دوستي دارم كه نزديك به دو سال است با مردي دوست شده است.البته اين آقا قصد ازدواج دارند اما به دلايلي نمي توانند ازدواج كنندكه من بعدا به آنها اشاره خواهم كرد.در طي اين دو سال اين دونفر به هم بسيار وايسته و علاقه مند شده اند و يكديگر را بسيار دوست دارند.متاسفانه اين دو باهم ارتباط جنسي داشته اما نه بطور كامل كه دخول صورت بگيرد اما اكنون از كرده خود پشيمان بوده و توبه كرده اند اما هنوز به هم همچنان علاقه مند هستند.دوستم به خاطر انجام اين گناهان دچار عذاب وجدان شديدي شده است اما فكر مي كند كه خداوند توبه اورا قبول نمي كند.مي خواهد بداند چگونه بفهمد خدا توبه اورا پذيرفته و او از اين عذاب وجدان تا حدي راحت شود.و اينكه اگر اين دو به هم نرسيدند آيا ازدواج دوست من با كس ديگري درست است.آيا بايد طرف مقابلش را هم در جريان اين ماجرا بگذارد يا خير؟از طرف ديگر اينكه اين پسر تا به حال با هيچ زني رابطه ديگري نداشته و به قول دوستم قفل آن به دست دوستم باز شده است و دوستم مي ترسد كه مبادا پسر به خاطر اينكه به دوستم نزديك نشود تا او در آرامش باشد و توبه اش نشكند به كس ديگري نزديك شود.و دوستم نسبت به آن احساس مسئوليت مي كند.و مي گويد مسبب اين مشكل من بودم و اگر او نتواند جلوي شهوت خود را بگيرد و مرتكب گناه شود اين گناه او به گردن من نيز است ميخواهد بداند فكري كه مي كند آيا درست است.دوستم ميگويد او درباره اينكه او مراقب خودش باشد و گناه نكند با بسيار حرف زده و از طرفي او به دوسته من بسيار ابراز وفاداري مي كند اما با اين حال دوستم از بابت لغزش او بسيار نگران است. اما مشكلاتي كه باعث شده اين دو تا الآن نتوانند باهم ازدواج كنند اول به خاطر بيكاري پسر است اما با تلاش هايي كه كرده به دنبال حل اين مشكل رفته است.مشكل بعدي به خاطر خانواده اين پسر است پدري دارد كه اصلا به فكر ازدواج و سروسامان دادن به پسرش نيست و به رغم اينكه خانواده دوستم با تمام شرايط پسر موافقت كرده اند كه آنها به خاستكاري بيايند اما هنوز به خاطر خانواده پسر اين كار صورت نگرفته است .حال از شما خواهشمنم تا راهنمايي در باره مشكل اين دوستم به من بكنيد.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
هر رفتاري بر اساس نيازها و کمبودهايي روي مي دهد . دوست شما هم به دليل نيازها وکمبود ها با فردي رابطه احساسي داشته ، رابطه به روابط نزديک تر جنسي هم سرايت کرده است، اما علاوه بر مشكلات هيجاني و احساسي و عاطفي دوست شما، تفكرات غلط و شايد هنوز وابستگي عاطفي پيشين به ادامه اين روند دامن زده ، او در عين حال كه به ناسالم و آسيب زا بودن روابط آگاهي يافته، ريشه هاي وابستگي عاطفي و عشقي گذشته، به همراه نشخوار ذهني برخي باورهاي غلط ، به اواجازه تصميم گيري قاطع را نمي دهد.
روشن است كه دوست تان با توبه واقعي و حقيقي از اين گناه و آثار آن پاك مي شود . اين چيزي است كه در آيات قرآن و روايات ديني بسيار آمده است، اما توبه واقعي، با علاقه و يا قصد ادامه يافتن اين ارتباط سازگار نيست. نمي تواند از يك طرف توبه واقعي كند و از طرف ديگر به وسوسه هاي شيطان كه سعي در برقراري ارتباط ديگر است، گوش فرا دهد.
آري درست است افكار و القائاتي كه او را آزار مي دهد، چيزي جز وسوسه هاي نفساني براي ادامه يافتن ارتباط سابق(شايد در حد كمتر) نيست، حتي اگر سطح و نوع ارتباط نيز پايين تر بيايد، ماهيت شيطاني و غير شرعي بودن آن همچنان به حال خود باقي است.
اما پاسخ به سوالات:
1. توبه دوست تان پذيرفته است، به شرط آن كه واقعاً از كار خود پشيمان باشد . قصد قطع ارتباط با اين پسر و هر ارتباطي در آينده با نامحرم را داشته باشد.
