پرسش: در زمان جاهليت مردم به بتها سجده مي کردند، ما هم به خانه خدا سجده مي کنيم، چه تفاوتی میان بت و خانه کعبه وجود دارد؟
پرسش 1: کعبه شرح در زمان جاهليت مردم به بتها سجده مي کردند، ما هم به خانه خدا سجده مي کنيم؟(تفاوت بت و کعبه در چيست؟) پاسخ: سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛ با سلام ؛ سوال شما در واقع ناشي از اشتباهي است كه در مورد حقيقت سجده و قبله در ذهن داريد ؛ بر اساس دستور صريح قرآن ما مسلمانان موظفيم در وقت نماز به سوي خانه خدا كه قبله ماست به نماز بايستيم و اجزائ نماز را چنان كه به ما گفته شده، به جا بياوريم؛ يكي از اجزا نماز سجده است . در فرهنگ اسلام سجده تنها بر خداوند جايز است .نمي توان بر ديگري سجده نمود . تفاوت ميان دو چيز ( به سمت كعبه يا براي كعبه ) كاملاً روشن است. هيچ مسلماني براي كعبه يا به كعبه سجده نمي كند ، بلكه به سمت كعبه و براي خدا سجده مي كند ، در حالي كه بت پرست براي بت و به بت سجده مي كرد. خداوند همان گونه كه براي كيفيت سجده در نماز جزئيات و شروطي را ذكر فرموده ، براي سمت و جهت فرد سجده كننده هم جهت خاصي را معين نموده است كه سمت خانه خدا وكعبه باشد. البته فلسفه اين امر را بايد در حقيقت قبله و ويژگي هاي كعبه و ابعاد توحيدي آن دانست ، اما نبايد فراموش كرد همه اعمال ما به دستور خداوند و از سر تسليم در برابر خواست اوست . روزي ما را دستور به نماز و سجده به سمت بيت المقدس و روزي ديگر به سمت كعبه فرمان داده است ، اما همه اين عبادات بايد براي خدا و براي اطاعت از دستور او انجام شود. پرسش 2: اصلا چرا کعبه خانه خدا شد، مگر خدا خانه هم دارد؟ پاسخ: خداوند سبحان بي نياز است و جسم نيست تا در خانهاي نياز به سكني داشته باشد. اگر به "كعبه"، "بيت الله" گفته ميشود، به جهت شرافت و قداست اين مكان است. نيز چه به اين جهت كه مهمترين مكان براي عبادت خدا است، همان گونه كه تمام مساجد و عبادتگاهي كه خداوند را در آن جا عبادت كنند، خانه خدا است. بنابراين خانه خدا اختصاص به كعبه ندراد ، بلكه هر جا كه ذكر و ياد خدا شود ، خانه خدا است و به همين خاطر مساجد نيز خانه خدا هستند ، اما مهم ترين مكان در روي زمين كه توسط پيامبران الهي و فقط براي عبادت خدا ساخته شده و بناي توحيدي است ، كعبه است و به همين خاطر هر گاه كه خانه خدا گفته شود ، كعبه مقصود است. خداوند بزرگ با در نظر گرفتن مصالح انسانها به حضرت ابراهيم و اسماعيل دستور ساخت و تجديد بناي آن را صادر نمود، تا مردم برگرد آن جمع شوند و خداي واحد را عبادت كنند و انسانها از اين طريق به تعالي و رشد نايل گردند. مناسك حج و زيارت خانه خدا از آثار و فوايد اخلاقي، سياسي و فرهنگي گوناگوني برخوردار است و به خاطر همين فوايد است كه خداي متعال دستور زيارت آن را به مردم داده است : 1 - در بُعد اخلاقي: مهمترين فلسفه حج، دگرگوني اخلاقي است كه در انسانها به وجود ميآورد. مراسم "احرام" انسان را از تعلقات مادي و امتيازات ظاهري و لباسهاي رنگارنگ و زر و زيور بيرون ميبرد. با تحريم لذائد و پرداختن به خودسازي (كه از وظايف محرم است) او را از جهان ماده جدا ميكند و در عالمي در نور و روحانيت و صفا فرو ميبرد. آنان را كه در حال عادي، بار سنگيني امتيازات موهوم مانند درجه و مدال را بر دوش خود احساس ميكنند، به يك باره سبكبال ميگرداند. مراسم حج يكي پس از ديگري آدمي را از علاقههاي