به گزارش پاسخگو به نقل از شفقنا، حجتالاسلام والمسلمین علی مخدوم، رییس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در گفت وگویی اظهار کرد: ما امروز شاهدِ تغییر و رشد متفاوت رسانه ها، تغییر نحوه و گستره تاثیر آن ها، تازه شدنِ رفتارهای رسانه ای و ابداعِ کارکردها و مهارت های مختلف در این زمینه هستیم. من فکر می کنم جنبه های دینی رسانه ملی ما در این زمینه دچار کاستی و گاهی اشکال است. متأسفانه صدا و سیما به خوبی و با سرعتی که رسانه ها در جهان در حال پیشرفت هستند، به خصوص در حوزه دین فعال و روزآمد نبوده و نیست؛ به این معنا که اولا نگاه بخشی به دین در صدا و سیما وجود دارد. نگاه بخشی، به معنی گزارش بخشی، جزیی و ناقص از یک ساختار منسجم اسلام است که معمولاً می تواند به ذهنیت مخاطب آن ساختار، لطمه وارد سازد. شبیه این که من از بعضی گوشه های یک ساختمان زیبا که با هنرمندی معماری خلق شده است تصاویری بگیرم و تصویری کلی و جامع از آن ساختمان ارائه ندهم؛ در این صورت، آنچه که بر ذهن مخاطب من نقش می بندد یک تصویر واقعی و صحیح و کامل از سازه نیست.
او ادامه داد: از این رو معتقد به وجود «بخشی نگری» به «معارف اسلامی» در صدا و سیما هستم. مثلا گاهی اوقات در برخی برنامه های رسانه ملی ما، واقعیت هایی از دین بدون مقدمه آن نقل می شود که خواه ناخواه در ذهن مخاطب، جنبه خرافه یا دریافت ناهمگون پیدا می کند. این رفتار، یک نوع خیانت سفید به دین است. خیانت سیاه نیست که عیان بوده و با نقض یا شبهه، دین را زیر سؤال و انکار ببرد و همگان متوجه آن شوند. خیانت سفید ملموس نیست و اتفاقاً به ظاهر خدمت و کمک کردن است. به عنوان نمونه، خطایی که گاهی از متدینان و دین مداران نیز ناخواسته سر می زند اینکه به هوای این که از دین دفاع کنیم، یافته هایی از دانش تجربی که هنوز قطعیت کافی پیدا نکرده اند را گمانه زنی کرده و با مفاهیم و گزاره های دینی همسان می دانیم و این را سیری برای اثبات و محکم شدن گزاره دینی می شماریم. ظاهر اولیه این کار خدمت به دین است اما اگر مدتی دیگر از قطعیت آن یافته علمی فروکاسته شود، آیا باور دینی ای که ما آن را به این یافته علمی چسباندیم، آسیب نخواهد دید؟ از این دست نگاه های بخشی در صدا و سیما وجود دارد؛ نگاه هایی که تصویری گوشه ای، جزیی و خاص از دین در آن پُررَنگ می شود و قطعا دارای آسیب هایی متفاوت است.
این مدرس معرفت شناسی و کلام اسلامی در حوزه علمیه قم گفت: نقد دیگری که وجود دارد این است که استفاده پیوسته صدا و سیما از بعضی کارشناسان ارجمند دو آسیب دارد. اولا این که فقط نگاه آن کارشناسان به مخاطب القاء می شود. اگرچه ترویج نگاه مراجع و مقام معظم رهبری به عنوان قله های صاحب نظر دینی و فصل الخطاب مسایل دینی درست است، اما می توان این مسایل را از زبان کارشناسان مختلف و متنوع ارائه کرد تا تنوع در بیان و ادبیات و نگاه، زمینه جذاب تر شدن و تأثیر بیشتر را فراهم کند. کارشناسان را که نمی شود با آن ها مقایسه کرد. دوم این که در برخی موارد نحوه بیان برخی کارشناسان موجب ایجاد پرسش های پی در پی برای مخاطب می شود که این سوال ها در همان برنامه یا دست کم در مجموعه رسانه ملی پاسخ داده نمی شود. منظورم از تنوع این است که یک سخنران بیانی استدلالی تر، و دیگری بیانی روانتر و سومی بیانی داستانی تر دارند. تنوعِ اشخاص و شخصیت ها قطعا می تواند پخش سخنرانی مذهبی را برای مخاطب جذاب تر کند.
