پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
توبه از گناه

من چند سال پیش با خانم مطلقه ای آشنا شدم ( خودم متاهل هستم ) بعد از گذشت حدود 5 ماه از آشنایی طبق برنامه از پیش تعین شده توسط او در یک مکان تنها شدیم وقتی متوجه نیت او شدم ( البته خودم هم بدم نمی آمد ) گفتم بیا صیغه شو وگرنه من نیستم. خلاصه ما از روی رساله خطبه صیغه را جاری کردیم . بعد از یک سال بدلیل مشکلات پیش آمده برای من دیگر سراغی از ایشان نگرفتم وکم کم موضوع بین مافراموش شد .از این موضوع 5 سال میگذرد . اوائل خرداد ایشان به محل کارم تماس گرفت . بعد باهم ملاقات داشتیم او از مشکلات و بد بختی هایش گفت و درخواست کمک داشت . دوست نداشتم به او بگویم همه چیز بین ما تموم شده و دیگه سراغ من نیاد گفتم با رفتارم متوجه میشه. مقداری پول به اون دادم . چند روز بعدبه شماره من که از همکارام گرفته بود زنگ زد باز هم دیگر را دیدیم من قبول کردم اوراتا منزلش که واقع در فردیس کرج است همراهی کنم . تو خونه ایشان متاسفانه کسی نبود او هم با عشوه گری وسوسه ام کرد بعد از انجام . یکدفعه بفکرم رسید که از او بپرسم هنوز مجرد است یا نه . که ایشان گفتن ، به شوهر سابق خود رجوع کرده اما معتاده و بدلیل داشتن فرزند از او نمیتونه ازش جدا بشه و کلی حرفهای دیگه . اما من از اون روز دچار افسردگی شدید شدم . هرچه توبه می کنم احساسم میگه که مقبول نیست .آیا راهی هست ؟ چیکار باید بکنم . تو رو خدا کمکم کنید دارم از درون متلاشی میشم .پیش زن خود هم نمی تون بخوابم احساس شرم میکنم .

پرسش: زناي محسنه شرح چند سال پيش با خانم مطلقه اي آشنا شدم ( خودم متاهل هستم ) بعد از گذشت حدود 5 ماه از آشنايي طبق برنامه از پيش تعين شده توسط او در يک مکان تنها شديم .وقتي متوجه نيت او شدم ( البته خودم هم بدم نمي آمد ) گفتم بيا صيغه شو وگرنه من نيستم. از روي رساله خطبه صيغه را جاري کرديم . بعد از يک سال به دليل مشکلات پيش آمده براي من ديگر سراغي از ايشان نگرفتم وکم کم موضوع بين ما فراموش شد .از اين موضوع 5 سال مي گذرد . اوائل خرداد ايشان به محل کارم تماس گرفت . بعد باهم ملاقات داشتيم .او از مشکلات و بد بختي هايش گفت و درخواست کمک داشت . دوست نداشتم به او بگويم همه چيز بين ما تموم شده و ديگه سراغ من نياد .گفتم با رفتارم متوجه مي شه. مقداري پول به اون دادم . چند روز بعد به شماره من که از همکارام گرفته بود زنگ زد. باز هم ديگر را ديديم .من قبول کردم او راتا منزلش که واقع در فرديس کرج است همراهي کنم . تو خونه ايشان متاسفانه کسي نبود. او هم با عشوه گري وسوسه ام کرد .بعد از انجام . يکدفعه به فکرم رسيد که از او بپرسم هنوز مجرد است يا نه . که ايشان گفتن ، به شوهر سابق خود رجوع کرده اما معتاده و ب
پاسخ: با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
1-اگر عقد ازدواج موقت را با رعايت شرايطي که در رساله هاي عمليه توضيح المسائل بيان شده ، درست خوانده باشيد، عقد موقت شما صحيح
است.
2- اگردر مرتبه دوم دو باره عقد خوانده و با خواندن عقد موقت نزديکي کرده ، مرتکب گناه نشده ، چون نمي دانستيد که شوهر دارد، ولي آن زن که مي دانسته ، مرتکب زنا شده است، در اين صورت چون با زن شوهر دار عقد خوانده و بعد با هم نزديکي کرده ايد، هرچند نمي دانستيد که زن مذکور شوهر دار مي باشد و از اين جهت مرتکب گناه نشده ايد، بنابر احتياط واجب براي هميشه با همديگر حرام شده ايد و ديگر نمي توانيد با هم ازدواج موقت يا دائم نمائيد(1)
اما اگر بدون خواندن عقد مجدد با خانم مذکور نزديکي کرده ايد، زنا بوده و زنا از گناهان کبيره است. بايد توبه کنيد.
خداوند در رحمت توبه را بر روي افراد گناهکار باز گذاشته است .هيچ وقت از رحمت خدا نا اميد نشويد، اگر واقعا توبه کنيد، خداوند توبه شما را قبول مي کند و گناه شما را مي بخشد . سعي کنيد که با انجام واجبات و ترک گناه و خواندن قر آن و دعا کردن و رفتار نيکو و اخلاق نيک با ديگران و کمک به بيچارگان به مقدار توان، گناه خود را جبران کنيد.
پي نوشت:
1. آيت الله اراکي، توضيح المسائل، مسأله2416.