طبق روايات وارده کسي که از گناهي توبه کند ،مانند اين است که اصلا گناهي نکرده است .با پشيماني و قطع کامل ارتباط مانند فردي هستيد که هيچ تجربه اي در اين زمينه نداشته است .بنابراين نه قانونا و نه شرعا و نه اخلاقا مجاز به گفتن روابط گذشته به همسر آينده نيستيد زيرا باعث به خطر افتادن موقعيت ازدواج و افسردگي مي شود . ممکن است گفتن تجارب گذشته بعد از ازدواج باعث به وجود آمدن بدبيني هاي شديد همراه با اضطراب و نگراني در همسر شود .پس با احساس گناه و عذاب وجدان خود مبارزه کرده ، با مديريت فکر ،تمام تجارب گذشته را فراموش کرده و به هيچ وجه يادآوري نفرماييد .
2. ازدواج دوست تان با هر كس ديگر به جاي آن پسر، هيچ اشكالي ندارد . دوست تان نياز به بازگويي روابط گذشته براي شوهر آينده نيست.
3. چنانچه پسر ارتباط برقرار كرد، به او بگويد كه ديگر قصد هيچ گونه ارتباط با او را ندارد .از كرده خود پشيمان است . عذاب روحي و رواني سختي را از گناه قبلي متحمل شده است. خودش لازم نيست ارتباط برقرار كند تا او را در جريان قطع رابطه قرار دهد.
4. گناه هر كس بر عهده خودش است. نبايد احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به تجارب بعدي ايشان با افراد ديگري باشيد .بايد با احساس گناه و احساس مسئوليت كاذب و وسوسه انگيز مبارزه کنيد، زيرا اين احساس شيطاني است .باعث ادامه دادن رابطه با ايشان مي شود.
براي اينکه بتوانيد وسوسه هاي تحريک کننده تجارب گذشته را فراموش کنيد، راهکارهاي زير را به صورت دقيق انجام دهيد:
- سعي کنيد در بيرون هيچ آثاري از ايشان را جلوي ديد خود نداشته باشيد مانند عکس، شماره تلفن و يادگاري ها و... را محو کنيد.
افرادي که در وضع شما قرار دارند ، به هيچ وجه نقاط منفي و بدي ها و آسيب هايي را که از طرف مقابل متحمل شدند نمي بينند . به همين دليل علاقه و وابستگي آن ها ثابت مي ماند .
بنابراين ليستي از نقاط منفي ايشان را بنويسيد . هر روز مرور کنيد تا نگرش تان نسبت به ايشان منطقي تر شده ، احساس ناراحتي از ايشان ايجاد شود.
در باره امتيازات جدايي و خوبي هاي جدا شدن از ايشان نيز فکر و سعي کنيد با خوشحالي از اين که روابط را با ايشان ادامه نداده ايد، مطالبي را ياد داشت کنيد.
در حال حاضر اقدام به ازدواج نکنيد تا سلامت كامل رواني را به دست آوريد. پس سعي کنيد حداقل دو ماه با انجام اين تکنيک ها افکار و تصاوير مربوط به ايشان را از ذهن تان پاک کنيد ، به حدي که اصلاً تصوير ذهني ايشان را به خاطر نياوريد. بعد هم حتما با يک مشاوره براي کمک به يک ازدواج عاقلانه کمک بگيريد.
سعي کنيد بدون خود سرزنشي و مقايسه ، نقاط مثبت و خوبي هاي خودتان را فراموش نکنيد . با نوشتن و مرور و ناديده و بي ارزش نکردن آن ها به آينده خوشبين و اميدوار باشيد.
انجام کارهايي مانند ورزش هاي دست جمعي ، تعاملات اجتماعي ، سرگرمي و تفريح و پرهيز از تنهايي بسيار مفيد هستند.
ساعات و لحظاتي که ارتباط داشته ايد ، بسيار وسوسه برانگيز خواهند بود ، مانند معتادي که ترک کرده، مکان و زمان هاي مصرف در روزهاي اوليه وسوسه انگيز بوده ، ممکن است رفتاري مانند عصباني شدن و تحريک پذيري و... زياد باشد. بنابراين بايد با تغيير موقعيت فيزيکي و سرگرم شدن به کاري که عمدا در اين ساعات در نظر خواهيد گرفت و با آرام سازي ذهني سعي کنيد با وسوسه ها مبارزه کنيد.
هنگام هجوم افکار و تصاوير ايشان در ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده، توجه و تمرکزتان را به چيزي جلب مي کنيد، مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با فردي شويد. با عجله از آن مکان را ترک کنيد. با روشن کردن تلويزيون سعي در تمرکز ديداري و شنيداري نسبت به نوع برنامه و حتي نوع لباس هاي مجريان و بازيگران و اسامي آن ها شويد.
با افکار منفي و مأيوس کننده مبارزه کنيد . پيش بيني منفي نسبت به آينده نداشته باشيد.
شايد هفته اول به دليل درگير شدن با افکار دچار نوعي استرس شويد ، افکاري که عادت داشتند ، هميشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهن تان شوند، حال تان را بگيرند، اما با تکنيک هاي شما افکار منفي خارج شده و افکار جديد جايگزين مي شود .در هفته هاي دوم و سوم افکارتان يکدست شده و تعارضي احساس نخواهيد کرد.