پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
عارف و آگاه به حق امام و یا امامزاده‌‏های بزرگوار کسی است که ابتدا جایگاه و مقام خاندان عصمت و طهارت‏(ع) را در نزد خداوند بشناسد.
حضرت معصومه

 درباره زیارت امام رضا علیه‌السلام یا خواهر بزرگوارشان، نیز زیارت امامان دیگر روایات زیادی وجود دارد. اما در بعضی از این روایت‏‌ها که مستند است، قیودی وجود دارد و مطلق نیست، مثلاً در روایتی که از حضرت علی‌ بن موسی‌الرضا(ع) آمده است، می‌خوانیم: «ما زارَنی أحَدٌ مِن أولِیایی عارِفاً بِحَقّی إلّا شُفِّعتُ فیهِ یَومَ القِیامَةِ؛ زیارت نمی‏‌کند مرا احدی از نزدیکان و دوستانم در حالی که آگاه باشد به حقم، مگر این که در فردای قیامت او را شفاعت کنم.(1)

درباره زیارت حضرت معصومه(س)، روایتی از امام رضا (ع) وارد شده است که به سعد بن علی فرمود: ای سعد، برای ما، نزد شما قبری است. سعد به امام‏ گفت: قبر فاطمه معصومه (س) دختر امام کاظم (ع) را می‏‌فرمایید؟ امام‏ فرمود: «بلی، هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف و آگاه به حق او باشد، بهشت بر او واجب است». در این دو روایت قید «عارفاً بحقی یا بحقها» آمده است.(2)

عارف و آگاه به حق امام و یا امامزاده‌‏های بزرگوار کسی است که اولاً جایگاه و مقام خاندان عصمت و طهارت‏ علیهم‏‌السلام را نزد خدا بداند و آنها را بشناسد. ثانیاً بداند این خاندان به لحاظ مبرّا بودن از پلیدی و آلودگی و طاهر بودن از گناه و زشتی و داشتن تقوا، معنویت و عبادت و طهارت روح و ترس از خدا به چنین مقامی دست پیدا کرده‌اند.

سوم اینکه: بداند رضایت این خاندان از انسان، در گرو رضایت خدا است. یا صرف نظر از این روایات، روایات و آیات بسیاری هست که خداوند تنها از انسان پاک و وارسته، اعمال را می‏‌پذیرد. کسی نمی‏‌تواند رضایت و شفاعت و توجه امامان را جلب کند، مگر آن که خداوند از او راضی باشد و اعمال و عبادات خود را به نحو احسن انجام دهد در ضمن می‌‏توان گفت که برخی از این روایات برای تشویق به زیارت و توجه به این خاندان وارد شده تا در سایه توجه به این خاندان با مکتب اصیل اسلامی و سیره و سنت امامان و احکام و قوانین الهی آشنا شویم.

پی‌نوشت‌ها:

1. مرحوم شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 553.

2. علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 48، ص 316؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 368.