فلسفهء ذکر های طولانی چیست ؟ آیا واقعاً به اجابت می رسد ؟ مثلاً چطور ممکن است ذکر یک خطی را مثل " حسبی الله و نعم الوکیل و لا حول و لا قوه الا با الله العلی العظیم لا اله الا انت سبحانک انی کنت من ظالمین " را هـــــــــزار بار یا دوازده هـــــــــــزار بار با تـــــــــوجــــــــه کامل خواند . چطور می توان نمازی که در هر رکعت آن 50 بار سوره توحید دارد و یا نمازی که پایان آن 91 بار آیه الکرسی دارد ( که هر یک حدود 1 ساعت طول می کشد را با تـــــــو جــــــــه خواند ؟ چطور ؟اگر انجام ندهی به خواسته ات نمی رسی، اگر نماز و ذکر را بخوانی ، نمی توانی توجه داشته باشی . تکلیف چیست ؟ و اینکه افرادی مثلاً مانند شیخ بهاالدین عاملی در برخی از ذکرها گفته اند مجرب است مجرب است مجرب است ( با تأکید ) واقعاً چه ضمانتی برای اجابت دعا وجود دارد؟ این مورد اخیر را نیز در برخی از کتب مثل بحار الانوار از پیامبر اکرم(ص) و اگر اشتباه نکنم از امام حسین (ع) و امام صادق (ع ) نقل شده است . جواب یکی مثل من را که خیلی از این ذکر ها را برای کاری( که استخاره آن مثبت بوده ) خوانده و نتیجه نگرفته ، چه کسی میدهد ؟ آیا می توان گفت که کاری که استخاره ان مثبت بوده ، خدا با انجام شدن آن مخالف است . تکلیف 3 ماه دعا و ذکر و نمازی که با " هـــــــزار امــــــیــــــــد " با دانستن اینکه استخاره مثبت بوده و خوانده شده و به اجابت نرسیده چیست ؟ لطفاً من را توجیه کنید، من از خودم ، نماز ، ذکر و توجه خدا ناامید شدم ، مگر خدا نمی گوید ادعونی استجب لکم، 3 ماه در خانه اش را کوبیدم ، جوابم را نداد ، حالا از چه کسی طلب کمک کنم ؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
عزيز گرامي ! در آغاز لازم است به نکاتي قابل تأمل توجه کنيد .
1- افراط و تفريط در هر کاري ، نه تنها انسان را به نتيجه دلخواه نمي رساند ، بلکه گاه نتيجه عکس مي دهد .اين حکم کلي در مورد عبادات هم صادق است . اگر ميزان عبادت ها با ظرفيت انسان متناسب نباشد ، چه بسا باعث دلزدگي از کل عبادات شود . بنابراين به جا است که انسان در امور عبادي خود نيز مديريتي واقع گرا داشته باشد .
2- در امورعبادي اولويت را به انجام واجبات و ترک محرمات داده ، سعي کنيد به طورتدريجي به آنچه که ملاک اسلام است، نزديک شويد .
3- در مستحبات اصلا به خود فشار نياوريد . سختگير نباشيد و به اندازه حالي که داريد ، مستحبات را انجام دهيد . در صورتي که انگيزه اي براي عمل مستحبي نداريد، به خود فشار نياوريد . از بعضي روايات استفاده مي شود كه هميشه حالات روح را بايد ملاحظه كرد. از هر گونه اكراه و اجبار و تحميل اجتناب ورزيد. امام علي(ع) با تأكيد بر اين مطلب ، دليل را چنين مي فرمايد: "إنّ القلب إذا أكره عمي؛ دل اگر مورد اجبار قرار گيرد، نابينا مي شود".(1)يعني شوق و رغبتش مي رود ، کسالت و بي حالي عارضش مي شود .
ايشان در جايي ديگر مي فرمايد : "دل گاهي ميل دارد و گاهي ميل ندارد (اقبال و ادبار). هر گاه حال خوشي داشتيد، نافله را هم بخوانيد. هر گاه مي بينيد ميل نداريد، به واجبات اكتفا كنيد".(2)
4- . از نماز ها يا دعاهاي طولاني مدت که خستگي و کسالت روحي براي شما دارد ، جدا بپرهيزيد . در اسلام بيش از کميت برکيفيت عمل تاکيد شده است.
