پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

آیا در آخرت جنسیت مطرح است؟نعمتهای بهشت برای زنان چیست؟آیا زنان همچنان باید حجاب داشته باشند؟آیا چند همسری در آن دنیا نیز مختص مردان است؟حوری فقط به معنی زن است ؟چرا در قرآن فقط به مردان وعده ی بهشت داده شده؟

پرسش 1:
آخرت شرح : آيا در آخرت جنسيت مطرح است؟

پاسخ:
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
بله يقينا در آخرت جنسيت مطرح است. روايات زيادي در خصوص وضعيت زنان و مردان در بهشت و جهنم وارد شده ، همچنين از ازدواج مردان و زنان بهشتي با يكديگر يا با حوريان بهشتي وارد شده كه بيانگر وجود جنسيت در آخرت است .
پرسش 2:
نعمت هاي بهشت براي زنان چيست؟
پاسخ:
نعمت هاي بهشتي زنان همانند مردان است كه هرچند توصيف آن چندان آسان نيست اما هرآنچه كه ممكن و متصور و مورد ميل فرد باشد، در بهشت براي او فراهم مي گردد . در اين زمينه محدوديت و كمبودي وجود ندارد .آنچه در قرآن بيان شده، از لذت هاي جسمي و روحي متنوعي مانند لذت هاي حسي و سمعي و بصري و جنسي و طعام هاي بي نظير و ... همه براي بهشتيان اعم از زن و مرد فراهم است .در اين مورد كمبود و محدوديتي متصور نيست .

پرسش 3:
آيا زنان همچنان بايد(در آخرت) حجاب داشته باشند؟
پاسخ:
در مورد پوشش زنان بهشتي ، در قرآن به اصل پوشش بهشتيان و لباس هاي زيبا و با شكوه آن ها اشاره شده ، اما اينکه کيفيت چگونه است و روابط مردان و زنان چگونه است، دقيقا براي ما مشخص نيست؛ آنچه مسلم است در بهشت تكليفي وجود ندارد . افراد مكلف به انجام دستورات ديني نيستند . از طرف ديگر زمينه و بستر و ميل به انجام گناه و كاري كه برخلاف عقل و فطرت است ،هم وجود ندارد .
به علاوه زمينه ارتباط با ديگران بدون ميل خود فرد وجود ندارد . طبق ديدگاه بزرگان هركس در بهشت در بهشت خاص خود كه عرض آن از آسمان و زمين بيش تر است، ساكن است . در مملكت با شكوه و بي نظير خود به سر مي برد؛ بنا بر اين در حالت عادي و در برابر خدمتگزاران و همسران و فرزندان خود نيازي به پوشش و حجاب براي زنان بهشتي وجود ندارد .
البته زمينه ارتباط و مراوده با ديگر بهشتيان وجود دارد ، اما چنان كه گفته شد توضيح دقيقي در خصوص كيفيت پوشش بهشتيان وجود ندارد ؛ اما به طور كلي مي توان گفت :
احكام اسلام، اعم از حرمت و وجوب بر اساس مصالح و مفاسد واقعي بنا نهاده شده است . قرآن در مورد حرام و حلال ها به طور کلي مي فرمايد:
« يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِث‏؛(1) خدا طيبات و پاکيزه ها را براي آنان حلال و خبائث و ناپاکي ها را براي آنان حرام مي کند. »
اگر چيزي در دنيا حرام شمرده شده، چون خبث و پليدي و ناپاکي دارد .اگر چيزي پاک و طيب و گوارا و مفيد بوده و پاکي آور باشد، حرام نمي گردد.هرچند ممكن است كه برخي امور در دنيا به دليل محدوديت هاي اين عالم حرام شده باشند اما ماهيت كلي اموري كه حرام شده، آن است كه اساسا با فطرت و حقيقت وجودي انسان همخواني ندارد .
دليل اين امر هم آن است كه صاحبان فطرت هاي پاک، اين خبيث ها و طيبات را مي شناسند و درک مي کنند . به فطرت خود به طيبات ميل دارند و از خبائث بيزارند، گرچه احکام شرع هم به آنان نرسيده باشد. در جامعه هاي فاسد و جاهل و دور از تربيت و دين و معنويت، گوهر هاي تک و کميابي هستند که بر پاکي فطري اصرار دارند . خود را از آلوده شدن به ناپاکي ها دور مي دارند . شان انساني خود را والاتر و بالاتر از ناپاکي و زشتي و خباثت مي دانند.