او افزود: در ایام محرم و صفر، استفاده از مداحان اهل بیت –علیهم السلام- محدودتر از سخنرانان است ظاهرا گزینه های بسیار محدودی در ایام عزاداری در اختیار رسانه ملی است. در حالی که اگر به شهرهای مختلف کشورمان ملاحظه کنیم، مداح ها و ذاکران فراوانی با سبک های بومی مختلف به اهل بیت(ع) عشق می ورزند که با پوشش برنامه سوگواری آنان، هم در احیای آن سنت ها می توان کوشید و هم این تنوع باعث شود که اقوام و اقشار مختلف، بهتر و راحت تر نسبت به برنامه های مذهبی رسانه ملی جذب شوند.
رییس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با اشاره به مهمانانی که به برنامه های دینی دعوت می شوند و از ایشان در مورد مسایل آیینی نظرخواهی می شود گفت: ما باید شئون افراد را به اندازه خودشان در نظر بگیریم. مثلا در یک برنامه پزشکی، گاهی ممکن است از شخصی به عنوان یک متخصص چشم پزشکی از آسیب های بینایی و اختلال دید سوال کنند و گاهی هم ممکن است از شخصی دیگر به عنوان یک کاربر عینک استفاده کنند. هر دو می توانند به جای خود اظهار نظر کنند اما بدون شک، نظر کارشناسی از آنِ پزشک متخصص خواهد بود. گاهی در حضور کارشناسان در صدا و سیما این نقش ها خلط می شود که مورد انتقاد قرار می گیرد وگرنه یک بازیگر، یا یک فعال اجتماعی، یا یکی از اصحاب رسانه، یا یک مهندس و یا استاد دانشگاه حق دارند به بعضی رفتارهای دینی نگاه کنند و بعد به عنوان کسانی که این رفتارها را در زندگی خود آزموده اند مورد سوال قرار بگیرند. نقش و کارکرد این حضور معلوم است و بدون شک اهمیت و جایگاه خود را دارا است. منتها گاهی وقت ها به دلیل کیفیت سوال، یا روال بحث یا عدم مراعات خود آن مهمان، نقش وی فراموش می شود و در نقش کارشناس آن زمینه به ایفاد سخن می پردازد؛ یعنی در همان مثال پیشین، من به عنوان کسی که نزدیک بینی به عنوان یک اختلال بینایی را تجربه کرده ام در یک برنامه پزشکی دعوت شده ام ولی به عنوان یک متخصص چشم پزشکی صحبت می کنم. طبیعی است این اظهار نظر به نگاه تخصصی دارای اشکال است.
او ادامه داد: شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگری نکته دقیقی دارند. ایشان می گویند که یکی از علل گرایش به مادیگری، اظهار نظر غیرمتخصصان در حوزه های تخصصی دینی است. من فکر می کنم اگر قرار باشد مهمان برنامه های صدا و سیما بزرگوارانی باشند که در زمینه مسایل دینی- فارغ از این که حوزوی باشند یا نه- تخصص ندارند، نباید به عنوان متخصص این حوزه به این حیطه وارد شوند. اگر مهمانان تلویزیون و رادیو به دلیل تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی یا به دلیل مطالعات فردی در حوزه مسایل دینی تخصص دارند، که نقش خودشان را در برنامه تلویزیونی یا رادیویی به عنوان یک کارشناس متخصص ایفاء می کنند؛ اما اگر این نقش را ندارند، قطعا برنامه سازان رسانه ملی باید روالِ برنامه را به صورتی ترتیب دهند که نقش مهمان معلوم باشد. متاسفانه در روالِ فعلی برنامه های دینی صدا و سیما این مساله رعایت نمی شود. اگر نقش مهمانان یک برنامه تابع شرایط شناختی، معرفتی و دانشی آن ها باشد، اقدام درستی است؛ اما اگر فارغ از آن نقش باشد و بخواهند نقش یک کارشناس دینی را در این زمینه به عهده گیرند، آسیب زاست.
