پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
ازدواج وطلاق دست خود انسان است؟
انسان در ازدواج یا طلاق مختار است، چنین نیست كه پیوند دو نفر از قبل در آسمان بسته شده باشد و مجبور به ازدواج یا طلاق باشند.

 ميخواستم بپرسم كه آيا قسمت در ازدواج وجود دارد يا اينكه ازدواج وطلاق دست خود انسان است؟

با ذكر یك مقدمه به جواب تان می پردازیم.

مقدمه : قضا و قدر، همان مشیت الهی است كه در نظام هستی، هر چیز را با محاسبه دقیق و معین به طور قانون‏مند و سازگار در چارچوب نظام علت و معلول قرار داده است. شناخت صحیح مشیت خداوند و خواست انسان، مبتنی بر داشتن تصور صحیح از مشیت خداوند در نظام جهان و انسان است. تردیدی نیست كه هیچ رخدادی در جهان جز به مشیت خداوند اتفاق نمی‏افتد. برگی كه از درخت ساقط می‏شود و یا كاری كه از انسان سر می‏زند ،هر دو به مشیت خداوند است. اما چگونگی جریان مشیت در این دو تفاوت دارد؛ زیرا انسان تفاوتی عمده و اساسی با دیگر موجودات دارد و آن اینكه دارای اختیار است . مشیت انسانی كارهای اختیاری انسان آن است كه اراده  در آن دخالت داشته باشد.

 خداوند خواسته است كه انسان مختار باشد . به اختیار خود بتواند كاری را انجام دهد. بر این اساس اختیار انسان در طول مشیت و قضا و قدر خداوند است؛ یعنی، خداوند خواسته كه انسان توان خواستن و انتخاب كردن را داشته باشد. از همین رو اگر علت‏ها و عوامل كاری را كاملا فراهم و بر آن اقدام كردید، آن واقعه اتفاق خواهد افتاد؛ مثلا اگر آتش، بنزین و اكسیژن را  كنار هم قرار

دادید، قطعا انفجار رخ خواهد داد. این همان نظام متقن و تخلف ناپذیر هستی است.

مشیت خدا چیزی زاید بر در دسترس قرار دادن  اسباب و علل و تأثیر بخشی به آن نیست. در مورد انسان هم

مشیت او بر آزاد و مختار بودن  است. بنابراین فعالیتهای ارادی انسان جبراً از او صادر نمی‏شود . مستند به خواست آزاد خود اوست. در عین حال به مشیت الهی نیز استناد دارد؛ به این معنا كه اگر تكویناً نمی‏خواست چنین بشود، به او آزادی و اختیار نمی‏داد . مانند دیگر اجزای طبیعی در مسیر واحدی انسان را به حركت در می‏آورد.

 قضا و قدر الهی به عمل انسان با تمام خصوصیاتش از جمله اراده  تعلق می‏گیرد. در واقع خداوند خواسته كه انسان آزاد و مختار باشد. پس خواست بالذات خداوند آزاد بودن انسان است . لازمه آزادی انسان صدور افعال ارادی از اوست . در واقع افعال ارادی انسان خواست بالتبع خدا می‏باشد.

خدا می‏خواهد كه انسان با اختیار خود عملی را انجام دهد.  قضا و قدر الهی در چارچوب نظام علت و معلول تحقق می‏پذیرد . اراده انسان یكی از علل افعال اختیاری اوست. البته واضح است كه این گونه نیست كه هر آنچه انسان اختیار كند، حتما تحقق می‏یابد، زیرا بسیاری از عوامل   یك واقعه برای ما یا پنهان است و یا خارج از اختیار ما است.

 علل مؤثر در عالم طبیعت به دو دسته كلی می‏باشد:

 علل مادی و علل معنوی. علل معنوی قوی‏تر از علل مادی است، البته تأثیر علل معنوی نیز در چارچوب نظام علت و معلول است.

یكی از عوامل بسیار مؤثر در سرنوشت انسان علل معنوی است . یاری گرفتن از آن ها تا حدودی در اختیار انسان است . نباید از آن غافل شد (مثل دعا، توسل، صدقه، ذكر و...) اعمال انسان نیز در سرنوشت او مؤثر است.

