سلام. می خواستم یه سوالی ازتون بپرسم. در واقع یه مشکلی پیش اومده . ببینید تا دو سه ماه پیش اصلا مشکلی وجود نداشت. نمی دونم چرا این طوری شد. من قبل از این خیلی راحت فیلم ها و سریال های ایرانی و خارجی ای را که تلویزیون خودمان پخش می کرد خیلی راحت و بی درد سر می دیدم ولی از یک زمانی به بعد نمی دونم چه اتفاقی افتاد . یعنی من با خودم فکر می کردم نباید فیلم یا چیزی ببینم که خلاف دستورات اسلام باشد. اما همین فکر باعث شد وقتی داشتم فیلم یا سریالی را از همین تلویزیون خودمان می دیدم مدام خود را مشغول کنم که مبادا با دیدن این فیلم ها احساس هایی در من به وجود آید که خجالت می کشم اسمشان را بیاورم و شما می دانید من چه می گویم و من نمی خواستم کاری بکنم که برانگیزاننده ی آن احساسات باشد. در صورتی که من قبل از آن خیلی راحت فیلم ها و سریال های مجاز خودمان را می دیدم بدون این که احساسی در من به وجود آید. اما این چند وقت اخیر اصلا نمی توانستم به سمت تلویزیون بروم چون فکرهایم مرا به سمتی می برد که نباید ببرد . من قبلا هیچ مشکلی در این زمینه نداشتم و فقط می خواستموقتی این فیلم ها را می بینم فکرم به جایی نرود و کار خلاف دین نکرده باشم. یعنی هر چه میخواستم به این مساله فکر نکنم بیشتر ذهنم به این سمت می رفت. و من هر چیز معمولی و عادی ای زا که در تلویزیون می دیدم همان احساس ها را در من به وجود می آورد. حتی دیگر نمی توانستم مجری های خانمی را که با حجاب چادر برنامه اجرا می کردند ببینم و مسابقات جام جهانی فوتبال را هم رها کردم. چون می ترسیدم مبادا یک تماشاگر زن را نشان دهد. ولی می دانم این احساسات رافکر من به وجود می آورد.چون من قبلا این طور نبودم. یعنی فکر من دقیقا به همان سمتی میرود که من نمی خواهم. در واقع به نظر من این احساسات واقعی نیستند و حاصل لجبازی ذهن من با من است. در واقع فکر می کنم یه جور وسواس فکری دارم.و این احساسات زاییده ی این فکر است و واقعی نیست و من واقعا هیچ گونه حسی قلل تر از این نسبت به چیزهایی که در تلویزیون می دیدم نداشتم. همان طور که گفتم این اواخر حتی از دیدن چادری های تلویزیون هم دچار آن احساسات می شدم که البته همین مساله نشات می دهد این افکار منحرف مربوط به ذهن لجوج من است. البته در این مورد (یعنی ندیدن چادری ها ) با خودم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدم که این مورد خیلی افراطی گری است و پس از مدتی مبارزه با خودم و تمرکز حواس توانستم در این مورد با خودم کنار بیایم و دیگر دیدن چادری ها برایم مشکلی به وجود نمی آورد. ولی هنوز برای دیدن فیام ها و سریال ها و برنامه هایی که که از تلویزیون خودمان پخش می شود، مشکل باقی است. ببینید یکی دوبار این مشکل قبلا هم برایم به وجود آمده بود و من با بی توجهی به این افکار توانسته بودم آن را حل کنم. یعنی مثلا برای یکی دو روز می نشستم پای تلویزیون و برنامه ها را نگاه می کردم و با تمرکز حواس پس از یکی دو روز همه چیز عادی می شد. حتی قبلا (ببخشید این را می گویم) توهین هایی در ذهنم به خدا و معصومین به وجود می آمد که واقعا دست خودم نبود ولی با بی توجهی به لطف خدا توانستم بر آن پیروز شوم. ولی این دفعه این کار را نکردم چون فکر می کنم نشستن پای تلویزیون و دیدن برنامه های آن به منظور درمان این افکار منحرف و تمرکز حواس، خود مستلزم انجام گناه است. بعد از این همه روده درازی می خواهم بپرسم بهتزین کار برای حل این مشکل چیست ؟ آیا می توانم بنشینم پای تلویزیون و سعی بر بی توجهی کنم ؟ آیا این کار با توجه به اینکه احساساتی (هر چند مجازی) در من به وجود می آید، گناه نیست ؟ یعنی آیا اگر بخواهم این احساسات را کنترل کنم اشکالی ندارد فیلم ها و سریال ها وبرنامه ها راببینم و به تمرکز حواس بپردازم ؟ آیا اصلا بها دادن به این افکار منحرف درست است ؟ لطفا فنی و دقیق به سوال من پاسخ دهید و لطف کنید تمام حرف های مرا در نظر بگیرید. چون فکر می کنم در آینده ام و روابط اجتماعی ام به شدت تأثیر دارد. با تشکر
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تا حدودي از اضطراب بيبهره نيستيد. اضطراب موجب برخي افکار و احساسات وسواس گونه در شما گشته است.
