با عرض سلام و خسته نباشید ایا استمنا گناه دارد واگر گناه دارد علت ان چیست وسوال دوم اینکه در صورت تکرار این گناه چه عواقبی را برای فرد دارد
استمنا حرام و گناه است.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله فاضل ،جامع المسائل، ج 1،سوال 984.
پرسش: علت حرام بودن استمنا چيست؟
پاسخ:
مبانی حرمت این عمل منابع دینی و نقلی ماست و چنان كه در روايات تصريح شده اين حكم به روشني در قرآن نیز بيان شده است ؛ در واقع حرمت چنین عملی از آیه 5 تا 7 سوره مومنون به دست می آید: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَيرُْ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُون»؛ (1) و آن ها كه دامان خود را (از آلودهشدن به بىعفتى) حفظ مىكنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهرهگيرى از آنان ملامت نمىشوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند». پس هر نوع ارضاي جنسي خارج از اين محدوده عدوان و معصيت و مورد ملامت است .
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده، استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند، بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد. (2)
قوانین اسلام از طرف خداوند«حکیم» است. «حکیم» بودن خداوند این پیام را دارد که هیچ فرمان و حکمی را بدون«حکمت» و دلیل و برهان صادر نمی کند. بنا بر این هر چیزی را که «ممنوع و حرام» اعلام کرده، قطعاً انجام آن مفاسد و ضرر و خسارت های جسمی، روحی، فردی یا اجتماعی ویژه ای دارد؛ اما هر چیزی را «واجب» دانسته، حتماً انجام آن در بردارنده رشد روحی و روانی، جسمی و معنوی، مادی و فردی و یا اجتماعی است، که نادیده گرفتن آن، اثرات تخریبی و منفی شکننده ای در کوتاه مدت یا دراز مدت خواهد داشت.
ما اگر به حكيم بودن خداوند و عالم مطلق بودن او ايمان داشته باشيم، بايد اذعان كنيم كه قوانين خداوند از روي علم و حكمت صادر شده است و به آن گردن نهد و نسبت به آن تعبد داشته باشد. خودارضایی نیز یکی از موضوعاتی است که اسلام آن را مجاز ندانسته، حکم «حرام» بر آن نهاده است، چون انجام آن آثار منفی و شکننده ای بر جسم و روح و روان مرتکبان آن می گذارد که در ذیل به برخی از آن پیامدها اشاره می شود.
اگر بخواهیم زیانهای استمنا را به طور خلاصه ذکر کنیم، فهرست وار به زیانهایی که در کتاب بلوغ آمده، بسنده میکنیم . اگر به جای ده ضرری که برخواهیم شمرد، یکی از آنها هم وجود داشته باشد، کافی است که دین آن را حرام کند و انسان هم مرتکب آن نشود. این زیانها عبارتند از:
1ـ تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری و نامتناسب آنها میشود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2ـ کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس میانجامد.
3ـ به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس، پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون میشود، همچنین تخلیههای مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی میگردد.
4ـ رکود فکری، اختلاف و ضعف حافظه، کاهش اراده در کسانی که استمنا میکنند، دیده میشود.
5ـ ضعف بینایی و بیاشتهایی، و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتی مفصلی در این افراد شایع است.
6ـ فرد از نظر فکری نوعی توجه نسبتاً مداوم به موضوعهای جنسی پیدا میکند که این امر مانع تفکر آزاد میشود و بنا بر این، از عوامل رکود فکری به حساب میآید.
7ـ در مراحل افراطی به ضعف جنسی و انزال زودرس منجر میشود.
8ـ به علت ارضای ناقص و غیرطبیعی و اختلالهای حاصله، بعد از ازدواج غالباً امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمیگیرد و گاه شخص در روابط زناشویی شکست خواهد خورد.
9ـ گوشهگیری، یأس و بیتفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی و عوارض دیگر آن است.
10ـ در موارد بسياري به شدت آزارطلبی یا خودآزاری در اين عمل دیده میشود. (3)
در کتب معتبر علمی مثل مجموعهی DSM که اختلالهای روانی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد، این عمل (خودارضایی) را از جملهی اختلالها شمردهاند و دستور العملهایی برای پیشگیری و یا حذف آن در رفتار کودک و نوجوان بیان داشتهاند.
البته در بسیاری از موارد، علم و تجربه علیرغم تمام پیشرفتهایی که داشته و دارد نتوانستهاند علت ممنوعیت و یا لزوم برخی اعمال و اشیا و آن چه مربوط به انسان است، درک کند و بفهمد. چرا که هنوز دانش بشر به اندازهای رشد نکرده است که به تمام مصالح و مفاسد فوائد و ضررهای استمنا و اعمال مربوط به انسان را درک کند و بشناسد. ما هم در اينجا به برخي از اين موارد اشاره كرده ايم.
در نهايت بايد گفت اين عمل لذت يك زندگي طبيعي و متعادل و لذت بخش را از فرد خواهد گرفت و اين خود زمينه بروز انواع مشكلات مادي و معنوي و جسمي و روحي براي فرد خواهد بود . اين ها همه امور ظاهري و مادي قابل درك در مورد حرمت اين عمل هستند و امور پنهان و غير مادي حقيقتي ديگر است كه روايات ذكر شده به نوعي بيان گر وجود مفاسد غير مادي و معنوي اين عمل ناپسند هستند .
