عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ص قَالَ بُنِيَ الْكُفْرُ عَلَي أَرْبَعِ دَعَائِمَ- الْفِسْقِ وَ الْغُلُوِّ وَ الشَّكِّ وَ الشُّبْهَة؛ (1)
امير المؤمنين(ع) فرمود: كفر بر چهار پايه استوار شده: فسق، غلو، شك، شبهه.
پس از درگذشت پيامبر (ص) گروه هايي درباره ايشان و پيشوايان معصوم، از مرز حق تجاوز كرده، مقاماتي را براي آنان قائل شدند كه مختص خداست. از اين جهت «غالي» يا «غاليان» ناميده شدند.
شيخ مفيد ميگويد: غاليان گروه هايي هستند كه به اسلام تظاهر نموده، ولي براي اميرمؤمنان(ع) و پيشوايان دين، الوهيت و نبوت ثابت نمودهاند. آنان را با صفاتي معرفي كردهاند كه از مرز حقيقت فراتر است. (2)
علامه مجلسي ميگويد:
«غلو» درباره پيامبر و پيشوايان اين است كه آن ها را خدا بناميم يا در عبادت و پرستش شريك خدا بينگاريم، و يا آفرينش و روزي را از آن ها بدانيم، و يا معتقد شويم خدا در آن ها حلول كرده است و يا بگوييم بدون الهام از جانب خدا از غيب آگاهند، و يا امامان را پيامبر بينديشيم، يا تصور كنيم كه شناخت و معرفت آنان ما را از هر نوع عبادت خدا بينياز ميسازد و تكليف را از ما برميدارد». (3)
البته درك جايگاه معصومان چندان آسان نيست. اما بيان آن بزرگواران در خصوص خويش، بهترين راهنماي ما در اين مسير است :
علي(ع) در حديث مختصر و شيوايي فرمود: « از غلو در باره ما دوري بجوييد. بگوييد ما بندگاني پرورش يافته ايم. سپس (بعداز اعتراف به مخلوق بودن و عبد بودن ما ) در باره فضيلت ما هر چه خواستيد بگوييد» (4).
نكته مهم درباره ائمه(ع) رعايت اصل اعتدال است. نه افراط، نه تفريط. نه آن ها را از مقاماتي كه دارند، بالاتر ببريم و به مقام خدايي برسانيم. نه اين كه تفريط كرده و مقاماتي را كه در آيات و روايات براي آن ها بيان شده، انكار كنيم.
روايتي كه به آن اشاره فرموديد، به همين نكته اشاره دارد كه در روايت ديگري از ايشان آمده است كه فرمودند :
در باره من دو كس هلاك شدند: يكي دوستي كه از حدم گذراند. ديگر دشمني كه از مقامم فرو كشاند. (5).
بر اين اساس ملاك غلو بودن و يا نبودن يك اعتقاد و باور مشخص مي شود؛ يعني اگر صفت و يا مقامي كه خاص خداوند است و دارنده آن مقام الوهيت دارد ، به پيامبر(ص) و خاندان پاك او(ع) نسبت دهيم ،غلو خواهد بود و باطل ،ولي اگر صفات و مقاماتي كه خداوند متعال به آن ها عطا كرده ، مثل عصمت و ولايت و علم و قدرت بر شفاعت به اذن خداوند و يا فهميدن سر باطني انسان ديگر و ... در حالي كه قرآن و فرمايش اهل بيت آن ويژگي را تاييد مي كند، ديگر نه تنها غلو نيست، بلكه عدم اعتقاد به آن به نوعي كوتاهي در حق آن ها است و ناشي از عدم معرفت حقيقي به مقام اين بزرگواران است .
اهل بيت عصمت و طهارت (ع) غلوّ را به شديدترين وجه مردود دانسته و غاليان را نكوهش و تكفير كردهاند.البته توجه فرماييد كه علامه مجلسي در كتاب بحارالانوار حدود صد روايت از ائمه معصومين را درباره غاليان نقل كرده است.
پي نوشت :
1.شيخ كليني،الكافي،ناشر اسلاميه تهران،سال 1362 ش،نوبت دوم، ج2،ص 392.
2. شيخ مفيد، تصحيح الاعتقاد،حسين درگاهي، چاپ و مصنفات شيخ مفيد، ص 109.
3.علامه مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ق ، ج 25، ص364.
4. همان،ص 270.
5. همان،ص286.