چرا ازدواج می كنیم؟ برای نیاز غریزی است یا نه ؟
اگر منظور شما از نیاز غریزی صرفاً نیاز جنسی است ناگفته پیداست كه ارضا مشروع و خداپسندانه غریزه جنسی فقط یكی از اهداف ازدواج است و امور دیگری هم چون ارضا نیازهای عاطفی، اجتماعی و معنوی... در كنار تداوم و تربیت نسل آینده از جمله اهداف ازدواج می باشد. در دین اسلام بسیار بر ازدواج و تشكیل زندگی تأكید شده است و جایگاه معنوی افراد متأهل در نزد خدا بسیار والاتر و بلند مرتبه تر از افراد مجرد و عذب می باشد. در ادامه توجه شما را به مطلبی كلی در زمینه اهداف و فوائد ازدواج جلب می نمایم:
ازدواج و تمایل مرد و زن به یك دیگر، واقعیتی درونی است و در پرتو ازدواج، آثار و فوایدی برای آن دو فراهم میشود كه این آثار و فواید ضرورت ازدواج را ایجاب می كند كه برخی از آن ها عبارتند از:
1- آرامش روح و روان ، در پناه یك ازدواج موفق تحقق مییابد و این احساس، زمینه رشد جوان را برای دستیابی و كسب فضیلتهای انسانی، فراهم میآورد، آن گونه كه پروردگار مهربان میفرماید:
«از نشانههای او این كه از [نوع] خودتان، همسرانی برای شما آفرید؛ تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این [نعمت] برای مردمی كه میاندیشند، قطعاً نشانههایی است».
نتیجه چنین دوستی و آرامشی، فزونی مروّت و نیكی سیرت است. پیامبر صلی الله علیهوآله میفرماید:
«پسران و دختران مجرد خود را همسر دهید، تا خداوند، مروتشان را افزون و سیرتشان را نیكو كند».
2- ازدواج وسیلهای پاك برای ارضای تمایلات و پدیدهای سازنده برای در امان ماندن از ناپاكی ها:
مسائل جنسی و شهوانی، یكی از راههای آسان، برای نفوذ شیطان است كه گاهی در پوشش ارتباط دوستانه، بین پسر و دختر، جوان را در ورطه هرزگی و فساد میاندازد ، امّا جوان، در پرتو مهر همسر خود، این راه نفوذ را مسدود میكند. رسول خدا ضمن توصیه به ازدواج و نهی جوان از ارتباطهای نامشروع، میفرماید:
«هر جوانی كه در ابتدای جوانیاش ازدواج كند، با این كار نیك خود، ناله ابلیس را در میآورد ، چنان كه او فریاد میكشد: وای بر من! وای بر من! این جوان، دو سوم دین و آیینش را از گزند من در امان نگه داشت و خود را بیمه كرد».
رسول خدا این سفارش را فرمود: «پس لازم است در یك سوم باقی مانده ، خویشتندار باشد».
زوج جوان به دلیل مصونیت از آلودگیها و انحراف شهوانی، جایگاه والایی نزد خداوند دارند ،تا جایی كه خوابشان برتر از انسان مجردی است كه روزها
روزه دارد و شبها به خاطر عبادت، بیدار میماند.
پیامبر خدا، عبادت پسر و دختر ازدواج كرده را برتر از نماز فرد مجردی میداند كه شب و روز خود را به پرستش سپری میكند. از این رو، هرگاه یكی از یارانش ازدواج میكرد، پیامبر «كامل شدن دین» او را بشارت میداد و همواره این توصیه را به جوانان میفرمود: « هركه دوست دارد خدا را پاك و پاكیزه ملاقات كند، در حالی كه زن دارد، خدا را ملاقات كند».
3- بقای نسل و نوع آدمی و ایجاد نسلی صالح ، از آثار همدمی و پیوند دختر و پسر جوان است ،زیرا رسول خدا میفرماید: «چه چیزی مؤمن را از انتخاب همسر باز میدارد؟ در پرتو ازدواج، خداوند، فرزندی را به او ببخشد كه زمین را با شعار «لا اله الا اللَّه»، سنگین كند».
بیشتر جوانان به دلیل واهمه از عدم اداره كامل زندگی، ازدواج را به تأخیر انداخته، تا پس از جمعآوری و اندوخته كردن مال و اطمینان كامل، گام پیش نهند ، امّا اغلب، دغدغهها روا نیست ، زیرا با حداقلها نیز میتوان آغاز كرد ، چون رزق و روزی، در گرو ازدواج است كه رسول خدا میفرماید: «خانواده تشكیل دهید كه آن برای شما روزیآور است» در كلام شیرین دیگری میفرماید: «با زنان ازدواج كنید كه آنان، ثروت و روزی میآورند».