در انتها نيز چند روايت ديگر در مورد اثر معنوى گناه خودارضایى بیان مىکنیم تا ان شاء الله مورد استفاده شما قرار گيرد:
1. امام صادق (ع) فرمود: روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفتگو نمىکند و از چشم خدا مىافتد. (4)
2. رسول خدا (ص) فرمود: لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا است. (5)
3. رسول خدا (ص) فرمود: کسى که خودارضایى مىکند، ملعون است. (6)
4. امام صادق (ع) فرمود: خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (7)
پي نوشتها:
1. مومنون (23) آيه 5-7.
2. عاملي، شيخ حر، وسایل الشیعه، موسسه آل البيت، قم،1409 ه.ق، ج 18 ، ص 575.
3. محمديان، محمود، بلوغ تولدي ديگر، انجمن اولياء و مربيان، تهران، 1384ه ش.
4. محمدي ري شهري، محمد، میزانالحکمه، دارالحديث، قم،1387ه.ش، ج12 ، ص5654.
5. همان.
6. همان.
7. همان.
پرسش: سوال دوم اینکه در صورت تکرار گناه استمنا چه عواقبی را برای فرد دارد؟
پاسخ:
خودارضایی عوارض و آسیب های فراوانی دارد . آسيبهاى ناشى از خودارضايى به گونههاى مختلفى تقسيمپذير است كه به اختصار به برخى اشاره مىشود:
آسيبهاى جسمانى
يكى از روشهاى شناخت پيشرفت بيمارىها در پزشكى، مرحلهبندى علايم بيمارى است. براين اساس، برحسب عوارض ايجاد شده در بيمار مبتلا به خودارضايى، سه مرحله بيان شده است:
1 - مرحله مشكل ساز :
در افرادى كه مدتى است گرفتار خودارضايى شده اند، زودرس ترين عوارض ناشىاز خودارضايى عبارت است از:
الف. خستگى و كوفتگى.
ب. عدم تمركز حواس.
ج. ضعف حافظه.
د. استرس و اضطراب.
2 - مرحله گرفتارى شديد:
بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاى وى يا مدت آن بيش از مرحله اول است . در نتيجه عوارض شديدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و كوفتگى.
ب. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقى.
ج. حساسيت بيش از حد و زودرنجى.
د. كمردرد.
ه. نازك شدن موها .
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى .
ز. بىخوابى يا بدخوابى و مشكلات مشابه .
3 - مرحله گرفتارى بسيار شديد يا حالت اعتياد:
الف. خستگى و كوفتگى .
ب. ريزش شديد موها .
ج. تارشدن ديد چشمها .
د. وز وز گوش .
ه. انزال زودرس و غيرارادى يا خروج منى به صورت قطره قطره .
و. درد كشاله ران و ناحيه تناسلى .
ز. دردهاى قولنجى در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه .
آسيبهاى روحى و روانى
ضعف حافظه و حواسپرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشهگيرى، افسردگى، بىنشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاى روانى و روحى خودارضايى است.
آسيبهاى اجتماعى
ناسازگارى خانوادگى، بىميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك.
جهت آگاهى بيش تر مراجع کنید به:
- قائمى، خانواده و مسائل جنسى كودكان، تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهورى اسلامى ايران، چاپ دهم، 1376.
آسيبهاى معنوى و اخروى
هيچ يك از آسيبهاى پيش گفته، به اهميت آسيبهاى معنوى نيست؛ زيرا آسيبهاى معنوى، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمى را تباه مىسازد. خودارضايى از نظر دين يك گناه است و به تعبير قرآن زنگار بر دل مىنهد: «كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ؛ چنين مباد! بلكه اعمال (ناشايست) دلهاى آنان را زنگار زده است». (مطففين (83)، آيه 24)
زنگ يا زنگار در اشياى مادى، همان چيزى است كه روى فلزات و اشياى قيمتى مىنشيند . معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتنِ شفافيت و درخشندگى آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است.
همچنين آسيبهاى معنوى جهان گذران را در مىنوردد . اگر اصلاح نگردد، حيات جاودان آدمى را در معرض تباهى و شوربختى قرار مىدهد. از اين رو نصوص دينى نسبت به آن هشدارهاى لازم را دادهاند. پيامبر مىفرمايد: «ناكح الكف ملعون ؛ملعون است كسى كه خودارضايى كند».
امام صادقعليه السلام خودارضايى را گناه عظيم و مورد نهى الهى معرفى فرموده است.
اينها عوارضي است كه معتادان به اين عمل شوم را تهديد ميكند. البته ما ادعا نميكنيم هر كس مدتی مبادرت به استمنا كرد، تمام بيماريهاي ذكر شده او را احاطه خواهند كرد، زيرا حالات اشخاص فرق ميكند. مثلاً ممكن است يك نفر كه براي مدتي مبادرت به استمنا كرده است، در وهله اول فقط به سستي اعصاب يا اختلال حسي سامعه يا ضعيف شدن حس بينايي يا سرگيجه مبتلا شود، ولي بعداً ساير بيماريها به سراغ او بيايند.
تمام این عوارض با استفاده از راهکارهای ترک خود ارضایی به تدریج از بین می رود و فرد به زندگی عادی خود برمی گردد .