مخدوم در این زمینه افزود: آیا لازم است که در تمام برنامه های دینی صدا و سیما، کارشناسی که دعوت می شود حوزوی باشد؟ قطعا لازم نیست. اما باید این یک نکته را هم در نظر بگیریم که در کارهای رسانه ای، جلوه های مختلفی در ارائه پیام اثرگذارند. فقط دانش گوینده نیست بلکه صدا، تصویر و نوع گریم و لباس افراد در جا افتادن و تلقی از مفاهیم موثر است. به نظر می رسد فارغ از جنبه دانشی که البته خیلی لازم و به جاست، توجه به لباسی که نماد انتساب به خاندان اهل بیت(ع) و جایگاهی که برای بیان علم دینی است، نباید از بین برود. به این معنا که می شود از فضلا و صاحب نظرانی که دانش کافی در آن زمینه مباحث علوم اسلامی دارند استفاده کرد، اما نه به این قیمت که کلا ترجیح در رسانه ملی استفاده از یک کارشناس غیرملبس باشد. از سوی دیگر، وقتی که از فضلای حوزوی استفاده می شود، تحقیق شود که آن فاضل محترم واجدِ جنبه های دانشی و تخصصی کافی در آن زمینه باشد.
او با بیان اینکه فرصت ها و سرمایه های معنوی و اجتماعی ما در ایام محرم و صفر از چند جهت اهمیت دارد اظهار کرد: یک جهت، محرم و صفر است که اکثر جامعه ما برای عزاداری و توسل به اهل بیت (ع) به آن علاقه مند هستند. که فرصتی فوق العاده به ما می دهد. از طرف دیگر، صدا و سیما یک قدرت بی بدیل است که جایگزین چندانی ندارد. جهت سوم، پیشینه آیین محرم در تاریخ و فرهنگ ماست. و جهت چهارم، معارف عمیق، عقلانی و مستحکم باورهای دینی اسلام. وقتی ما این فرصت ها را کنار هم ملاحظه کنیم چه زمانش که محرم و صفر است و چه بستر و ابزارش که رسانه است و چه محتوا که معارف دینی ماست، دوست داریم از این فرصت ها به بهترین نحو استفاده کنیم لذا گاهی که دردمندانه راجع به رسانه ملی صحبت یا با نگرانی نقد می کنیم، برای این است که ما فرصت هایی فوق العاده استثنایی در کنار هم داریم. همانطور که استفاده از این فرصت ها محتاج هنرمندی ماست، تلف کردن و بی بهره ماندن از این فرصت های استثنائی هم، هنر می خواهد!
وی اضافه کرد: اولاً، صدا و سیما باید در مورد ترویج نگاه سطحی به دینداری تجدیدنظر کند و ثانیا ارائه مستقیم مفاهیم دینی باید بخش محدودی از برنامه های مذهبی صدا وسیما را به خود اختصاص دهد. ثالثاً دقت افزون تری نسبت به برخی انحرافات زیرپوستی در برنامه ها صورت پذیرد. گاهی در خلال برنامه ها و به صورت غیر مستقیم، لطمه های شدیدی به باورها و شئون دین داری مردم وارد می شود که باید مواظبت شود. گاهی جوانب امور به درستی مراعات نمی شود و مستقیم یا غیرمستقیم موجب سوال، ابهام و تردید در آموزه های دینی می شود. این برای مرکز ما -مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی- کاملا محسوس است که در برخی ایام خاص مراجعان ما شبهاتی دارند که ریشه آن در یک برنامه رسانه ای است. برنامه سازان رسانه ملی باید توجه به این داشته باشند که ممکن است یک جنبه از خدمت به دین و انجام آموزش دینی را با برنامه ای که تولید کردیم انجام دهیم، اما در خلال همان برنامه ممکن است موجب ایجاد شکاف بین مخاطب و آن موضوع دینی شویم. خواهش ما این است که در برنامه های صدا وسیما که تلاش دارند یک مفهوم دینی را با ظرافت های خاص ارائه دهند، مراقب باشند که زمینه های ایجاد سوالات و شبهه در ذهن مردم و جوانان ایجاد نشود. یا تلاش کنند در موضوعی ورود پیدا نکنند یا اگر ورود پیدا می کنند، در کنار آن امکان برطرف کردن سوال و ابهام احتمالی وجود داشته باشد.
