چرا بايد ازدواج كرد؟ چه آثار خوب و چه آثار بدي دارد؟ سن ازدواج در آقايان و دختران بايد چقدر باشد؟
برای پاسخ به این پرسش كه چرا باید ازدواج كرد می بایست به اهداف ازدواج و ثمراتی كه ازدواج به دنبال دارد نظری بیفكنیم و آثار خوب و بد آن را از لابه لای آن جستجو كنیم. از نظر اسلام اهداف اساسي ازدواج عبارتند از:
1 - رسيدن به آرامش:
در نظام الهي و فرهنگ قرآني، هدف اصلي از ازدواج رسيدن به آرامش روان و آسايش خاطر، پيمودن طريق رشد، دستيابي به كمال انساني و نزديكي به ذات اقدس احدیت است. ترديدي نيست كه از تنهايي به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشكيل دادن، ارضاي كششهاي نفساني و غرايز طبيعي و فرزند آوري از نتايج قهري ازدواج، همه این ها از مهمترين عوامل مؤثر در آرامش روان، آسايش فكر و جان و احساس رضامندي دروني انسان است. خداوند در قرآن كريم سوره روم، آيه 21 در معرفي فلسفه ازدواج ميفرمايد: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة؛ و يكي (ديگر) از نشانه هاي خدا اين است كه از جنس خودتان همسراني براي شما آفريد تا در كنار آنها آرامش پيدا كنيد». خداوند در اين آيه و آيه 189 سوره اعراف، ضمن آن كه حقيقت زن و مرد را يك گوهر دانسته و هيچ امتيازي از لحاظ مبدأ آفرينش بين آنها قايل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفي كرده است.
2 - بقاي نسل:
يكي از اهداف جانبي ازدواج، فرزند آوري و بقاي نسل است كه حس پدری و مادری و فرزندپروری انسان را ارضا می كند و به آن پاسخی درخور می دهد. ازدواج باعث تداوم و بقای نسل انسانی می شود و در غیر این صورت نسل انسانی منقرض و نابود می گردد.
3 - پاسخ به نداي فطرت:
ازدواج پاسخي خداپسندانه به نداي فطرت است. زيرا يكي از نيازهاي طبيعي انسان در هنگام بلوغ، رابطه با جنس مخالف و ازدواج است. اصل وجود اين نياز و احساس طبيعي، در همه انسان ها نهاده شده تا دختر و پسر انگيزه لازم را براي تشكيل زندگي مشترك داشته باشند. از طرف دیگر خداوند غريزه جنسي را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (كه ازدواج است) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد و عنصر آزمايش انسان قرار گيرد.
4 - حفظ عفت جامعه:
از هدف مهم ازدواج، حفظ پاكدامني زنان و مردان و جلوگيري از لغزشهاي گوناگون و انحرافات اخلاقی است، زيرا ازدواج تنها راه مطمئن ارضاي طبيعي تمايلات جنسي است كه در حفظ عفت زن و مرد نقش اساسی دارد.
5- ارضای صحیح غریزه جنسی:
تنها در بستر ازدواج می توان نیاز جنسی و تمایلات جنسی را به بهترین شیوه و بدون دغدغه و اضطراب ارضا نمود. راه های دیگر انحرافی بوده و نه تنها انسان را به آرامش نمی رساند، بلكه اضطراب فزاینده و مشكلات پیچیده ای را تولید می كند.
با بررسی هر یك از این اهداف می توان به آثار مثبت و خوبی های ازدواج دست یافت. اما شاید آثار منفی و بدی برای خود ازدواج نتوان از این حیث پیدا نمود و اگر جایی آثار منفی و بدی برای ازدواج بیان می كنند، بیشتر به خاطر ازدواج نكردن و یا ازدواج دیر هنگام و زودهنگام و ازدواج نامناسب می باشد، البته ازدواج به خودی خود، ایجاد مسئولیت می كند و وظایفی كه به گردن فرد می گذارد و ممكن است برخی از آزادی های ظاهری انسان را سلب كند ولی آثار و نتایج مثبت و بی شمار ازدواج چنان آسایش و لذتی به انسان عطا می كند كه این گونه مسئولیت ها و محدودیت ها در مقابل آن هیچ است. در مقابل انسان هایی كه ازدواج نمی كنند و زیر بار مسئولیت نمی روند و در ظاهر آزادی بیشتری دارند، چنان گرفتار آثار و تبعات ناخوشایند بی همسری می گردند كه آزادی مختصر آنها كلاً تحت الشعاع قرار می گیرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت كه ازدواج به هنگام و به موقع دارای آثار مثبت فراوانی است كه ثمرات مثبت آن هم بر خود فرد و هم بر جامعه سایه می گستراند.
مطرح نمودن مسأله «سن مناسب برای ازدواج» از این جهت ضرورت مییابد كه ازدواج زودهنگام فاقد پختگی لازم بوده و موجب بروز مشكلاتی در زندگی می گردد؛ از سویی دیگر، ازدواج دیرهنگام نیز فاقد نشاط و شادابی خواهد بود. اصولاً نمی توان یك سن مشخصی را برای ازدواج همه افراد معین كرد چرا كه افراد باهم تفاوت دارند و این تفاوت ها باعث می شود كه زمینه های ازدواج در افراد، متفاوت و مختلف گردد به نحویی كه در یك سنی برخی افراد زمینه ها و شرایط ازدواج را دارند و برخی دیگر ندارند به همین خاطر نمی توان برای همه افراد یك نسخه واحد پیچید و بر فرض مثال گفت كه همه باید در فلان سن مشخص ازدواج كنند البته اگرچه نمی توان سن مشخصی را برای ازدواج مشخص كرد ولی از آنجا كه هر چیزی فصلی دارد برای ازدواج هم فصلی معین نموده اند و آن را دهه سوم زندگی تعیین كرده اند یعنی فصل ازدواج بین 20 تا 30 سالگی است و بهتر است ازدواج در این فصل واقع شود چون اولاً شور و حال جوانی در این فصل بیشتر است و ثانیاً از لحاظ پزشكی ثابت شده است كه باوری و تولید مثل در این سنین بهترین نتیجه را دارد و همسران و فرزندان از سلامت بیشتری برخوردارند.
بر اساس یك معیار عمومی و تحقیقات انجام شده در ایران، میتوان سنّ مناسب برای ازدواج دختران را به طور متوسط 20 تا 24 سال و برای پسران 24 تا 28 سال دانست. این استاندارد با معیارهای نظامهای تحولی شناختی همخوانی بیشتری دارد و با توجه به بلوغ جنسي، بلوغ روانی، بلوغ اجتماعي و بلوغ عقلي و اقتصادی آنان اتخاذ شده است.