مادي و گذشتهاي تاريك و گناه آلود بريده و به آيندهاي روشن و پرصفا و نور پيوند ميدهد. به ويژه با توجه به اين حقيقت كه بسياري از اعمال و اذكار حج حكايت از خاطرات ابراهيم، اسماعيل و هاجر است. حاجي مجاهدتها و ايثارگريهاي آنان را لحظه به لحظه در برابر چشمان خود مجسم ميكند و آنها را به صورت سمبليك انجام ميدهد. نيز با توجه به اين كه در سرزمين مكه عموماً و مسجدالحرام و خانه كعبه و محل طواف خصوصاً يادآور خاطرات پيامبر اسلام(ص) و پيشوايان بزرگ و مجاهدتهاي مسلمانان صدر اسلام است، در هر گوشهاي از مسجدالحرام و سرزمين مكه چهره پيامبر(ص) و علي(ع) و ديگر پيشوايان بزرگ را مينگرد و آواي حماسههاي آنان را ميشنود. اينها همه دست به دست هم ميدهند و زمينه يك انقلاب و دگرگوني بزرگ اخلاقي را در دلهاي آماده فراهم ميكنند، كه مايه تعالي و رشد فردي ميگردد. بدين جهت در روايت امام صادق(ع) آمده است: "كسي كه حج را به طور كامل انجام دهد، از گناهان خود بيرون ميآيد، همانند روزي كه از مادر ولادت يافته است". (1) 2 - در بُعد سياسي: مراسم حج در عين حالي كه خالصترين و عميقترين عبادتها را عرضه ميكند، مؤثرترين وسيله براي پيشبرد اهداف سياسي اسلام است. در اين اعمال روح عبادت كه توجه به خدا است، با روح سياست كه توجه به خلق خدا است، درهم آميخته است. حج عامل مؤثري براي وحدت اسلامي، عامل مبارزه با تعصبات ملي و نژادپرستي و رهايي از حصار مرزهاي جغرافيايي است. آشنايي و آگاهي مسلمانان بدين جهت است كه امام علي(ع) درباره حج فرمود: "الحج تقويه للدين؛ مراسم حج براي تقويت دين تشريع شده است".(2) 3 - در بُعد فرهنگي: ارتباط قشرهاي مسلمانان در ايام حج ميتواند به عنوان مؤثرترين عامل مبادله فرهنگي و انتقال فكرها درآيد، خصوصاً با توجه به اين كه اجتماع با شكوه حج نماينده طبيعي و واقعي همه قشرهاي مسلمانان جهان است. بدين جهت است كه در روايت در مورد فلسفه حج آمده است. "خداوند اين بندگان را آفريد و فرمان هايي در طريق مصلحت دين و دنيا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در آيين حج مقرر داشت، تا مسلمانان به خوبي يكديگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند و هر گروهي سرمايهاي تجاري را از شهري به شهر ديگر منتقل كنند نيز براي اين كه آثار پيامبر و اخبار او شناخته شود و مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نكنند".(3) اما اين كه خانه خدا يكي از مظاهر بت پرستي است چنين نيست، بلكه خانه خدا خانه توحيد است و اعمال حج با تمامي اذكار و اركانش يكي از مظاهر زيبايي توحيد و يگانه پرستي است. مسلمانان در اين اعمال با سخن و عمل، توحيد و يگانه پرستي را ابراز ميدارند. بيان داشته ايد كه با رفتن به حج مال خود را از دست ميدهيم، پاسخ: رفتن به حج را نميتوان از دست دادن مال تلقي كرد، بلكه خرج كردن در راه خدا همانند خمس و زكات است كه مايه بركت دنيوي و ذخيره آخرت آدمي ميگردد. تعرض به نواميس مردم: به نواميس مردم در ايام حج تعرض نميشود، مگر آن كه زني از خود ضعف نشان دهد و حريم اسلامي را رعايت نكند و خود موجبات طمع و چشمداشت نامحرم را فراهم نمايد. اگر در برخي موارد تعرضي اتفاق افتد، اين در همه جا وجود دارد. پينوشتها: 1 . مجلسي، بحارالانوار، ج 96، ص 26. 2 . نهجالبلاغه، كلمات قصار، ش 252. 3 . شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 2، ص 109.