ذكر روایتی در این جا خالی از لطف نیست. علی(ع) از سایه دیوار كجی به كنار دیوار دیگری رفت. شخصی گفت: آیا از قضا و قدر الهی فرار می‏كنی. امام فرمود: «از قضا خدا به قدر او پناه می‏برم» (1) یعنی، از یك قضای الهی به قضای دیگری پناه می‏برم . قضا و قدر انسان در این موارد حتمی نیست.

متأسفانه باید اقرار كرد كه اندیشه جبر در فرهنگ دینی عوام ما رسوخ كرده و بسیاری از سخنان رایج ما بوی جبر می‏دهد، مثل این تعبیر رایج كه «تقدیر بود كه چنین شد» یا «هر چه تقدیر باشد ،همان می‏شود» و امثال آن. این تعابیر یك معنای درست دارد و یك معنای نادرست ،ولی اكثر افراد از  تعابیر، معانی جبری اراده كرده و می‏فهمند.

معنای صحیحی كه برای قسمت و سرنوشت وجود دارد ،قضا و قدر الهی است . ازدواج یكی از موارد

سرنوشت ساز است . اراده انسان تا حدودی در سرنوشت او مؤثر است.  اراده انسان تنها عامل تعیین‏كننده رخدادهای زندگی او نیست .چه بسا انسان اراده كاری را دارد، ولی موانع بسیاری برای او پدید می‏آید یا اراده چیزی را ندارد اما آن امر برای او به راحتی محقق می‏شود.

 سرتاسر زندگی انسان ابتلا و امتحان الهی است. ابتلا هم برای مؤمن است و هم فاسق. (2) ابتلا منحصر در موارد شر و نامطلوب انسان نیست، بلكه در خیر و نعمت هم ابتلا می‏باشد: و نبلوكم بالشر و الخیر فتنه.(3) در نعمت‏ها باید شكرگزار بود . در سختی‏ها صابر».(4)

 انسان در انتخاب همسر، همچنین طلاق دادن او آزاد و مختار است . هرگز چنین نیست كه پیوند دو نفر از قبل در آسمان بسته شده باشد و آن دو نفر مجبور باشند حتما با هم ازدواج كنند، یا از هم جدا شوند ، هر چند نتیجه برخی از اعمال انسان می‏تواند در مراحل انتخاب همسر تأثیر بگذارد و انسان را به سمت و سوی خاصی و تصمیم‏گیری خاصی سوق دهد.

آن چه بین مردم معروف است، قسمت به معنای عدم تأثیر فرد در سرنوشت خود و تعیین همسر از قبل و سلب اختیار از انسان می‏باشد ، كه از نظر اسلام مردود است، چون خداوند به آدمی، اختیار و اراده داده است . در همه امور از جمله ازدواج، حق انتخاب و گزینش محفوظ می‏باشد. شاهد آن روایات زیادی است كه همگان را به دقت در انتخاب همسر فراخوانده و ضوابطی را در این امر منظور داشته‏اند. امام صادق(ع) می‏فرماید: «زن همچون گردنبندی است كه شخص آن را بر گردن خود آویزان می‏كند، پس بنگر چه چیزی را بر گردن آویخته‏ای!».(5)

از رسول اكرم(ص) نقل شده: «فردی مناسب برای ازدواج را در نظر بگیرید و انتخاب كنید، زیرا زنان تان فرزندانی شبیه خواهران و برادران خود متولد می‏كنند».(6) اگر انسان در انتخاب همسر نقشی نداشته باشد، این روایات معنی ندارد.

ازدواج و طلاق مانند امور دیگر،در قلمرو علم الهی است،یعنی خداوند می‏داند فلان شخص با چه كسی ازدواج خواهد كرد، ولی علم پرودگار اختیار را از او نمی‏گیرد، زیرا علم الهی به عمل اختیاری انسان تعلق گرفته است.

پی‏نوشت‏ها:

1. توحید صدوق،شیخ صدوق ، ص 369، ج 8، چاپ جامعه مدرسین قم.

2. انفال(8) آیه 17؛ اعراف (7) آیه 163.

3. انبیاء(21) آیه 35.

4. بقره(2) آیه 155.

5. میزان‏الحكمه، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ،ج 2، ص 1182.

6. همان، ص 1183.