زنی كه اجازه طلاق ندارد ، چطور باید به زندگی ادامه دهد كه هیچ تعهدی به همسرش جز یك تعهد مكتوب محضری ندارد؟ 8ساله ازدواج كردم
. نمی دانیم كه علت ازدواج تحمیلی و اجباری شما چی بوده و به چه خاطر پدرتان ازدواج را بر شما تحمیل كرده است و چرا مقاومت نشان نداده اید و تسلیم گشته و با این وصلت موافقت نموده اید.
جا داشت برای روشن شدن بیش تر موضوع به آن ها اشاره می كردید.
2. اينك به زندگي مشتركي روي آوردهايد كه هم فراز دارد و هم نشيب، غمها و شاديها در زندگي مشترك تقسيم ميشوند. گذشت و چشم پوشي لااقل در يك طرف بايد باشد، تا زندگي از ثبات و قرار لازم برخوردار شود. اگر انسان بخواهد به چشم بدبيني، طعنه، حساسيت، اضطراب به دنياي اطراف خود بنگرد، همه چيز را معيوب ميبيند . اين درست بر عكس شيوه و رفتار معصومين گرامي است.
انسان وقتی ازدواج می كند ،باید تمام عشق و علاقه اش را خرج همسرش كند . دروازه دل را به روی نامحرمان ببندد تا زندگی آرام و بی حاشیه ای را در پیش گیرد . به آرامش كه هدف ازدواج است برسد. چنانچه فرد از مسیر مشخصی كه دین و جامعه برای او تعریف كرده اند ،خارج و منحرف گردد ، آرامش زندگی خود را متلاطم كرده ؛ بر خلاف جهت درست زندگی گام برداشته است. اگر این اشتباه فاحش اصلاح نگردد ، موجب به وجود آمدن گرفتاری و مشكلات بیشمار و بسیاری می گردد . عمر انسان را ضایع و زندگی را تباه می كند.
3. ریزبینانه به زندگی خود بنگرید . به وضعیتی كه در آن قرار دارید توجه كنید. ببینید مشكل شما چی بوده كه منجر به این شده كه نسبت به شوهرتان سرد و بی علاقه شده و مهر و محبت را در ارتباط با دیگری می جویید؟ چرا هنوز نتوانسته اید آن را در همسر خود ایجاد كنید؟ به عواقب زندگی بیندیشید. آیا سزاوار است كه زندگی خود را بعد از گذشت 8 سال تباه كنید؟
اصرار بر تكرار گناه، مساوی است با سقوط در پرتگاه بدبختی و ذلت و خواری كه نه تنها آتش آن گریبانگیر زندگی فعلی شما خواهد شد، بلكه زندگی آینده شما را هم خواهد سوزاند؛ پس بنابراین بترسید از اینكه، با دیگران ارتباط برقرار كنید . در این صورت خود را اسیر بند شیطان نموده اید . خود را همچون مركبی راهوار در خدمتگذاری شیطان آماده ساخته اید.
با منطق و عقل سلیم دست به انتخاب مسیر درست زندگی بزنید . تا جایی كه امكان دارد در پی اصلاح آن باشید. مسلماً اگر طلاق چاره كار شما نباشد و تبعات بدی را در پی داشته باشد ، می توانید زندگی فعلی خود را حیات ببخشید و آن را از نو بنا سازید. هنر این نیست با كسی ازدواج كنید كه مورد پسند شما باشد، بلكه هنر این است كه اگر با كسی ازدواج كرده اید كه با شما در برخی موارد تناسب ندارد، با درایت و هنرمندی، زندگی روشنی را طرح ریزی كنید . كاستی های آن را جبران كرده به نقاط قوت تبدیل كنید.
4. علت وضعیت زندگی شما هر چه باشد، مجوز برقراری ارتباط خارج از چارچوب خانواده نمی گردد. عاقلانه و منطقی این است كه اگر مشكلاتی در زندگی شما وجود دارد، آن ها را با در میان گذاشتن با مشاوران و متخصصان اهل فن حل كنید.
وقتی مسائل و مشكلات خود را با اهل فن در میان می گذارید، دو حالت به وجود می آید:
ا) در فرایند مشاوره و درمان شما به مشكلات زندگی خود پی می برید . با اتخاذ راهكارهای درمانی آن ها را حل می كنید . با فراگیری مهارت های زندگی رابطه خود با شوهرتان را بهبود می بخشید . نیز به آسیب های ارتباط با نامحرم و ابراز عشق و علاقه خارج از چارچوب خانواده آشنا می گردید . رابطه خود را با نامحرم قطع می كنید . با سرمایه گذاری روانی گسترده، به تقویت زندگی زناشویی خود با شوهرتان می پردازید.
ب) به این نتیجه می رسید كه زندگی شما با شوهرتان از ابتدا اشتباه بوده و مشكلات زندگی به وجود آمده به هیچ وجه قابل حل نیست ، اسلام اجازه نمی دهد حالا كه ازدواج كرده اید، باید زندگی نكبت بار را تحمل كنید و به قول معروف بسوزید و بسازید و در آخر خود را نابود سازید، بلكه اسلام در این صورت راهكار ارائه داده ؛ طلاق و جدایی را به عنوان مبغوض ترین حلال معرفی كرده است. می توانید تقاضای طلاق دهد . در صورتی كه دلیل محكمه پسندی داشته باشید ، به طور معمول حكم به نفع شما صادر خواهد شد.
مرگ پدرتان گردید، اولاً این در حد احتمال است. ممكن است اتفاق نیفتد.
ثانیاً این حق را خداوند به انسان داده در مواردی كه امید به اصلاح روابط بین زن و شوهر نمی رود،
از هم جدا شوند. حال هر اتفاقی برای دیگران بیفتد، زن و شوهر مسئول نیستند .
اگر در صورت طلاق، اتفاقی هم برای پدرتان بیفتد ، روح او در آن دنیا معذّب نمی گردد. چون متوجه می شود كه دخترش برای حفظ پاكی و عفت خود از آلودگی بیش تر و پایان بخشیدن به زندگی سرد و بی روح، تن به جدایی و طلاق داده است .
اگر به خاطر حفظ جان پدرتان، مدتی هم دست روی دست بگذارید و به زندگی به همین منوال ادامه دهید، به طور حتم روابط پنهانی شما روزی بر همگان و پدرتان آشكار خواهد شد. در آن صورت حیات پدرتان به خطر می افتد .
5. علت اینكه زن حق طلاق ندارد : به همان ميزان كه اسلام به انعقاد پيمان زناشويي اهميت مي دهد، از شكسته شدن آن نيز بيزار و متنفر است . به همين جهت، فقط اختيار طلاق را به دست مردان داده است . چنين نيست كه از اين راه، ظلمي به زنان شده باشد، زيرا آن ها نيز مي توانند به طور منطقي و قانوني در صورت لزوم، از طريق محاكم شرعي، خود را مطلقه سازند؛ البته اين دليل نمي شود كه مردها در استفاده از حق طلاق، عقل و منطق را زير پا بگذارند.
6. ارتباط با نامحرم از هر نوعی باشد ،در شرع مقدس اسلام جایز نیست. باید از این رابطه در درگاه خداوند توبه كرد؛ بدون تردید خداوند مهربان توبه حقیقی و راستین را می پذیرد.
موفق باشید