پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

آیا در اسلام زن برای خروج از منزل باید از شوهر خود اجازه بگیرد؟ در قانون جمهوری اسلامی چطور؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
نظام خانواده مانند ساير نظام‏ها، نياز به مدير دارد، اسلام از ميان اعضاي خانواده، شوهر را به عنوان مدير انتخاب كرده ، تأمين هزينه و مايحتاج زندگي و مسئوليت فرزندان را در بسياري از موارد برعهده او قرار داده است.
از اين رو، رضايت شوهر در خروج از منزل براساس مديريت شوهر و در قبال پرداخت هزينه همسر و تحكيم نظام خانواده و حفظ حقوق مردان و فرزندان است. ثمرات اين مديريت اسلامي در خانواده‏هاي متدين مشهود است.(1)
اضافه بر اين كه وجود زن براي بيگانگان و نامحرمان حساس تر از وجود مرد است، چنان كه از لحاظ جسمي، زن ضعيف تر است.
بنابراين، زن ممكن است مورد تعرض قرار بگيرد كه آمارهاي موجود در اين باره كاملاً گويا است.
مرد به خاطر حفظ ناموس خويش اجازه نمي‏دهد همسرش بدون اطلاع او از خانه خارج شود. مرد براي اطمينان خاطر خويش و براي مصونيت زن بايد در جريان آمد و شد خانمش به خانه و خارج از آن قرار گيرد. با توجه به آسيب پذيري زن در محافل و همنشيني‏ها به مرد اين حق داده شد كه براي كنترل همسر خويش به او اجازه خروج از خانه را بدهد يا ندهد.
خروج زن از خانه همواره نيازمند اذن شوهر نيست، بلكه در مواردي خروج زن از خانه جايز است، از جمله:
1 - كسب علوم واجب و يا انجام تكاليفي كه مستلزم خروج از خانه است.
2 - احقاق حق مانند دادخواهي و شكايت به دادگاه يا اداي شهادت .
3 - براساس برخي از فتاوا در صورتي كه قبل از ازدواج زن در كاري استخدام بوده است، پس از ازدواج نيز به خاطر سابقه استخدام مي‏تواند سر كار خود برود و ازدواج مانع آن نيست.
4 - در صورتي كه به صورت شرط ضمن العقد به هنگام ازدواج، جواز خروج از خانه را شرط كرده باشد.(2)
همچنين در قانون جمهوري اسلامي نيز که بر پايه احکام شرع پي ريزي شده است، اين حکم وجود دارد.
براي آگاهي بيش تر به رجوع كنيد به‏:
1 - نظام حقوق زن در اسلام، شهيد مطهري‏.
2 - زن از ديدگاه اسلام، رباني خلخالي‏.
3 - زن در اسلام، علامه طباطبايي‏.
4 - احكام روابط زن و مرد، سيد مسعود معصومي‏.
پي‏نوشت‏ها:
1 . آيت اللَّه فاضل لنكراني، جامع المسائل، ج 1، ص 462.
2 . همان، س 1632.