با عرض سلام و خسته نباشيد
من سوالی داشتم درباره نماز و روزه ميت
من برادری داشتم که حدود 11 ماه پیش فوت کردو 39 سال سن داشت برادرم معلول بود واز سن نوجوانی مشکلات حرکتی پیدا کرد تا اینکه حدود 6 سال پیش یعنی در سن 33 سالگی در بستر افتاد و بمرورزمان دستانش و تما م اعضای بدنش کاملا از کار افتاد بصورتی که ما باید به او غذا میدادیم و نمیتوانست هیچ حرکت یا کارشخصی خود را انجام دهد اما قبل از اینکه در بستر قرار بگیرد بسختی روی زمین خود را میکشید و روی چهاردست و پا حرکت میکرد اما میتوانست خود غذا بخورد
حال من از شما این سوال را دارم
نماز و روزه برای این برادرم به چه صورت باید باشد آیا براوواجب بوده لطفا من را راهنمایی کنید .اگر اطلاعاتی د رمورد عقيقه هم داريد لطفا بمن بگویید آيا واجب است و تنها برای مردگان است ؟
با تشکر از شما
مریم از اهواز
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
1- نسبت به روزه: در صورتي که برادر شما به خاطر مريض بودن روزه نگرفته و مريضي او تا ماه رمضان سال بعد ادامه داشته و در طول 6 سال چنين بوده ،روزه براو واجب نبوده است و قضا هم ندارد.
2- نسبت به نماز: در صورتي که نمازهايش را به هرنحوي که مي توانسته خوانده باشد، قضا ندارد، ولي اگر نماز ها را نخوانده باشد، بايد قضاي آن ها را به جا آورد.
توضيح: خواندن نماز در هر شرائطي واجب است و ترک آن جايز نيست . اگر کسي مريض باشد و نتواند ايستاده نماز بخواند ،بايد نشسته نماز هايش را بخواند ،يعني در موقع نماز رو به قبله بنشيند و نماز بخواند . اگر نشسته هم نتواند نماز بخواند ، بايد خوابيده نماز بخواند . براي رکوع و سجود اشاره کند. اما اگر کسي در اثر مريضي مدتي بيهوش باشد و يا اختلال حواس پيدا کند که نتواند نماز را بفهمد و خواندن نماز در اثر نفهميدن آن برايش ممکن نباشد، نماز بر او واجب نيست و قضا هم ندارد.
بنابر اين اگر برادر شما در دوران مريضي نمازهايش را طبق وظيفه اي که در زمان مريضي داشته است، خوانده باشد، قضا ندارد .اگر اصلا نماز نخوانده باشد، قضاي نمازها بر او واجب بوده و الآن هم ذمه او نسبت به نماز ها مشغول است(1) ، مگر آنکه بتوانيد قضاي نمازهاي او را به جا آوريد يا به کسي پول بدهيد تا نماز هاي اورا بخواند. البته شما نسبت به نماز هاي آن مرحوم تکليفي نداريد اما اگر انجام دهيد ،ثواب بسياري براي تان خواهد داشت.
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت ،توضيح المسائل، مسأله 794-800 ، و سؤال تلفني (7743271-0251) از دفتر آيت الله بهجت.
پرسش: اگر اطلاعاتي د رمورد عقيقه هم داريد ، بگوييد.
پاسخ: عقيقه واجب نيست، ولي براي فرزندي که تا زه به دنيا مي آيد ،مستحب است و کسي از دنيا رفته باشد، عقيقه ندارد.
مستحب است كه پدر و مادر براي اولادي كه متولد مي شود ،چه دختر باشد يا پسر عقيقه كنند،
عقيقه آداب و نکاتي دارد :
1 - عقيقه بايد گوسفند ، بز يا شتر باشد . حيوان ديگري مثل مرغ و امثال آن كفايت نمى كند. اگر شتر عقيقه کند، بايد پنج يا شش ساله باشد . بهتر است شش سال يا بيش تر داشته باشد . اگر بز باشد ، يک ساله يا بيش تر باشد . اگر گوسفند باشد ، شش يا هفت ماهه باشد .بهتر است گوسفند لاغر نباشد و فربه باشد. هم چنين بهتر است گوسفند کور، و بسيار لنگ نباشد که راه رفتن براي او دشوار باشد. نيز مغز و شاخ گوسفند هم نشکسته
و اخته هم نشده باشد.
2- مشهور ميان علما آن است که : مستحب است براى پسر حيوان نر و براى دختر حيوان ماده عقيقه كنند. چنانچه حيوان غيرهم جنس هم باشد ،صحيح است.
3- در استحباب عقيقه فرقى بين نوزاد اول و دوم و غيره نيست . بهتر است در روز هفتم نوزاد عقيقه نمايد و تا زماني که به سن بلوغ نرسيده، بر پدر مستحب است براي فرزند عقيقه کند . اگر پدر و مادر عقيقه نكردند ، بعد از بالغ شدن بر خود شخص مستحب است كه عقيقه كند . در روايات آمده است كه در سلامت شخص تأثير فراوان دارد.
4 - كسانى كه قدرت مالى ندارند ،مستحب است هر زمانى كه قدرت پيدا كردند براى نوزاد خود عقيقه كنند.
5- مستحب است که گوشت عقيقه را بپزند و به مؤمنان اطعام نمايند و گوشت آن را خام تصدق نکنند. اگر چه خام هم بدهد ،خوب است، ولي بهتر است که حد اقل آن را با آب و نمک بپزند و به مؤمنان بدهند .در حق نوزاد دعا نمايند. نيز مستحب است استخوان هاي حيوان عقيقه شده را نشکند ،بلکه از بند ها جدا کند .
6- مكروه است كه مادر و پدر و خواهر و برادر نوزاد (عائله پدر نوزاد) از عقيقه بخورند .كراهت، نسبت به مادر بيش تر است. بهتر است که عيال پدر و مادر هم که در خانه ايشان مي باشند، از آن گوشت و طعام نخورند.
7- از ماليدن خون عقيقه بر سر طفل خود داري شود.
8- مستحب است در هنگام کشتن گوسفند عقيقه دعا بخواند. از امام صادق عليه السلام روايت شده: وقت ذبح عقيقه اين دعا را بخواند:
« بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلَانٍ(به جاي فلان اسم نوزاد را بگويد) لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ ».
در روايت ديگري وارد شده که اين دعا را بخواند :ْ «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ. إِيمَاناً بِاللَّهِ وَ ثَنَاءً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ الْعِصْمَةَ لِأَمْرِهِ وَ الشُّكْرَ لِرِزْقِهِ وَ الْمَعْرِفَةَ بِفَضْلِهِ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ »پس اگر نوزاد پسر باشد بگويد: اللَّهُمَّ إِنَّكَ وَهَبْتَ لَنَا ذَكَراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا وَهَبْتَ وَ مِنْكَ مَا أَعْطَيْتَ وَ كُلُّ مَا صَنَعْنَا فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا عَلَى سُنَّتِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ اخْسَأْ عَنَّا الشَّيْطَانَ الرَّجِيمَ لَكَ سُفِكَتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين . اللَّهُمَّ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ و شعرها بشعره و جلدها بجلده . اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لفلان بن فلان( اسم نوزاد و پدر ش را بگويد). (1)
پي نوشت:
1- مرحوم علامه محمد باقر مجلسي، حليه المتقين ، باب چهارم ، فصل نهم . و نيز حاشيه کتاب مفاتيح الجنان .