر یا زود ازدواج كند و در این صورت كسی كه ضربه روحی خواهد دید، شما هستید. عشق درصورتی كه هدف آن وصال نباشد یك تخیل محسوب می شود كه ممكن است مانع انگیزه ی پیشرفت یك فرد شود.
دوم اینكه عاشق شدن و ازدواج در صورتی كه تنها معیار انتخاب در آن، برخوردهای ظاهری و عشق های زود گذر و لحظه ای باشد و بدون در نظر گرفتن شاخص های اصلی صورت بگیرد با درصد ریسك بسیار بالایی مواجه خواهد شد. و به قول پرفسور آرون تی بك در كتاب عشق هرگز كافی نیست، چندی بعد این دو نفر كه تمام عیبهای همدیگر را حسن می دیدند و به هم نامه های عاشقانه می نوشتند چنان تغییر می كند كه حسنهای یكدیگر را نیز عیب می بینند و شدیدا از یكدیگر متنفر می شوند و این داستانی است كه هزاران هزار بار اتفاق افتاده و این برای این است كه به جای انتخاب عقلانی شریك زندگی یك انتخاب احساسی داشته اند. ساده اندیشی است كه فكر كنیم: «من با یك نفر زندگی مشترك تشكیل می دهم، با خانواده او چه كار دارم !؟ نكته همینجاست. ازدواج، به معنی برخورد دو فامیل، دو خانواده و دو منطقه است. نادیده گرفتن خانواده ها، نظرات و خواسته های منطقی آنان و خاستگاه فرهنگی، بزرگترین بی تجربگی جوانان در انتخاب همسر محسوب می شود. خوب است قبل از ایجاد علاقه و ورود به دنیای لطیف عاطفه، پس ازانتخاب اولیه كه مبتنی بر منطق و در نظر گرفتن معیارها و عوامل مؤثر در سعادت زندگی مشترك خواهد بود، انتخاب خود را با خانواده در میان بگذارند و از نظرات آنها و دلایلی كه برای موافقت یا مخالفت با این پیوند دارند آگاه شوند. پس از موافقت خانواده و آشنا شدن هر دو خانواده با هم، جوانان نیز می توانند در سایه استفاده از تجربیات خانواده و در محیط خانه، به اطلاعاتی كه لازمه شناخت همسر برای تشكیل یك زندگی مشترك است دست یابند و در كمال صداقت، انتظارات، اهداف و خواسته های خود را از ازدواج بیان كرده و نظرات شریك احتمالی زندگی آینده خود را نیز بشنوند، و در سایه این گفت و شنودها، تشابهات و اختلافات شخصیتی خود را محك بزنند. در سایه این شناخت، پیوند مناسب تشخیص داده می شود و یا پیش از آن كه اتفاقی بیفتد متوجه تفاوت های اساسی شده و از بروز اشتباه در انتخاب پیشگیری می شود. در همین راستا شما را به خواندن كتابهای زیر دعوت می كنم:
1-عشق هرگز كافی نیست/ پرفسور آرون تی بك/ ترجمه مهدی قراچه داغی كه كتابی بسیار عالی وروشن گر در زمینه عشق و عاشقی و ناپایداری ازدواج بر پایه وهمیات است كه مولف در آن نمونه های عینی خوبی در این مورد مطرح نموده و به بحث گذارده است.
2- آیا تو آن گمشده ام هستی؟ نوشته باربارا دی آنجلیس