آيه مورد نظر به شرح زير است:
«أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلي نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ؛ آميزش جنسي با همسرانتان، در شبِ روزهايي كه روزه ميگيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند ميدانست كه شما به خود خيانت ميكرديد (و اين كارِ ممنوع را انجام ميداديد) پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد».
گمان شما اين است كه خداوند مي خواهد بفرمايد شما از سابق تا به حال به خود خيانت مي كرديد و در شب هاي ماه رمضان با اين كه نبايد ، ولي با همسرانتان خلوت و آميزش داشتيد و خدا حالا با خبر شده و حالا هم اين گذشته گناه بار را نديده گرفت و بر شما باز گشت و از شما بخشيد و از اين به بعد هم بر شما مباشرت با همسر در شب هاي رمضان حلال شد.
در حالي كه اين گونه نيست. بلكه ظهور همين كلام هم مخالف برداشت شما است. در همين كلام مي فرمايد :
«علم الله انكم كنتم تختانون انفسكم» خدا دانست و علم داشت كه شما اين رويه را داشتيد؛ يعني از همان زمان شاهد و ناظر بود و مي ديد ولي از اين كار شما خبر نداد و آن را افشا نكرد و الآن دارد خبر مي دهد و الآن هم به اجمال خبر داده تا زمينه براي اعلام گذشتش از شما باشد.
"عَلِمَ به معناي اين نيست كه الآن آگاه شد بلكه يعني خدا همان گذشته كه اين كار را مي كرديد ، آگاه شد. "
علاوه بر اين كه خداوند در آيات فراوان خود را بر همه انسان ها و در همه زمان ها و مكان ها شاهد و مراقب اعلام مي كند :
«وَ ما تَكُونُ في شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفيضُونَ فيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ؛ (1) در هيچ حال (و انديشهاي) نيستي، و هيچ قسمتي از قرآن را تلاوت نميكني، و هيچ عملي را انجام نميدهيد، مگر اينكه ما گواه بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن مي شويد! و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفي نميماند حتّي به اندازه سنگيني ذرّهاي، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!».
«لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ؛ (2) به اندازه سنگيني ذرّهاي در آسمانها و زمين از علم او دور نخواهد ماند، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه در كتابي آشكار ثبت است!».
«كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهيداً ما دُمْتُ فيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَني كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلي كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ؛ (3)(حضرت عيسي گفت : ) تا زماني كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم ولي هنگامي كه مرا از ميانشان برگرفتي، تو خود مراقب آنها بودي و تو بر هر چيز، گواهي!».
«كانَ اللَّهُ عَلي كُلِّ شَيْءٍ رَقيباً؛ (4)خداوند ناظر و مراقب هر چيز است».
و آيات فراوان ديگر كه دلالت صريح دارد .
«وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ؛ (5) اوست كه بر بندگان خود، قاهر و مسلّط است و اوست حكيم آگاه!».
«وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا يُفَرِّطُون؛ (6) او بر بندگان خود تسلّط كامل دارد و مراقباني بر شما ميگمارد تا زماني كه يكي از شما را مرگ فرا رسد (در اين موقع) فرستادگان ما جان او را ميگيرند و آن ها (در نگاهداري حساب عمر و اعمال بندگان) كوتاهي نميكنند».
البته ناگفته نماند كه خداوند دو نوع علم دارد: علم ذاتي كه عين ذات و قديم است و ديگر علم فعلي كه علم بعد از ايجاد شي ء است. از اين رو اگر در برخي آيات آمده است ليعلم الله ... تا اين كه خدا بداند مراد علم فعلي خداست نه ذاتي .
پي نوشت ها:
1. يونس (10) آيه 61.
2. سبأ (34) آيه 3.
3. مائده (5) آيه 117 .
4. احزاب (33) آيه 52.
5. انعام (6) آيه 18.
6. همان ، آيه 61.