پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

بسم الله الرحمن الرحیم سلام دست شما درد نکنه بسیار واقعا مرکز خوبیه اما سوال 1. کاری به ارتباط باغیر هم جنس ندارم 2. ولی چیزی که خیلی از جوونا مخصوصا توی محیط های تک جنسی باهاش مواجهند اینه که واقعا تشخیص اینکه علاقه شون به دوستشون از روی محبته یا اینکه لذت جنسیه کار سختیه یعنی خب واضحه که بیشتر اوقات از روی محبته ولی همین که مدتی با هم باشن و این علاقه بیشتر بشه شاید خط قرمزای شرع رو بشکنه 3. توی سوالات قبلی جستجو کردم تقریبا در جواب همه اش نوشته بودید که تشخیص اینکه علاقه، از روی محبته یا لذت جنسی به عهده ی خود مکلفه و دقیقا مشکل همین جاست که مکلف از کجا باید بفهمه؟ 4. اگر نمیشه توضیح داد- که امیدوارم بشه- اقلا شاید بشه چند تا اماره گفت حالا من نمی دونم ولی شاید مثلا ( محکم بغل کردن همدیگه، بوسیدن لب، خارج شدن مذی یا منقبض شدن آلت تناسلی، احساس گرم شدن بدنی یا .... ) یا از این جور چیزا بشه گفت که اقلا یه ملاک باشه که اگه فرد باهاش مواجه شد متوجه بشه که وارد محدوده حرام شده چون واقعا تشخیصش سخته

هرکاری تابع قصد و نیت انسان است. او به حال خود آگاه تر از دیگران است. اگر نتواند قصد و نیت خود و نیز خصوصیات درونی خود را تشخیص بدهد، تشخیص آن برای دیگران محال خواهد بود.
در ارتباط با دوستان و اظهار محبت و علاقه با آن ها ؛ قصد و رفتار انسان ملاک است. اگر با قصد محبت و دوستی سالم، بدون قصد لذت جنسی با دوستان همجنس ارتباط داشته باشد، اشکال ندارد.
بوسیدن همجنس و در بغل گرفتن همدیگر اگر با قصد لذت جنسی باشد یا در ضمن بوسیدن و در بغل گرفتن همدیگر، تحریک شود، یعنی حس لذت جنسی پیدا شود، جایز نیست. اگر چنین حسّی نباشد و قصد لذت هم نباشد، بوسیدن صورت همدیگر اشکال ندارد.
در ارتباط با دیگران، هرکاری که غریزه جنسی را تحریک می کند و هرکاری که سبب تحریک غریزه جنسی شود، جایز نیست. اما اگر تحریک کننده نباشد و قصد لذت جنسی هم نباشد، اشکال ندارد. اما اگر با هر ارتباطی غریزه جنسی تحریک و مذی خارج شود، معلوم می شود که لذت جنسی حاصل شده است، گرچه از اول قصدی در کار نباشد. وقتی این طور باشد، باید از چنین ارتباط هایی اجتناب شود.(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله2438 ؛ تحریر الوسیله ، ج2، کتاب النکاح، احکام النظر، مسأله 17