اگر قرآن برای هر زمان و مكاني است چرا از اصطلاحات عربي در آن به كار رفته است؟
نزول قرآن به زبان عربي با توجه به مخاطبان نخستين و پيامبر (كه عرب زبانند) يك جريان طبيعي است. زيرا هر سخنور و دانشمندي مطالب خويش را با زبان مخاطبان خود بيان ميكند يا مينويسد، مگر آن كه پيمودن چنين مسير طبيعي به دلايلي، غير ممكن باشد يا در پيش گرفتن رويهاي ديگر ضروري به نظر برسد.
خداوند در ارسال پيامبران و ابلاغ پيامهاي خويش همين رويه را تأييد كرده و به كار گرفته:
و ما أرسلنا مِن رسول إلاّ بلسان قومه ليبين لهم فيضلّ اللَّه مَن يشاء و يهدي مَن يشاء و هو العزيز الحكيم (1)
ما هر فرستاده اي را با زبان مردمش فرستاديم تا بتواند حقايق را براي آنان به روشني بيان كند. پس خداوند هر كس را بخواهد، گمراه و هر كس را بخواهد، هدايت ميكند و او شكستناپذير و حكيم است".
رسولان الهي هم پيام را با زبان قوم و مخاطبان خويش ميآورند و هم معارف را متناسب با سطح فرهنگي و علمي آنان بيان ميكنند. بنابراين اگر قرآن به زباني غير از زبان عربي بود، جاي آن داشت كه از حكمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود كه چرا با اين كه مخاطبان عرب بودند، قرآن به زبان ديگري كه مردم آن زمان نميفهميدند، نازل شد. پس نزول قرآن به زبان عربي در درجه اوّل امري طبيعي است.
اما نازل شدن قرآن به زبان عربي به معناي اختصاص آن به ملت عرب زبان نيست، بلكه، چون روح و محتوا و پيام قرآن همگاني و جهاني است، اين كتاب آسماني براي همه انسانها است و در آيات قرآن نيز اين معنا تأكيد شده است.
از طرف ديگر براي جهاني بودن قرآن، لازم نيست حتما قرآن به زبان ما باشد، بلكه همين كه قرآن و مفاهيم و پيام هاي آن به زبان ما ترجمه شود، حجت بر ما تمام مي گردد و بهانه اي براي ايمان نياوردن نخواهيم داشت.
براي اطلاع بيشتر به تفاسير مراجعه كنيد.
پينوشتها:
1. ابراهيم (14) آيه 4.