پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

برای ولایت فقیه در یک جامعه ی اسلامی دلیل عقلی بیاورید که بتوانم حقانیت ولایت فقیه را به دیگران اثبات کنم.

پاسخ:
شما می توانید بحث را به این صورت ارائه دهید: ضرورت حكومت در هر جامعه‏ اى، امرى بديهى است و همواه مورد تأييد مكاتب و نظام‏ هاى گوناگون بوده است. تشكيل حكومت، هميشه و در همه شرايطی يك ضرورت اجتناب‏ ناپذير عقلى و فطرى بوده است و نمى‏ توان از آن بى‏ نياز بود، چون بشر مدنى بالطبع است و تنها در سايه يك زندگى اجتماعى و تشكيلات منسجم مى‏ تواند به حيات خود ادامه دهد. در غير اين صورت زندگى بشرى، شكل انسانى و معقولى نخواهد داشت؛ بلكه هرج و مرج و بى‏ نظمى، حفظ و بقاى اجتماع و حقوق افراد را با خطر مواجه خواهد ساخت. اسلام، دين فطرت و عقل است و بر اساس خواسته‏ ها و نيازهاى فطرى، معقول و منطقى انسان نازل شده است و در آن ضرورت عقلى و فطرى به خوبى درك شده و حكومت ـ به عنوان يكى از ضرورى‏ ترين نيازهاى جامعه‏ ى انسانى ـ مورد تأييد قرار گرفته و براى آن شرايط و ويژگى‏ هاى مشخص شده است.
انديشمندان شيعه و اهل سنت به ضرورت وجود حكومت مى‏ باشند. چنان كه ابن ابى‏ الحديد -یکی- از دانشمندان اهل سنت مى‏ گويد: « دانشمندان علم كلام، امامت و حكومت را لازم مى‏ دانند »(1) امام على(علیه السلام) در مقابل خوارج كه شعار " لا حكم الا لله" ، فرمود: «... لابدّ للناس من امير برّ أو فاجرٍ...»(2) مردم چاره‏ اى ندارند، جز آن كه اميرى داشته باشند، خواه نيكوكار باشد يا بدكار.
حال که ضرورت تشکیل حکومت ثابت شد، سؤال این است که در زمان غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) تشکیل حکومت به عهده چه کسى است؟ بنابر نظریه ولایت فقیه، تشکیل حکومت بر عهده فقیهان است. دلیل عقلى بر این مدعا آن است که اجراى قانون الهى به دست کسى مى تواند انجام گیرد که دو ویژگى شناخت قانون و عدالت را داشته باشد.(3) ولى فقیه این دو ویژگى را دارا است، چون او کسى است که با اجتهاد خود حکم الهى را از منابع موجود استخراج مى کند و به نیازهاى جامعه پاسخ مى دهد. بنابراین دلیل عقلی ولایت فقیه به طور خلاصه آن است که احکام اسلام برای همه دوره ها و زمان ها است. برای اجرای احکام الهی نیاز به شخص آگاه به احکام الهی و عادل و مدیر و مدبر است. این شخص مقام ولایت فقیه در عصر غیبت امام معصوم (ع) است.
اما دلیل نقلى روایات زیادى است که فقط به یکى از آن ها اشاره مى کنیم.
امام زمان توقيعی در پاسخ نامه اسحاق ين يعقوب مرقوم داشته است: و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواةْْ حديثنا فانّهم حجّتي عليکم و انا حجهْْ الله عليهم...[(4) این حدیث صریح است که امام زمان فقهای واجد شرایط را به عنوان نایب خود انتخاب نموده است.
جهت اطلاع بيشتر ر.ك:
- ولايت فقيه، امام خمينى(ره)،
- دين و دولت در انديشه اسلامى، محمد سروش
-.محمد هادي معرفت، ولايت فقيه
- امام خمينى، حکومت اسلامی (ترجمه كتاب البيع) ج2
- مجله حوزه شماره 85- 86(ویژه ولایت فقیه)

پی‌نوشت‌ها:
1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم ، کتاب خانه آیت الله نجفی،1404ه، ج 2، ص 308 .
2. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 40، تهران، 116 .
3. امام خمینى، کتاب البیع، ج 2، ص 464. بی نام .
4. طبرسی، الاحتجاج، ناشر مرتضی ج2، ص470.