امام باقر(ع) مي فرمايد:خداوند به رسولش ماموريت داد به خاطر چهار خصلت از جعفر بن ابي طالب قدرداني کند . وقتي رسول خدا در مورد اين چهار خصلت از جعفر پرسيد، در شرح آن چهار خصلت عرض کرد:
هرگز شراب ننوشيدم چون مي دانستم اگر بنوشم ، عقلم را از بين مي برد .
هرگز دروغ نگفتم، چون مي دانستم مروت و جوانمردي را ناقص مي گرداند .
هرگز زنا نکردم چون نمي پسنديدم کسي به ناموسم تجاوز کند .
هرگز بتي نپرستيدم چون مي دانستم نه سود مي رساند و نه ضرر.(2)
متاسفانه در اين زمان غالب انسان ها فطرت خود را مدفون کرده اند و دين براي شکوفا کردن فطرت ها نازل مي شود.
انسان هاي مؤمن بر فطرت الهي و انساني هستند . از خبيث ها تنفر دارند و طيب و طاهرند . بهشت جايگاه پاکان و پاکي طلبان است . زنان بهشتي با لباس هاي زيبا و نوراني بهشت، خود را مي پوشانند . همچنان که قبل از شوهران بهشتي، پاک بوده و دست هيچ مردي بدانان نرسيده، در بهشت نيز جز مرد خود را نمي خواهند و نمي جويند.
آنان مکلف نيستند که خبائث را نخواهند، ولي طهارت و پاکي جويي و قداست طلبي، خواست خودشان است، همچنان که ملائک با اين که مکلف نيستند، جز پاکي را نمي خواهند و نمي جويند.
انسان پاک که فطرتش سالم مانده و شکوفا باشد، از برهنگي و فساد بيزار است . ابتلا به اين ها برايش زجر آور است . به همين دليل در قيامت که به اراده خدا چشم هاي حقيقت بين بيدار مي گردد،گناهکاران از اين که عريان در قيامت محشور شده اند، در عذابند و اين از شکنجه هاي آن ها است.
پي نوشت ها:
1. اعراف(7)آيه157.
2. الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعه ، سيد على خان مدنى ، ص 70.
پرسش 4:
آيا چند همسري در آن دنيا نيز مختص مردان است؟

پاسخ:
تصريح دقيقي در اين خصوص هم در منابع نقلي ديده نشده و نمي توان به طور قطع اين امر را رد يا قبول كرد ؛ آياتي در قرآن وجود دارد که هر گونه شبهه اي را در مورد محدوديت در نعمت هاي بهشتي رفع مي کند ، مانند آيه مبارکه :
"فيها ما تشتهيه الانفس و تلذالاعين؛(1) در بهشت آن چه دل مى‏خواهد و چشم از آن لذت مى‏برد، موجود است."
اين آيه بيان مي کند هر آنچه بهشتيان اشتها و ميل داشته باشند ، براي آن ها فراهم است .
بنابراين چه بسا اگر زنان بهشتي خواهان همسران متعدد بهشتي باشند ، اين نعمت براي آنان فراهم و ممكن باشد، اما از طرف ديگر از آن جا كه اين امر در دنيا غير ممكن و نادرست بود ، احتمال مي رود كه از اساس اين امر ناشي از منافات اين امر با فطرت و هويت انساني باشد و امري ناپسند به حساب آيد ، در نتيجه در بهشت هم كه محل تجلي حقايق امور است ، اين امر نامعقول و به دور از درخواست و مطالبه زنان بهشتي باشد و محقق نگردد .
هرچند در بهشت هر آنچه دل بطلبد فراهم است ، اما چه بسا ميل و رغبت زنان بهشتي بر خلاف مردان بهشتي باشد ؛ بنابراين ضرورتي ندارد که تصور کنيم هر چه مردان مي خواهند ، زنان هم بخواهند ، همان گونه که خواسته مردان و زنان در دنيا چنين است.
طبع مردان ارتباط و همنشيني و موانست با زنان متعدد را مي پذيرد ، اما در مورد زنان چنين نيست؛ زنان بيش از آن که خوهان جسم مردان و بهره مندي جنسي از آنان باشند ، خواهان قلب و روح و عشق مردان هستند و انحصار در اين زمينه را مي پسندند .