سخنان فوق، امیدآفرینترین جملاتی است كه جوان با الهام از آنها دلیر گشته ، توان و نیرویش را به تحرك مضاعف وا میدارد ، تا در سایه فضل و لطف الهی، یك زندگی سرشار از صفا و زیبایی را بنیان نهد؛ زیرا « اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بینیاز خواهد كرد و خدا، گشایشگر داناست».
4- تلاش معاش :
ایجاد بستر مناسب و انگیزه ی قوي تر براي تامین معاش و در آمد ، از آثار مثبت دیگر ازدواج است . گرچه نباید بي حساب و بدون سنجش دست به ازدواج زد . لازم است كه شرایط اقتصادي و توانایی هاي مالي هم لحاظ شود ، ولي وعده ی خداوند را نیز نباید فراموش كرد كه قول داده است تنگدستي را به غنا تبدیل كند و جایي براي بیم از فقر باقي نگذارد. پس ایجاد روحیه ی توكل و اعتماد به لطف الهي ، بعد مثبت دیگري از تشكیل خانواده است .
خداوند متعال ، ضمن دستور به ازدواج با دختران و جوانان شایسته و صالح مي فرماید:
«ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم ؛ چنانچه تنگدست و فقیر باشند ، خداوند آنان را از فضل خویش بي نیاز و توانگر مي سازد ، خداوند وسعت بخش و داناست» .
پیامبر فرمود:
«من ترك التزویج مخافه العیله (الفقر) فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول : ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله ؛ كسي كه از بیم فقر و تنگدستي ازدواج نكند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایي كه فرماید: اگر فقیر باشند، خدا از فضل خویش آنان را بي نیاز و غني مي سازد».
در حدیث رسول خدا توصیه شده كه ازدواج كنید، زیرا كه براي شما روزي آور است:
«اتخذوا الاهل فانه ارزق لكم» .
5- احساس مسئولیت :
كسي كه ازدواج نكرده است، خود را آزاد حس مي كند و مسؤولیت نمي شناسد ؛ در نتیجه ، استعدادها و خلاقیت هاي انساني او هم بروز نمي كند. اما با ازدواج، بار اداره ی زندگي را بر دوش مي كشد. این تعهد و احساس مسئولیت ، سازنده است . هر نوع مسئولیت پذیري ، انسان را به تلاش و آشكار ساختن استعداد و توانایي خویش وا مي دارد.
6- برنامه ریزي :
از سوي دیگر، حسابگري ، نظم ، و به تعبیر روایات، تقدیر معیشت لازمه به دوش كشیدن تعهد اداره یك زندگي مشترك و تامین همسر و فرزندان و تربیت شایسته اولاد است .
از آنجا كه تربیت نسلي با ایمان ، مؤدب ، سالم و موفق، براي خود انسان نیز مایه ی آبرو و حیثیت اجتماعي است، این رسالت سنگین نیز به نوع دیگري توانایی هاي شخص را به مرحله ی ظهور و بروز مي رساند.
7- حق شناسي :
ازدواج ، سبب مي شود كه حقوق متقابل میان دو انسان پدید آید. این سازنده است. ارتباط هاي خانوادگي و پیوندهاي فامیلي ، دامنه این حقوق و وظایف اخلاقي و اجتماعي را گسترده تر مي سازد و سامان بخش روابط انساني مي گردد.
كمك به ازدواج جوانان و تشكیل خانواده ، كمك به ساخته شدن انسان هاي مسئولیت پذیر ، مدیر و صالح است و یكي از راه هاي عمده و موفق مبارزه با گناه در جامعه ، تسهیل ازدواج است .
این، هم تكلیف والدین و افراد خیر و توانمند را سنگین مي سازد ، هم روشنگر راهي براي آناني است كه در اندیشه صلاح و سلامت قشر جوان جامعه اند، هم وظیفه خود جوانان را در این زمینه روشن مي كند. با تقویت و ترویج و تسهیل این سنت نبوي ، بهتر مي توان با منكرات مقابله كرد و سدي در برابر هجوم فساد فرهنگي بیگانه پدید آورد.
8- تغذیه نیاز عاطفی :
نیازی در وجود انسان هست كه جایگزینی دیگر برای پاسخ دادن به آن نیاز جز ازدواج وجود ندارد و آن نیاز ، نیاز عاطفی است .
انسان را از این رو نام انسان نهاده اند كه نیاز به انس دارد و ریشه لغوی انسان از انس گرفته شده است . انسان با همنشینی با دیگران آرام تر می شود، هر چند كه انس حقیقی در انس با محبوب ازلی و ابدی است .
