با سلام بنده می خواهم بدانم رابطه با دختر نا محرم گناه بیشتری دارد یا استمنا (خود ارضایی )با تشگر
پرسش: رابطه با دختر نا محرم گناه بيش تري دارد يا استمنا ؟
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
يكى از مسلّمات اسلامى اين است كه احكام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، يعنى هر امر شرعى به علت مصلحت ضرورى است و هر نهى شرعى ناشى از مفسدهاى است كه بايد ترك شود. خدا براى اين كه بشر را به يك سلسله مصالح واقعى كه سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب كرده است. براى اين كه بشر از مفاسد دور بماند، او را از پارهاى كارها منع نموده است و آن ها را حرام دانسته. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهيى. حكمتها به گونهاى است كه اگر عقل انسان به آنها آگاه گردد، عقل نيز همان حكم را مىكند كه شرع بيان كرده است.(1)
در سوال خود از اين مطلب پرسيده ايد : " رابطه با دختر نا محرم گناه بيش تري دارد يا استمنا ؟ "
براي پاسخ به سوال ابتدا بايد ديد كه ميزان کم تر و بيش تري و يا كوچك و بزرگ بودن گناه چيست؟ در نظر فقيهان هر گناه(کم يا زياد ، کوچک يا بزرگ) از آن جا كه مخالفت با فرمان خداوند است، به خودي خود گناهي بزرگ است در هر صورت با امر خداوند مخالفت نموده است .
پيامبر فرمود: "لا تنظروا الي صِغِرَ الذنب و لكن انظروا اِلي مَنِ اجتَر أتم؛"(2)
به كوچكي گناه منگريد، بلكه به عظمت و بزرگي كسي بنگريد كه نسبت به او گستاخي و نافرماني كردهايد".
در بعضي از روايات است که اگر حتي از بين دو عمل ،يکي داراي گناه کم تري باشد ، همين که قصد دارد آن را انجام دهد ، در صورت تکرار حکم گناه بزرگ و زياد را مي يابد ، هر چند گناه کم تري دارد . زيرا اصرار بر صغيره در حکم گناه کبيره است. بنابراين مخالفت با خداوند ،چه کم و چه زياد در هر صورت گناه است . سبب دوري از رحمت خداست . مومن همواره از آنچه سبب دوري او از خدايش شود ،پرهيز و دوري مي نمايد.
پيشنهاد مي کنيم به جاي تصور و تمركز بر يكي از اين دو مسئله، با عزم جدي بر ترك خودارضايي به دنبال يافتن راهكارهاي برون رفت آن بر آييد. افراد بسياري بودند كه توانستند بدون گره زدن آن بر گناهي ديگر آن را ترك نمايند. با تمركز ذهني بر نياز جنسي چيزي جز تشديد نيازهاي جنسي نتيجه اي نخواهيد گرفت. راه هاي مشروع مانند ازدواج براي انسان (به رغم سختي هاي بسيار آن) باز است.
پي نوشت ها:
1. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 20، ص 52.
2. بحارالانوار، ج 77، ص 168.