این مدرس حوزه علمیه قم افزود: نکته دیگر پیرامون برنامه های مذهبی صدا و سیما به خصوص در ماه های محرم و صفر، استفاده زیاد از «فرم های مستقیم» است یعنی ارائه محتوای دینی در «قالب های مستقیم» مانند منبر و مداحی است. در ایام مذهبی، بخش مهمی از برنامه های صدا و سیما به این سمت پیش می رود. ممکن است بخشی از جامعه متدین به لحاظ پیشینه تجربیات دینی این سبک را بپسندیم چرا که احساس می کنیم رسانه ملی ما را به فضای هیات می برد اما خاطرمان باشد که میلیون ها مسلمان دیگر هم مخاطب صدا و سیما هستند و میلیون ها شیعه دیگر هم حق دارند از این زمان استفاده کنند. اگرچه این استفاده باید به نحوی به عزاداری انصراف داشته باشد؛ اما لازم نیست همواره یک سخنران و یک مداح داشته باشیم. مُدام سخنرانی پخش می شود و بعد از آن مداحی شروع می شود و بعد که مداحی تمام شد، یک سخنرانی و مداحی دیگر شروع می شود. شاید من دارم اغراق می کنم اما به نظر می رسد ارائه مستقیم مفاهیم که به ظاهر، شیوه غالب رسانه ملی ماست، چندان شیوه دقیق و کارآمدی نباشد در حالی که شاید بتوان بعضی از مفاهیم را به صورت غیرمستقیم و به نحوی نرم و جذاب در قالب های مختلف ارائه کرد. این باعث می شود که حالت عزاداری برای بیننده و شنونده ما جذاب تر شده و با آن ارتباط نزدیک تری برقرار کند.
مخدوم گفت: امروزه در اکثر ابزارهای رسانه ای و در اکثر مدل های ارائه در رسانه ها، شیوه ارائه های غیرمستقیم یک شیوه کاملا غالب است و البته رسانه ملی هم به طرف این بهره گیری از شیوه حرکت های بسیار با ارزشی داشته است؛ اما واقعا کم است. به عنوان مثال، مجریان برنامه های کودکِ تلویزیون در ایام شهادت اهل بیت(ع) رنگ مشکی می پوشند و وقایع عزاداری را عین سخنران مجلس عزاداری برای بچه ها نقل می کنند. روشن است که با طبع لطیف کودک و نحوه تأثیرپذیری او می توان راه های بسیار اثربخش تر و متناسب تر و غیرمستقیم داشت.
این استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: شاید یکی از قویترین مدل های صدا و سیمای ما در عرضه های غیرمستقیم، ارائه سریال ها و فیلم های مرتبط با مسایل مذهبی است که متاسفانه نمادها، شاخص ها برنامه های نمایشی، بسیار محدود است. علیرغم زحمت فوق العادهای که برای تولید این برنامه های تلویزیونی کشیده می شود، گاهی خالی از کمترین خلاقیت نسبت به مسایل دینی هستند. قالب داستان سریال های ما در ایام عزاداری غالباً یا به درگذشت یکی از عزیزان شخصیت های اصلی فیلم منحصر است تا جنبه عزاداری فیلم پر رنگ شود، یا باید یک کرامت و اتفاق معجزه آسای صورت بگیرد که یک تغییر فوق العاده را در پی داشته باشد. به عنوان نمونه، آیا نمی شود در ایام سوگ نبی مکرم اسلام (ص) روی موضوعی مثل بعضی از سجایای روحی پیامبر(ص) کار کرد و آن را مستقیم یا غیرمستقیم در داستان سریال سرایت داد – تا به جای این که حتما کسی در فیلم بمیرد تا بیننده متاثر شود – نبودِ نعمتِ نبی(ص) در جامعه، حسرتی پنهانی در ذهن بیننده ایجاد کند؟ چرا ما از این ظرفیت ها استفاده نکنیم تا هم به من درس انسانیت و اخلاق و تربیت دهد و هم این که مخاطب را قلبا نسبت به نبودِ چنین وجودِ نازنینی محزون کند؟
او گفت: من به عنوان یک طلبه، گاهی احساس می کنم که باید از بعضی هنرمندان برای زحمتی که در حوزه دین و ترویج دین داری می کشند با تمام وجود تقدیر کرد. ولی با تمام زحمتی که کشیده می شود، گاهی در برخی از سریال های دینی می بینیم که برنامه سازان اصرار دارند داستان جنبه رُمانتیک پیدا کند. گویا حتی اگر موضوع فیلم و مناسبت پخش آن، فرارسیدن ماه محرم باشد، لازم است یک جنبه عشقی در داستان دیده شود. گاهی فیلم در ابتداء دغدغه بیان یک مفهوم اخلاقی را دارد، اما در ادامه کُلا موضوع رها شده و به روایت یک داستان عشقی می پردازد. یک وقتی بعضی از دوستان رسانه ای من می گفتند که این مسایل می تواند محصول را جذاب کند اما آیا ما واقعا نمی توانیم جذابیت های دیگری داشته باشیم؟ در بین آثار فیلم سازان برتر دنیا می توان سناریوهای مختلفی را مشاهده کرد که مفهوم مورد نظر خود را بدون بهره گیری از جاذبه های عشق مادی القا می کنند؛ پس می توان گاهی بدون این حواشی جذب کننده، اصل موضوع را قوی و جذاب ارائه کرد.