نیاز عاطفی ، نیازی است كه انسان پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكی و نوجوانی ، وجود آن را ملموس تر احساس می كند . تفاوتی نمی كند كه انسان تا قبل از جوانی در فضای محبت آمیزی بزرگ شده باشد یا خیر . هر چقدر انسان والدین مهربان و دلسوزی داشته باشد و هر چقدر برادران و خواهران مهربان و هر چقدر دوستان خونگرم و صمیمی داشته باشد ، باز احساس می كند هنوز تشنه ی یك نفر دیگر است ، تشنه محبت ورزیدن و مورد محبت قرار گرفتن .
نیاز عاطفی نیازی است كه حتی انسان وقتی میان انسان های مهربان هم قرار دارد، وجود آن را حس می كند . احساس می كند یكی دیگر باید باشد تا با او راحت تر حرف های دلش را بزند.محبتش را عرضه كند . این عطش و نیاز را نسبت به جنس مخالف می بیند و در این میان ، هیچ چیزی نمی تواند به این نیاز حقیقی و مهم ، به گوارایی ازدواج ، پاسخ دهد. به واسطه وجود این نیاز است كه وقتی انسان در كنار همسر قرار می گیرد، به انس و آرامش می رسد . این آرامش نه یك امر مجازی و قرار دادی است ، بلكه امری حقیقی و فطری است كه بر حسب خلقت ما طرح ریزی شده است .
«و من ایاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها و جعل بینكم موده و رحمه انّ فی ذلك لایات لقّوم یتّفكّرون ( روم / 21 )؛ از نشانه های او این است كه برای شما از جنس خودتان جفتی آفرید تا در كنار او آرامش یابید . میان شما مودت و رحمت قرار داد و در این كار نشانه هایی است برای كسانی كه تفكر می كنند» .
همسر ، كسی است كه وجود ما را از تك بودن و تنها بودن ، به یك وجود مجموعه دار و كامل تر تبدیل می كند. به واسطه همین تكمیل و ارضا شدن چند بعدی است كه وجود ما آرام تر و تسكین یافته تر می شود .
تحقیقات علمی نیز نشان داده است كه متأهلین از لحاظ روحی و روانی دارای ضریب سلامتی بالاتری از افراد مجرد می باشند. میزان مفاسد و جنایت ها و همچنین خودكشی ها در میان مجرد ها بیشتر از متأهلین است . تأهل وجود روانی انسان را سالم تر و آرام تر می كند و جلوی خیلی از مفاسد ـ كه ناشی از ناآرامی و اضطراب روحی و روانی است ـ را می گیرد .
9- بزرگ شدن روح :
یكی از مهم ترین نتایجی كه در اثر ازدواج حاصل می شود ،بیرون رفتن فرد از مدار فردیت و شكسته شدن نسبی، اما قابل توجه حصار نفسانیت انسان است .
ازدواج توأم با توجه به یك فرد دیگر ـ كه تا به حال غریبه بوده و یا حكم نامحرم داشته است ـ می باشد.این امری است مهم ، چرا كه تا به حال جوان ما جز وجود خود و آمال و آرزوهای خود فكری دیگر نداشته است ، اما به واسطه ی ازدواج ، یك نفر دیگر نیز در مدار برنامه ریزی و توجه او قرار می گیرد . حاضر است از وجود خود و داشته های خود به دیگری نیز عطا كند . به واسطه ی محبت و دوستی كه ایجاد می شود (( من )) وجودی فرد گسترش یافته و از مدار صرف خودبینی خارج می گردد و تلاش برای آسودگی ، رفاه و آسایش یك نفر دیگر حكایت از بزرگ شدن روح فرد می كند ، چرا كه وی ، یك نفر دیگر را تحت لطف قرار می دهد و به واسطه ی وی یك نفر دیگر زندگی راحت تری را تجربه می كند.
10- تمرین محبّت كردن :
در ازدواج یك اتفاق مهم دیگر می افتد و یا بایستی بیفتد و آن صمیمیت و دوستی بین دو نفر است. این یكی از اهداف مهم دین اسلام است كه افراد با هم دوست و صمیمی شوند .
خداوند در ازدواج یك ارتباط محبت آمیز را با قرار دادن مودت و رحمت بین زوجین قرار داده است ، بنابرین ازدواج یكی از بهترین زمینه ها برای تمرین محبت كردن ـ آن هم یك محبت حلال ، و مهم تر از همه واقعی ـ را فراهم می كند. تمرین محبت كردن ها كم كم انسان و روحش را بزرگ تر و رئوف تر می كند.
موفق باشید