5- به تدريج بكوشيد همراه با تنظيم وقت براي عبادات ، معرفت و شناخت خود را از مسايل عقيدتي مانند خداشناسي ، پيامبر و امام شناسي و معاد شناسي بالا ببريد . تا ظرفيت تحمل شما افزوده شود و بتوانيد از عبادت لذت ببريد .
6- درباره فلسفه احکام و عبادات و اسرار باطني و حقايق پنهان آن مطالعه نماييد. مثل کتاب اسرار عبادات آيت الله جوادي آملي = پرواز در ملکوت امام خميني = معراج السعادة نراقي ،فصل اسرار وضو و نماز و حج . زيرا وقتي عبادت همراه با شناخت و معرفت باشد ، حالت نشاط و شادابي در انجام آن ها حفظ خواهد شد .
7- اهل سير و سلوک معتقدند که روح انسان همانند جسم هم به تغذيه نياز دارد و هم به ورزش نياز . تقيّد و پايبندي به انجام واجبات دراولين لحظات وجوبش مثل خواندن نمازهاي واجب در اول وقت، و ترک گناهان کوچک و بزرگ است ،ولي ورزش روح آن است که بايد متناسب با ميزان معرفت و آگاهي از احکام ظاهري و اسرار باطني و ظرفيت و توانايي هاي روح به گفتن برخي ذکر ها و انجام برخي مستحبات و ترک بعضي مکروهات پرداخت . همان گونه که اگر يک وزنه بردارتازه کار، وزنه بزرگي را بر دارد ، يا کسي که تاکنون کوهنوردي نکرده ، بخواهد مسير طولاني و پر فراز و نشيب و سنگلاخي را بپيمايد ، نه تنها براي سلامت جسمش مفيد نيست ، بلکه ضرر مأيوس کننده و بازدارنده از ادامه ورزش را همراه دارد ، ورزش روحي نيز همين وضعيت را دارد .از اين رو اهل سير و سلوک گفتن بعضي ذکرها و خواندن برخي نمازهاي مستحبي را براي بعضي افراد تجويز نمي کنند. .به همين خاطر است که در بعضي کتاب ها نوشته شده که در حرم ائمه عليهم السلام زياد نمانيد ، پيش از آن که خسته شويد، از حرم خارج شويد تا دوباره با اشتياق بدان جا برگرديد.
پرسشگر گرامي ! دعا بر دو قسم است:
قسم اوّل: گاه انسان به زبان خود، خدا را ميخواند و از او حاجت طلب ميكند. در اين گونه دعا خواندن دعا به صورت دستورات وارده شرط نيست؛ هر كسي ميتواند به زبان خود خدا را بخواند و با او مناجات كند. خداوند نيز به تمام آن چه بنده مي خواهد، به هر زبان و به هر شکل باشد، احاطه دارد.
قسم دوم: دعاهايي است كه به زبان عربي و به كيفيّت خاص نقل شده است؛ مانند دعاي ايام خاص و با فضيلت.
اگر بخواهيم فضيلت اين گونه دعاها را به صورت كامل درك كنيم ، بايد آن ها را به زبان عربي و به همان صورت که گفته شده بخوانيم؛ البتّه اگر معناي آن ها را بفهميم، دعا كاملتر است. چون مضامين عرفاني و ملكوتي آيات الهي و ادعيه از طرف معصومان، انس خاصي با فطرت معنوي هر انسان حقيقت طلبي دارد. هنگامي كه ادا مي شوند, با روح و روان آدمي همراه مي شوند.گويا ملكوت دعاها و الفاظ با سرشت و خميره بشر آميخته است . علاوه بر آن که در بسياري از موارد ادعيه ماثوره راه و روش دعا کردن و چگونگي بيان خواسته ها و مهم تر اينکه چه چيز هايي را از خدا خواستن به ما ياد مي دهند . البته در بعضي موارد طولاني شدن دعا ها يا زيارت ها به جهت مضامين آن ها و در واقع جنبه آموزشي دارد مثل زيارت جامعه کبيره يا دعاي جوشن کبير . روشن است که هر کس بايد به اندازه ظرفيت خود به آن ها بپردازد و از آن ها بهره برداري کند
پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه، قصار 304.
2. همان، قصار 184.