اعراف/120 می گوید جادوگران به موسی ایمان آوردند ولی یونس/83 می گوید ایمان نیاوردند ؟
در آیه 83 سوره یونس می خوانیم: «فَما آمَنَ لِمُوسي إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِه»؛ « هيچ كس به موسي ايمان نياورد، مگر گروهي از فرزندان قوم او».
حرف «فاء» كه در آغاز این آیه آورده شده چنانكه برخي از مفسران گفته اند (1) «فاء تفريع» است به اين معنا كه عبارت بعد از آن، فرع و نتيجه مطلب قبل است يعني پس از آنچه در آيات قبل گذشت كه همان معجزه حضرت موسي بود هيچ كس به حضرت موسي ايمان نياورد، مگر گروهي از فرزندان قوم او.
با توجه به اين نكته اين سؤال پيش مي آيد كه چرا از ايمان ساحران در اين آيه، سخني به ميان نيامده است در حالیكه در سایر آیات مانند آیه 120 و 121 سوره اعراف (2) استفاده می شود كه ساحران نیز ایمان آوردند!
در پاسخ به اين سؤال، پاسخ هاي متعددي مي توان ارائه داد كه به اختصار به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1. برخي از مفسرين (3) احتمال داده اند كه ضمير «هاء» در كلمه «قومه» به فرعون بر مي گردد يعني بعضی از ذريه فرعون ايمان آوردند و آن ذريهاي از قوم فرعون كه ايمان آوردند مادرانشان از بني اسرائيل و پدرانشان از نژاد قبطي بودند، و ذريه نامبرده، راه مادران را پيش گرفته و به موسي ايمان آوردند. و لذا ممكن است آن ساحران هم جزئي از همين افراد بوده اند لذا در اينجا به طور خصوصي ذكر نشده اند.
2. بعضي ديگر از مفسرين (4) گفتهاند: ضمير مذكور به حضرت موسي برميگردد، و منظور از « ذريهاي از قوم موسي» جماعتي از بني اسرائيل است كه سحر آموخته بودند و در زمره ساحران در آن صحنه شركت داشتند و از هواداران فرعون بودند و با ديدن معجزه موسي، به وي ايمان آوردند.
3. برخي از مفسران فرموده اند كه آنچه از ظاهر عبارت و سياق بر مي آيد اين است كه ضمير مذكور به حضرت موسي بر مي گردد اما مراد از ذريه، بعضي از افراد ضعيف و طبقه ناتوان بني اسرائيل است، و اشراف و توانگران بني اسرائيل ايمان نياوردند.(5)
با توجه به اين تفسير در پاسخ به سؤال شما مي توان گفت كه حصر ايمان به ذريه در اين آيه، حصر اضافي و نسبي است نه حصر حقيقي يعني انحصار ايمان در ذريه به معناي اين نيست كه احدي از انسان هاي ديگر و اقوام ديگر ايمان نياورند بلكه منظور اين است كه به نسبت قوم موسي، صرفا ضعفاي آن ها ايمان آوردند و اشراف همچنان در استكبار خود باقي ماندند.
علاوه این كه به صریح قرآن فرعون ساحران را بعد از ایمان آوردن كشت (6) از این رو نبودند تا بخواهد به آنها هم اشاره كند.
پي نوشت ها:
1. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحرير و التنوير، بيروت، مؤسسه التاریخ، 14020ق، ج11، ص 156.
2. « وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدينَ (*) قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمينَ » « و ساحران (بياختيار) به سجده افتادند. (*) و گفتند: «ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم».
3. طبرسي، فضل بن حسن ، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش، ج5، ص 192.
4. همان.
5. علامه طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق ، ج10، ص 112.
6. اعراف(7) آیه121؛ طه(20) آیه70؛ شعراء (26) آیه47.