در هر حال وضعيت بهشت و نعمت هاي آن به گونه اي است كه نمي توان تصور كرد در آن جا انسان چه مي طلبد و با ديدن نعمت هاي بي بديل بهشت نسبت به تمايلات دنياي خود چه نگاهي دارد ؛ چه بسا با ديدن وضعيت آن سرا به تصورات خود و تمايلاتي كه در اين جا داشت ،بخندد و به آن تمايلات كم اهميت ذره اي توجه ننمايد .
پي نوشت:
1. زخرف (43) آيه 71.
پرسش 5:
حوري فقط به معني زن است ؟چرا در قرآن فقط به مردان وعده بهشت داده شده؟

پاسخ:
با توجه به آنچه گفته شد روشن شده است كه انحصار داشتن وعده بهشت به مردان ، ادعايي بي دليل و بر خلاف آيات متعدد قرآن است .البته طبيعي است كه در بسياري از خطاب هاي قرآن ضماير مخاطب به شكل مذكر آمده است اما به معني آن نيست كه مخاطب اين كلام تنها مردان هستند ؛
زبان قرآن عربي است . زبان عربي برخلاف زبان فارسي از دو نوع ضماير مذکر و مؤنث برخوردار است. عرب‏ها در اموري که مخصوص زنان باشد، از واژگان مؤنت و در امور مخصوص مردان از واژگان مذکر استفاده مي نمايند. اما در دو مورد ديگر، يکي در اموري که بين زنان و مردان مشترک باشد و ديگري در اموري که جنسيت در مورد آن ها اصلاً مطرح نيست، مانند خدا و فرشتگان، از ضماير و واژگان مذکر بهره مي‏گيرند؛ يعني در چهار حالت مذکور، در سه حالت از الفاظ مذکر و تنها در يک حالت لفظ مؤنث بهره مي‏گيرند. در عين حال در بعضي از موارد به لفظ نظر کرده و با توجه به لفظ، مؤنث يا مذکر آورده مي‏شود، در حالي که از نظر جنس متفاوت با لفظ مي‏باشند.
بنابراين، قرآن به مقتضاي اين که به زبان عربي نازل شده است، با همين گفتمان سخن مي‏گويد. همگام با قواعد عربي در سه حالت از ضماير و واژگان مذکر و در يک حالت از واژگان مؤنث بهره مي‏گيرد.
اما قرآن برخلاف سيره متداول در محاورات عربي که در امور مشترک بين زنان و مردان تنها به آوردن ضمير و واژگان مذکر بسنده مي‏شود، در مواردي مانند سوره احزاب، آيه 35، از هر دو واژگان مؤنث و مذکر، آن هم به طور مکرر بهره گرفته است:
« انَّّ المسلمين والمسلمات والمومنين والمومنات والقانتين والقانتات والصادقين والصادقات والصابرين والصابرات والخاشعين والخاشعات والمتصدّقينَ والمتصدّقات والصائمين والصائمات والحافظين فروجهم والحافظات والذّاكرين اللّه كثيراً والذاكرات أَعدّاللّه لهم مغفرهً وَاجراً عظيماً؛
خداوند براي مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان با ايمان، مردان و زنان فرمانبردار، مردان و زنان راستگو، مردان و زنان شكيبا، مردان و زنان فروتن، مردان و زنان صدقه‌دهنده، مردان و زنان روزه دار، مردان و زنان پاكدامن و مردان و زناني كه خدا را بسيار ياد مي كنند، آمرزش و پاداشي بزرگ آماده كرده است.»
مفسران در توضيح آن نوشته‏اند:
"اسماء بنت عميس" به پيامبر عرض کرد: چرا فضايلي که در قرآن به صورت جمع مذکر بيان شده است، در مورد زنان مطرح نيست، که به دنبال آن آيه مذکور نازل شد و در مورد يکايک صفات و فضايل اخلاقي با تعهد و تأکيد به صورت دو جمع مذکر و مؤنث بيان گرديد،(1) تا بدين طريق شبهه مذکور برطرف گردد و کسي گمان نکند اگر به مقتضاي ادبيات عرب در امور مشترک، از گفتمان مردانه بهره گرفته مي‏شود، آن را از امور اختصاصي به مردان برداشت نکنند.
