پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

باعرض سلام و خسته نباشید شرمنده که تعداد سئوالاتم زیاده ولی چکار میشه کرد با نفس جستجو گر حقایق. بفرمائیدکه: سئوال اول آیا امکان دارد که انسان عالم غیب رو در این دنیا مشاهده کنه بدون اینکه به مراتب بالای ایمان دست پیدا کرده باشه؟ سئوال دوم اینکه ما بر چه اساسی باید از صحت روایات و احادیث اطمینان داشته باشیم؟ سئوال سوم آیادین چیزی به نام بشقاب پرنده و آدم فضائی ها رو تائید میکنه یا خیر؟ سئوال چهارم آیا افرادی که به قول خودشان مردند و زنده شدند و داستان هایی رو از سرای بعد از مرگ تعریف میکنند قابل باوره؟و اصولا همچین چیزی ممکنه که اتفاق بیفته؟ سئوال پنجم میشه لطف کنید و بفرمائیدبرای داشتن یک تفسیر قدرتمنداز قرآن مجید باید به چه کتاب هایی مراجعه کنم؟ سئوال ششم معذرت میخوام خواستم بدونم که آیا گذاشتن ریش لنگری در صورتی که مقلد آیت ا...مکارم یاشیم ایرادی داره یا خیر؟

پرسش 1:
عالم غيب شرح :
آيا امکان دارد که انسان عالم غيب رو در دنيا مشاهده کنه بدون اينکه به مراتب بالاي ايمان دست پيدا کرده باشه؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
غيبت مراتب دارد، برخي از مراتب آن را غير از خداوند هيچ کسي نمي داند، برخي مراتب آن را خداوند به بعضي انبيا و اوليا خبر مي‌دهد و آنان را بر امور غيب آگاه مي سازد. از اين رو فرمود: «فلا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول، (1) خداوند داناي به غيب است . کسي را بر غيب خود آگاه نمي سازد جز پيامبري را که از او خشنود باشد».
گاهي واژه غيب بر اموري اطلاق مي شود که هر چند فعلا از ديد عموم پنهان است، ولي در گذشته و يا آينده براي همگان معلوم تلقي مي‌شود. مثلا حادثه و رخ دادي در آينده ممکن است رخ دهد که فعلا کسي از آن آگاه نيست. اين گونه امور ممکن است براي بسياري از طريق خواب يا در حال بيداري آشکار شود .قبل از وقوع از آن آگاه شود. از اين رو گفته شده: درباره امکان آگاهي بشر از برخي امور غيبي بايد توجه داشت که شناخت امور غيب در حال خواب، حقيتقي غير قابل انکار است، زيرا جاي ترديد نيست که بسياري از مردم برخي حوادث گذشته و يا آينده را به نحوي در عالم خواب و روياي صادقه خود مشاهده و يا با تواتر از کساني شنيده اند، بنابراين وقوع چنين علمي در حال بيداري براي برخي افراد هيچ منع و محذور عقلي ندارد. ممکن است بعضي افراد شايسته در پي تهذيب نفس و عبادت به جايي برسند که علمي از سوي خداوند به آن ها افاضه شود که بتوانند از امور غيبي آگاه شوند.
چنان که بزرگان حکمت و عرفان تصريح کرده اند همه حقايق و پديده‌هايي که در نشئه هستي رخ داده و يا در آينده به وجود خواهند آمد، در خزاين علم حق تعالي وجود دارند.
از سوي ديگر نفس انساني از شان و استعدادي برخوردار است که مي تواند به مقام و منزلتي برسد که با خزاين علم الهي اتصال و ارتباط پيدا کند. تنها مانعي که براي چنين ارتباطي ممکن است وجود داشته باشد، اشتغال به تدبير امور بدن است. هر گاه اندک فراغتي از اين اشتغال براي نفس حاصل شود ،مي تواند در پي اتصال با خزائن علم الهي از امور ثبت شده در آن جا آگاه شود . چنين تجربه اي در حالت خواب براي بسياري از مردم پديد‌ آمده است.
در حالت بيداري نيز کساني که از نفس ناطقه قوي و قدرتمند برخوردارند و اشتغالات تدبير بدن و ساير امور مانع و حجابي براي آن ها پديد نمي‌آورد، به آساني ممکن است در پي مشاهده مبادي عالي (خزاين علم الهي و عقول مجرده) و اتصال به آن بسياري از حقايق غيبي بر آن افاضه گردد . از برخي حوادث و رخدادها گذشته يا آينده باخبر شوند . اين هم به نوبه خود مراتب دارد. براي برخي روشن تر و براي برخي مبهم تر ممکن است معلوم گردد. (2)
اما اين که آيا کسي که از مراتب ايمان بالا برخوردار نيست، مي‌تواند از طريق خواب و مانند آن از امور غيبي آگاه شود يا نه؟!
ممکن است برخي امور غيبي رتبه پايين در خواب و يا بيداري نصيب افراد غير صالح نيز بشود. برخي مرتاضان هندي و مانند آن ها از طريق رياضت مي‌توانند نفس شان را به جايي برساند که از برخي امور آگاه شوند يا درسوره يوسف آمده که فرعون مصرخوابي ديد و حضرت يوسف خواب او را تاويل نمود. اين گونه امور قابل انکار نيست، ولي آگاهي از عوالم غيب و مراتب برتر امور غيبي نصيب هر کسي نمي شود. برخي از آن ها تنها از آن خداوند است و برخي به اذن الهي نصيب انبيا و اوليا مي‌شود.
پي نوشت‌ها:
1. جن (72) آيه 26- 27.
2. الاشارات و التنبيهات، ج 3 عص 399؛ ميثم بحراني، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 84؛ امام خميني ، کشف الاسرار، ص 52- 53.
پرسش 2:

بر چه اساسي بايد از صحت روايات و احاديث اطمينان داشته باشيم؟
پاسخ:
در علم حديث، حديث ها از نظر اعتبار به چهار دسته کلي تقسيم مي شوند. البته تقسيم بندي هاي ديگري هم وجود دارد که تقريبا فروع همان تقسيم بندي کلي اول است.
احاديث از يک نظر به دو دسته تقسيم مي شوند: متواتر و غير متواتر(خبر واحد)
حديث متواتر حديثي است که صدور آن از معصوم قطعي است . البته خود متواتر تقسيم هايي دارد ، ولي احاديث متواتر محدود و کم هستند.غالب احاديث غير متواتر و به اصطلاح "خبر واحد" مي باشند.
احاديث غير متواتر که بيش تر و اکثريت قريب به اتفاق احاديث هستند ، خود به چهار دسته کلي تقسيم مي شوند:
1. خبر صحيح که راويان آن تا معصوم افراد شناخته شده، متصل به هم و عادل و شيعه دوازده امامي مي باشند. اين نوع حديث، بهترين نوع بعد از متواتر است . در احکام فرعي حجت مي باشد.
2. خبر موثق به احاديثي گفته مي شود که راويان آن تا معصوم متصل و شناخته شده اند. همگي مورد اطمينان و در درجه بالاي تقوا و راستگويي و...هستند ،گر چه بعضي از آنان شيعه دوازده امامي نيستند.
اين روايات از لحاظ اعتبار در درجه بعد از خبر صحيح هستند.
3. خبر حسن، که راويان شناخته شده و متصل و شيعه هستند و گر چه مدح هم شده اند، ولي وثاقت آنان يقيني نيست . از لحاظ ايمان و تقوا و راستگويي و حافظه و تقيد بر درستگويي و... مورد يقين و اطمينان نمي باشند. اين روايات که تعدادشان بيش تر از انواع قبل است، در درجه اعتبار پايين تري از روايات قبل مي باشند.
4. روايات ضعيف که در سند يا دلالت آن ها ضعف و ايرادي هست ، مثلا راويان تا معصوم متصل نيست و يا اصلا راويان ذکر نشده اند يا راوي بين چند نفر که ثقه و غير ثقه اند، مشترک مي باشد يا از راوي هيچ مدح و تاييدي نرسيده و...
اين روايات که از لحاظ تعداد بيش ترين هستند، از لحاظ درجه اعتبار از همه پايين ترند.
براي اطلاع بيش تر به کتاب هاي درايه الحديث، مدير شانه چي و درايه و رجال،علي صدرايي خويي مراجعه کنيد.
پرسش 3:

دين چيزي به نام بشقاب پرنده و آدم فضائي ها رو تائيد مي کنه ؟
پاسخ:
مسلما در منابع ديني اشاره اي به اين امور خاص نشده است ، اما از منظر دين هيچ ضرورتي وجود ندارد كه موجودات داراي شعور و اراده عالم تنها منحصر به انسان و محدود در كره زمين باشند . چه بسا در ديگر كرات هم موجوداتي مختار و داراي قدرت فكر و انديشه وجود داشته باشند .
از برخي منابع ديني هم شايد بتوان به دست آورد كه در برخي كرات ديگر هم موجوداتي زندگي مي كنند ، اما اين امر تنها در حد احتمال و حدس محسوب مي گردد . نمي توان به درستي قطعي آن ها حكم كرد ؛ در هر صورت اگر چنين موجوداتي باشند ،چه بسا بتوانند با پيشرفت فناوري ها ، خود را به زمين هم برسانند .
پرسش 4:

افرادي که به قول خودشان مردند و زنده شدند و داستان هايي رو از سراي بعد از مرگ تعريف مي کنند قابل باوره؟ اصولا همچين چيزي ممکنه که اتفاق بيفته؟
پاسخ:
آنچه برخي مدعي هستند و احيانا فيلم هايي در تلويزيون پخش مي شود که در آن با بعضي افرادي که مدعي چنين مسئله‌اند ، مصاحبه هايي مي شود، هيچ دليل عقلي و شواهد ديني بر درست بودن آن ادعاها وجود ندارد، تنها درحد يک ادعاست، آن هم از سوي کساني که در کشورهاي غير اسلامي و غير مسلمان‌اند . در مصاحبه‌هاي خود مدعي چنين مسايلي مي‌شوند و فيلم آن مصاحبه‌ها پخش مي‌شود، اين در حالي است که در جهان معاصر کارهاي ترفند گونه، و کارهاي شگفت انگيز با روح و روان آدمي انجام مي‌پذيرد . از طريق به خواب بردن و اعمال کارهايي روي روان افراد، اسرار فردي او و يا اشخاص ديگر را به دست مي‌آورند . چه بسا خود فرد نيز از آن کارها خبردار نمي‌شود، چه اين که گاهي برخي افراد با تصرف و تسخير جن از اموري خبردار مي‌شود که شگفت آور و باور ناکردني است . چه بسا ممکن است كسي تحت تصرف جن قرار گيرد، به گونه‌اي که اطرافيان او تصور کنند که مرده است و در اين جريان جن برخي امور را به او بگويد و آنگاه او را به حال خود رها نمايد. در اين صورت از مسايل بسياري خبردار مي‌گردد. و ده ها پديده‌اي از اين قبيل در اين گونه ادعاها وجود دارد، بنابر اين ادعاي مورد اشاره در پرسش قابل اعتماد و باور نخواهد بود و يا دليل عقلاني و يا شاهدي ديني بر تاييد اين گونه مسايل وجود ندارد.
زنده شدن مرده و برگشت به حيات دوباره در قرآن کريم در چند مورد مطرح شده ، از آن ميان اصحاب کهف و (1) جريان مرغ هايي است که جناب ابراهيم آن ها را کشت و دوباره زنده شدند. (2) روشن تر از همه جريان عزير نبي است که در قرآن کريم آمده: «فاماته الله ماه عام ثم بعثته... ؛ (3) خدا او را يکصد سال ميراند و سپس زنده کرد». اين کار به عنوان يک معجزه انجام گرديده ،از اين رو در ادامه ماجراي زنده شدن او فرمود: «و لنجعلک آيه للناس، (4) براي اين که تو را نشانه و معجزه براي مردم درباره معاد قرار دهيم». در اين ماجراها که قرآن کريم نقل کرده ،اصحاب کهف و جناب عزير نبي هيچ کدام نه تنها چيزي درباره عوالم بعد از مرگ و ماجراي مردن و آنچه درعالم ديگر ديده ، نقل نکردند بلکه تصور آن ها اين بود که مدت اندکي را به خواب رفته‌ و از هيچ چيزي خبردار نبوده‌اند.
جناب عزير نبي وقتي خداوند از او مي‌پرسد که چه مقدار درنگ نمودي ، با اين که صد سال بود که مرده بود، گفت: «لبثت يوما او بعض يوم؛ (5) يک روز و يا قسمتي از يک روز »ولي خداوند به او خبر داد که صد سال درنگ نمودي. (6)
تفصيل ماجراي عزير را در منابع ذيل جويا شويد. (7) ولي ماجراي مردن و زنده شدن جناب عزير به عنوان يک اعجاز الهي بود که رخ داد و قرآن آن را نقل نمود. تصريح شده که عزير از هيچ چيزي خبر دار نشد حتي از اين که چند مدتي بر او گذشته است. بنابراين آنچه از سوي مدعيان امروزي مطرح مي شوند، ممکن است از اين گونه آموزه‌هاي وحياني گرفته شده و آن را به نام خود با شرح و بسط ماجراهاي در فيلم ها براي ديگران مطرح مي کنند.
هيچ دليل عقلاني آن را تاييد نمي‌کند. ماجراي عزير و امثال او نيز نبايد شاهد درستي آن ادعاها تلقي گردد. به خصوص اين که اين گونه ادعاها هرگز اعتبار عقلي ندارد .بر اساس آموزه‌هاي ديني انسان بر اثر فشار و سختي مرگ تمام آنچه در عمر چندين سال در دنيا مي‌دانسته، از يادش مي رود. حتي اصول عقايد خود نظير اينکه پروردگار او کيست، پيامبر و امام او کيست ،فراموش مي‌کند. بسياري نمي‌توانند در قبر و برزخ جواب فرشته الهي به نام نکير و منکر را در اين باره بدهند. مستحب است که به مرده تلقين عقايد بشود تا عقايد خود را که بر اثر فشار مرگ فراموش نموده، به ياد آورد.
پس چگونه ممکن است کسي مدعي شود که مراحل مرگ او چنين و چنان بوده و در عالم برزخ چيزي را ديده و آن ها را به خاطر سپرده و دوباره براي ديگران بعد از زنده شدن به تفصيل بيان کند؟! در حالي که غير از اوليا ساير مردم به هنگام مرگ و بعد از مرگ در شرايطي قرار مي‌گيرند که امير مومنان درباره آن مي‌فرمايد: «و ان للموت لغمرات هي افظع من ان تستغرق بصفه او تعتدل علي عقول اهل الدنيا؛ (8) همانا مرگ سختي‌هايي دارد که هراس انگيز و وصف ناشدني است . برتر از آن است که عقل هاي اهل دنيا آن را درک کند».
پي نوشت ها:
1- کهف (18) آيه 11.
2- بقره (2) آيه 260.
3- همان، آيه 259.
4- همان .
5- همان .
6- همان .
7- تفسير نمونه، ج 2 ،ص 217؛ الميزان ،ج 2 ،ص 554.
8- نهج البلاغه ،خطبه 221.
پرسش 5:

براي داشتن يک تفسير قدرتمند از قرآن مجيد بايد به چه کتاب هايي مراجعه کنم؟
پاسخ:
اگر منظورتان دانا شدن به تفسير صحيح و مطمئن قرآن کريم است، بايد با ادبيات قرآن که ادبيات عرب است، آشنا شويد . بعد از دانستن زبان قرآن با کمک تفاسير عالمان مطمئن شيعه مثل تفسير الميزان( که ترجمه شده)، تفسير نمونه، تفسير نور و...، به زياد کردن آگاهي هاي خود از معاني و مفاهيم آيات بپردازيد تا در اثر ممارست ومطالعه پيگير به تفسير محکم از آيات دست يابيد . علاوه بر فهم پيام هاي آيات ، بتوانيد شبهات پيرامون آن را هم رد کنيد.
کار و تلاش و مداومت مي طلبد . اخلاص و ياري طلبي از خدا هم بايد ملازم اين کار باشد.
پرسش 6:

گذاشتن ريش لنگري در صورتي که مقلد آيت ا...مکارم باشيم ايرادي داره ؟
پاسخ:
حدّ ريش آن است كه در عرف بگويند داراى ريش است . تراشيدن دو طرف صورت، در صورتى كه چانه و اطراف آن محفوظ باشد (ريش پرفسورى)، اشكالى ندارد.(1)
پي نوشت:
1.آيه الله مکارم ، استفتائات ،ج2، س 751 .