همه ما انسانها نيک ميدانيم که ساز و کار ذهني ما به گونهاي است که در صورت ايستادگي ذهني در برابر ورود برخي افکار و تصاوير نابهنجار، اين افکار و صحنهها به شکل مضاعفي به ذهن ما هجوم ميآورد.
تا پيش از دو سه ماه گذشته ذهن شما به دروازهباني اين افکار و احساسات نميپرداخت . پس بدون کوچک ترين حساسيتي اين احساسات به ساحت ذهن شما ورود و خروج ميکرد . حال که ذهن شما نسبت به اين احساسات حساس شده ، حساسيت به تشديد احساسات انجاميده است.
ما روان شناسان بر اين نظريم که در مقابل افکار مزاحم به هيچ وجه نبايد ايستادگي کرد. اين افکار مانند نسيمي که از توري ميگذرد، بايد بدون کوچک ترين اصطکاک و تنشي از توري مغز و ذهن ما گذر کند. اگر در مقابل اين افکار مانند ديوار بايستيم ،نتيجهاي جز هجوم روزن افزون اين افکار نخواهد داشت.
وقتي خداوند با همه حکمتش هيچ گونه دروازهبان ذهني براي ما قرار نداده است ، چرا ما به اتلاف انرژي خود در اين زمينه بپردازيم؟
در هر صورت توصيه ميشود:
1-براي هزينه انرژيهاي مزاحم جنسي ورزش سنگين (به حدي که عرق شما را درآورد) را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد.
2- به تدريج و نه به يکباره به بالا بردن آستانه حساسيت جنسي خود بپردازيد. با تمرين ذهني ميتوان به جاي بغرنج سازي احساسات جنسي به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن ها پرداخت. وقتي ما احساسات جنسي را نه يک موضوع تنشزا بلکه يک مساله بيتنش در نظر بگيريم ، احساسات به راحتي هر چه تمام تر و با کم ترين آسيب در حياط خلوت ذهن ما به آمد و شد ميپردازند.
3- از دقت وسواس گونه در احکام اسلامي برحذرباشيد .از موشکافي و مته به خشخاش گذاشتن در زمينه رعايت قيود شرعي بپرهيزيد. رعايت احکام اسلامي تا زماني که به وسواس نينجاميده است ،صد در صد در راستاي اهداف الهي است، ولي به محض اين که کوچک ترين رنگ و بوي وسواس به خود بگيرد ، در راستاي اهداف شيطاني خواهد بود.
4- سعي نماييد کم کم به ديدن فيلمهاي تلويزيوني که تحريک کم تري در شما به وجود ميآورند بپردازيد . به مرور اين امر را به ساير برنامههاي مجاز شرعي تلويزيون تسري دهيد. اين اجتنابها گر چه ظاهري مثبت و خداپسندانه دارند، ولي در حقيقت چيزي جز سياست گام به گام شيطان نيست، شيطان با پيشروي در اين امر کم کم ذهن شما را پر از مسائل جنسي خواهد کرد . دير يا زود فکري جز افکار جنسي از ذهن شما تراوش نخواهد کرد.