به همين خاطر برخي از مفسران نوشته‏اند: اين آيه به يک حقيقت مهمي اشاره مي‏کند و آن اين است که آن چه در قرآن به صيغه مذکر آمده است، به مردان اختصاص ندارد، بلکه شامل هر دو جنس مرد و زن مي‏شود. (2)
همين قاعده، در خصوص توصيف نعمت‏هاي بهشتي و حورالعين هم جاري است؛ يعني آن‏ها شامل مردان و زنان مي‏گردد، نه اين که به مردان اختصاص داشته باشد.
در قرآن از دو نوع نعمت‏هاي بهشتي ياد شده :
يکي نعمت‏ها و لذت‏هاي معنوي و روحاني است، مانند خشنودي خدا، احترام ويژه، محيط صلح و صفا، امنيت و زوال خوف، دوستان همراه و رفيقان با وفا، نشاط فوق العاده دروني و نعمت هايي که در تصور نمي‏گنجد. همه اين نعمت‏ها بين زنان و مردان مشترک است.
ديگري نعمت‏هاي جسماني مانند باغ‏هاي بهشتي، سايه‏هاي بهشتي، خادمان بهشتي، غذاها و نوشيدني‏هاي بهشتي، قصرها، فرش‏ها، ظرف‏ها، لباس‏ها و زينت‏هاي بهشتي، که همه شامل مردان و زنان مي‏گردد.
در اين نوع نعمت‏ها از حورالعين و همسران بهشتي ياد شده است که اين هم شامل مردان مي‏شود و هم شامل زنان. حورالعين مختص زنان و تنها لذتي براي مردان نيست.(3)البته در خصوص نعمت هاي جنسي بايد توجه داشت:
اولا: شرايط و نحوة زناشويي در بهشت طبق شرايط خاص همان جاست . جزئيات مسئله براي کسي به طور کامل روشن نيست. هرگز نمي‌توان لذايذ و شرايط زندگي آن جا را با اوضاع و احوال اين دنيا ‌مقايسه و يکسان تلقي کرد.
ثانياً: طبق آموزه‌هاي وحياني در بهشت هر کدام از مرد و زن از نعمت و لذات مناسب خود با همسران پاکيزه برخوردارند و اين موهبت اختصاص به مردان ندارد، مثلاً قرآن کريم فرمود: «و لهم فيها ازواج مطهره؛(4) براي بهشتيان در آن جا همسراني پاک و پاکيزه است». ضمير «هم» در آيه به همه بهشتيان اعم از زن و مرد برمي‌گردد، نه فقط به مردان بهشتي. ازواج هم جمع زوج به معناي همسر است، نه زوجه به معناي زن.
در آيه ديگر هم مي‌فرمايد: «و زوجناهم بحورعين؛(5) آن ها را با همسراني درشت و زيبا چشم تزويج گردانيم» در اين آيه هم ضمير به همه بهشتيان برمي‌گردد.
«حورعين» وصف زيبايي همسران بهشتي اعم از زن و مرد است، زيرا واژه «حور » هم جمع احور (مرد سياه چشم) و هم جمع حوراء (زن سياه چشم) است. واژه «عين» جمع اعين (مرد درشت چشم) و جمع عيناء (زن درشت چشم) است.(6) پس داشتن همسر در بهشت براي مرد و زن مطرح است.
گرچه قرآن کريم به دليل حفظ ادب از همسران زنان و چگونگي کيفيت لذت بردن آن ها از مردان به تفصيل و روشني سخن نگفته، ولي در اين نکته جاي ترديد نيست که زنان مثل مردان از لذات بهشتي مناسب مورد علاقه‌شان برخوردار هستند . در خصوص لذات جنسي هرچند به طور كلي از بيان اين موارد بخصوص درمورد زنان پرهيز شده اما اصل اين لذت كاملا دو طرفه و متناسب با اميال دو جنس در بهشت است كه اشارات كوتاهي به آن در روايات نيز شده است ؛ براي نمونه به اين حديث توجه کنيد که از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده است :
«در بهشت بازاري است که در آن خريد و فروشي نيست، تنها در آن جا تصوير مردان و زنان وجود دارد. هر کس که تمايلي به آنان پيدا کند، از همان جا بر او وارد مي‏شود».(7)
پي‌نوشت‌ها:
1 . تفسير نمونه، ج 17، ص 308.
2 . سيد محمد تقي مدرسي، تفسير هدايت، ج 10، ص 267.
3 . ناصر مکارم، پيام قرآن، ج 6، ص261.
4. بقره(2) آيه 25.
5. دخان(44) آيه 54.
6. پيام قرآن، ج6،ص261
7. بحار الانوار، ج 1، ص 148.