در قرآن مجید آمده کسانیکه جهاد میکنند با کسانیکه در خانه های خود می نشینند و در جهاد شرکت نمیکنند مساوی نیستند.با این توضیح سهمیه ها و امتیازاتی که برای جانبازان و آزاده ها از جانب دولتها در نظر گرفته می شود قابل قبول است اما امتیازاتی که برای فرزندان انها لحاظ می شود آیا درست است و چه توجیهی دارد؟واینکه آیا با ثوجه به این آیه شریفه اگر امتیازات برای خانواده های مجاهدان هم باید باشد چرا در کشور ما فقط مربوط به شهدا و جانبازان و ازادگان عزیز است نه تمام مجاهدان که در طی جنگ آسیبی ندیده ند؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط با اين مركز.
اختصاص بعضي از سهميهها مانند سهميه دانشگاه براي جانبازان ، رزمندگان و خانواده شهدا تبعيض و بر خلاف دستورات دين نيست، زيرا تبعيض در جايي است که افراد با شرايط مساوي، سهم نامساوي داده شود؛ در حالي که شرايط جانبازان و خانواده شهدا با افراد ديگر مساوي نيست. در زماني که برخي افراد به کارهاي خود مشغول بودند و تحصيل ميکردند، آنان وقت خود را براي دفاع از کشور صرف کردند و جان خود را دادند. برخي ديگر عضوي از اعضاي بدن خود را از دست دادند . اين مسئله مطمئناً آنان را آسيب پذير کرده و از امکانات مادي آنان کاسته است، پس بايد به نوعي جبران شود. از طرف ديگر. آنان با فداکاري، سهم عمده در حفظ نظام و تماميت ارضي کشور داشتهاند. اگر فداکاري شهدا و جانبازان و رزمندگان نبود، ما امروزه شاهد اقتدار ملي و عظمت در عرصههاي مختلف نبوديم، بدينسان به پاس خدمات و فداکاري شهيدان و جانبازان، اختصاص برخي از سهميهها براي فرزندان آنان، امر معقول و منطقي است.
حمايت از فرزندان قهرمانان و جانبازان ريشة عقلاني و بينالمللي دارد. امروزه در کشورهاي ديگر نيز از جانبازان و قهرمانان خود تجليل و در ابعاد گسترده از آنان حمايت ميکنند. به خانواده هاي آنان نيز بها مي دهند. همچنين حمايت از خانواده شهيدان و جانبازان سبب ميشود اگر در آينده خطرات کشور را تهديد کند، فرزندان شهدا با اطمينان از نظام دفاع مي کنند.
دقيقا نمي توان گفت در عصر رسول خدا(ص) و علي (ع) به خانواده شهدا سهميه اختصاص داده مي شد يا نه ؛ ولي حمايت از خانواده شهدا ، رزمندگان و جانبازان قطعا وجود داشته است. اينکه غنايم جنگي بين سربازان و لشگريان اسلام تقسيم مي شد ، در حقيقت کمک خوبي براي خانواده و رزمندگان بود، زيرا همين اموال بعد در اختيار خانواده سربازان اسلام قرار مي گرفت؛ و اين در حالي است که در جنگ ايران و عراق اموال-که به دست مي آمد- بين آن ها تقسيم نمي شد. همه اموالي که از دشمن گرفته مي شد ،در اختيار دولت قرار مي گرفت.
از طرف ديگر قانون در مجلس شوراي اسلامي نوشته مي شود و مخالفان و موافقان بحث مي کنند و بالاخره يک طرف راي بيش تر مي آورد و نظر آن طرف به عنوان قانون پذيرفته مي شود و اين قانون در شوراي نگهبان مطرح و بررسي مي شود، اگر با مباني ديني و مباني قانون اساسي مخالف نبود، تاييد مي شود. ممکن است ما و شما قانوني را صحيح ندانيم و استدلال هاي پشتوانه آن را سست شمرده و نپذيريم ،ولي بالاخره تا زماني که قانون است، بايد بدان عمل کنيم.
قانون تسهيلات براي آزادگان و جانبازان هم براي خود آزادگان و جانبازان و خانواده هاي شان ،يعني زن و فرزندشان امتيازاتي قائل شده ، ممکن است بعضي از امتيازها از نظر ما هم صحيح نباشد، ولي الآن اين قانون است و بايد اجرا شود.
البته درست است که بيت المال بايد به طور مساوي تقسيم شود اما حاکم اسلامي بودجه اختصاصي هم در اختيار دارد که بتواند مطابق اقتضاي مصالح از آن استفاده کند . نمونه هاي آن در تاريخ کم نيست .