مخدوم اضافه کرد: این آفت گاهی متوجه سریال های مذهبی تلویزیون است که با قالب هایی محدود، دلدادگی زن و مرد را باید به نحوی روایت کند. حتی اگر داستانی از دلدادگی در صدر اسلام یا زمان جنگ تحمیلی در داستان ایجاد می شود، شکل برقراری این ارتباط به صورتی است که هم اکنون در بین دختران و پسران جامعه ما اتفاق می افتد؛ یعنی تصویری که از ارتباط عاطفی میان زن و مرد در سریال های مذهبی دیده می شود، چند قالب محدود است و اتفاقاً در جهات مختلف ناسازگار با موازین شرعی و دینی جلوه می کند و بیشتر به فرم این ارتباط در حال حاضر شباهت دارد. ظاهرا تنها قالبی که معمولا به ذهن سناریو نویسان تلویزیونی می رسد، فقط همین شکل است. وقتی این شکل قوی و غلیظ می شود که سریال می خواهد یک الگوی اخلاقی از یک شخصیت نشان دهد که رفتارهای خوب و دین پسندی دارد و در عین حال بعضی ارتباطات وی هم مشروع نیست. می توان این را به بعضی نمادهای دینی دیگر در فیلم های صدا و سیما توسعه داد؛ مثلاً گاهی شخصیت را متدین نشان می دهند اما این شخصیت متدین به راحتی خلاف قانون رفتار می کند. واضح است که اگر پنجاه ساعت سخنرانی تأثیرگذار هم از صدا و سیما پخش شود، اثر منفی این نکته فیلم در ذهن مخاطب برطرف نمی شود یا مثال دیگر، استفاده از برخی نمادها مثل چادر برای نقش هایی که در آن ها انحرافاتی یا تخلفات دینی، عرفی، قانونی یا اخلاقی وجود دارد. از طرف دیگر، گاهی در سریال های تلویزیونی، شخصیت های متدین به نحوی طراحی می شوند که به قدری خوب، اخلاقی و آسمانی هستند که گویی هیچ خطایی نمی کنند و زندگی عادی ندارند؛ این ارائه، شخصیت های خوب را به شدت دور از دسترس نشان می دهد که باز مخاطب نمی تواند با آن ارتباط برقرار کرده و تأثیر بپذیرد. خوبانی هستند که در دسترس نیستند.
او درباره اختصاص شبکه های تخصصی به قرآن و معارف اسلامی بیان کرد: داشتن رسانه تخصصی مطمئناً یک مزیت است، اما نباید گمان داشت که «با توجه به این که ما شبکه اختصاصی تلویزیونی و شبکه اختصاصی رادیویی در خصوص قرآن و معارف دینی داریم، پس بیان و ارائه مفاهیم قرآنی و اسلامی در شبکه های دیگر و در برنامه های جاری و کلی، ضرورت چندانی پیدا نمی کند». شبکه های تخصصی برای مخاطبان خاص خود مؤثرتر است و در عین حال شبکه های دیگر هم لازم است با رویکردهای خود، نگاه دینی در تولیدات و برنامه هایشان را حفظ کرده و تعمیق بخشند.
رییس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی پیشنهاد داد: امکان تعامل بعضی نهاد های دینی با صدا و سیما، بلکه به عنوان همفکری قبل از تولید یا بعد از تولید برنامه های دینی نه لزوما تحت عنوان نظارت، وجود داشته باشد تا بتوان هم افزایی کرد و بعضی از ابهامات، سؤالات و شبهات دینی احتمالی برطرف شود و رسانه ملی پویاتر و مؤثرتر به فرموده امام راحل بتواند جایگاه دانشگاهی خود را به نحو مطلوب کسب کند.