آیا مشکلاتی که بر سر مردم عراق می آید از قبیل کشتار مردم عراق در طول تاریخیشان و یافقر و گرسنگیشان و.... ناشی از نفرین ائمه اطهار است که بر سر مردم عراق میاید.؟آیا عراق سرزمین نفرین شده ای است؟ایا صحت این امر مهربانی.بزرگواری.فرو بردن غضب در راه خدا .عدالت الهی را زیر سوال نمیبرد؟
پرسش: نفرين ائمه شرح آيا مشکلاتي که بر سر مردم عراق مي آيد از قبيل کشتار مردم عراق در طول تاريخي شان و يا فقر و گرسنگي شان و.... ناشي از نفرين ائمه اطهار است که بر سر مردم عراق مي آيد؟
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
قرآن کريم درباره عکس العمل و پيامد کارهاي انسانها نکتههاي درس آموزي دارد : «و ليخش الذين لو ترکوا من خلفهم ضعافاً خافوا عليهم فليت... الله و ليقولوا قولا سديدا؛ (1)
کساني که ميترسند کودکان ناتوان از آن ها باقي ماند و زير دست مردم شوند، پس بايد از خدا بترسند . سخن به اصلاح و درستي گويند . راه عدالت را پويند».
مفسر حکيم علامه طباطبايي در ذيل اين آيه نکتهاي درس آموزي بيان کرده :
از آيات کريمه قرآن به دست ميآيد که بين اعمال نيک و بد انسان و بين حوادث خارجي ارتباط هست . پيامد اعمال آدمي گاهي به او و گاهي در يک مقياس وسيعتر به نسلهاي آينده او باز ميگردد . از همين باب است که در جريان خضر و موسي در قرآن آمده که دو ديواري را که در حال خراب شدن بود، تعمير کردند . ثروتي زير آن ديوار پنهان بود که مال دو فرزند يتيم بوده که پدر آن ها فرد صالحي بوده ، خداوند خواست اين ثروت مصون بماند تا وقتي آن يتيم بزرگ شدند آن را بردار ند. (2)
از اين گونه آموزه به روشني معلوم ميشود که اعمال آدمي اعم از نيک يا بد ،گاهي نتيجه و پيامدش حتي به نسلهاي بعد او ميرسد .(3)
اين مسئله که به صراحت در قرآن کريم آمده، منافاتي با عدالت خدا و مهرباني ائمه (ع) ندارد، زيرا اين نتيجه و پيامد وضعي و تکويني اعمال خود آدمي است که گاهي اثر دراز مدتي از خود بر جاي ميگذارد . چه بسا ممکن است کارهاي بد افراد به دلايل نهفته و نامعلوم و يا صالح بودن خود ذريه و نسلهاي بعدي آن افراد دامنگير آنان نشود، ولي به طور کلي اصل ماجرا حقيقتي انکارناپذير است و در قرآن کريم تصريح شده است. (4)
حال با توجه به اين اصل قرآني در خصوص آنچه در پرسش آمده، دقيقتر ميتوان سخن گفت و آن اين که: بر اساس اصل ياد شده وحياني عملکرد بسيار نادرست کوفيان با برخي ائمه (ع) ممکن است دامنگير برخي از نسلهاي آنان شده و يا در آينده بشود، ولي آنچه امروزه در عراق ميگذرد، عوامل آن را بايد در جاي ديگر جستجو کرد، زيرا اولا دليل روشني بر اين که مشکلات ياد شده در پرسش در عراق، معلول عملکرد پدران آن ها باشد، در دست نيست ،به خصوص اين که مشکلات عمومي است و در همه جاي آن سرزمين به وجود آمده و از همه مهم تر بيش ترين آسيب را مردمان صالح و خوب نظير خاندان حکيم و يا شهيد محمد باقر صدر و خاندان او از صدام ديدند ،در حالي که آن ها از سادات و خوبان جامعه عراق بودند . پدرانشان نيز گرفتار رنج و مشکلات بودند و آن ها در طول تاريخ از زمان ائمه تا امروز دچار مشکل بودهاند.
ثانيا: آنچه در عراق گذشته و ميگذرد، مشابه و يا بدتر از آن در مناطق ديگر جهان نيز وجود دارد ،مثلا مصائبي که بر مردم فلسطين ميگذرد و يا آنچه در افغانستان جريان دارد و يا ناآمنيهايي که در پاکستان و مانند آن وجود دارد ، چيزهايي است که عوامل سياسي و بر اثر عملکرد استکبار جهاني است . نميتوان عملکرد نادرست پيشينيان مردم عراق را عامل اين مشکلات دانست. چه اين که در اول پيروزي انقلاب اسلامي عوامل استکبار جهاني ناامني و ترورهاي بسياري در ايران به وجود آوردند، در حالي که ائمه (ع) مردم اين سرزمين و مانند آن را نفرين نکرده اند. بنابراين اين گونه مسائل را بايد با عوامل سياسي و اجتماعي و مانند آن تحليل کرد . ريشه مصائب را در جاي ديگر جستجو نمود. گر چه عمل انسان در جاي خود و نسبت به محدود مربوط به خود بيتاثير نخواهد بود.