پرسش:
خواهرم حسادت دارد. میخواهم آثار و پیامدهایش را به ایشان متذکر شوم؛ به نظرتان چه بگویم؟
پاسخ:
مقدمه
برای درمان بیماریهای جسمی و روحی، قدم نخست شناخت بیماری و آثارو پیامدهای آن است؛ ازاینرو، در مورد آثار و پیامدهای حسد نکاتی عرض میکنیم.
متن اصلی پاسخ
1. آثار و پیامدهای فردی
زیانهایی که در اثر حسد پیدا میشود بر دوگونه است: زیانهایی که به فرد حسود میرسد و زیانهایی که بر اجتماع وارد میشود. در مرحله اول به ذکر آثار فردی که در درجه اهمیت قرار دارند، میپردازیم.
الف. از بین رفتن ایمان
حسد ریشههای ایمان را از بین میبرد و نابود میکند و انسان را نسبت به عدل و حکمت الهی بدبین میسازد، چرا که حسود در اعماق قلبش به بخشندة نعمتها، یعنی خداوند بزرگ، معترض است. در حدیث معروفی از امیرمؤمنان علی علیهالسلام میخوانیم:
«نسبت به یکدیگر حسد نورزید، چرا که حسد ایمان را میخورد، همانگونه که آتش هیزم را میخورد!»(1)
ب. اندوه و غم
امام علی علیهالسلام میفرمایند:
«کسی که حسدش زیاد باشد، اندوهش طولانی است.»(2)
حسود به جای آنکه انرژی و توان خود را در راه رشد و تعالی به کار گیرد، آن را در حسرت، تأسف و خودآزاری به کار میبرد و از آنجا که هیچگاه خود و داشتههایش را نمیبیند، همیشه به آنچه دیگران دارند، فکر میکند، هیچگاه احساس شادی ندارد و دائم با خود درگیر است. قرآن کریم نیز به این نکته اشاره دارد که منافقان از پیروزی و موفقیت مسلمانان اندوهگین میشوند؛ آنجا که میفرماید:
«اگر برای شما رویداد خوشی باشد، بدحال میشوند و اگر رویداد بدی به شما برسد، شاد میگردند.»(3)
چون حسود از وضعیت خود ناراضی است و همیشه خود را محروم میداند، هرگز احساس خوشی و آرامش نمیکند. در روایت هم آمده است که:
«چقدر کم است راحتی برای حسود.»(4)
ج. منفور شدن
حسد باعث میشود حسود در نزد مردم منفور شود؛ چرا که شخص حسود، حسادت خود را بروز میدهد و این امر موجب بیزاری مردم از او میشود. شخص حسود برای اینکه اشخاص مورد حسادتش را ضایع و بدچهره کند، شروع به غیبت، تهمت و بدگویی میکند و یا اینکه به آنها زخم زبان و طعنه میزند و باعث تنفر دیگران از خود میشود.(5)
د. خشم و عصبانیت
از دیگر آثار فردی حسادت، خشم و عصبانیت فرد حسود است؛ امام علی علیهالسلام میفرمایند:
«حسود بر تقدیر الهی خشمگین میشود.»(6)
حسود به دلیل اینکه نمیتواند امتیازات دیگران را ببیند، حتی بر طبیعت و تقدیر الهی خشمگین میشود و به خدا معترض است، همه را بدهکار میداند و با اطرافیان با عصبانیت و خشم برخورد میکند.
و. عدم تندرستی
ناراحتی و پریشانی، کمکم حسود را از درون به ضعف میکشاند و مزاجش را برای پذیرش بیماریها آماده میسازد. این مطلب در روایات هم اشاره شده است. حضرت امیرالمومنین علیهالسلام فرمود:
«تعجب میکنم چگونه حسودان برای سلامتی جسم خود ارزش قائل نیستند و از آن غافلند».(7)
صفت رذیله حسد، خواب و خوراک را از حسود میگیرد و به جای آن غم میآید؛ سپس بیماری روحی و جسمی را به وجود میآورد. در روایت دیگری آمده که:
«حسد جز زیان و خشم چیزی در وجود انسان ایجاد نمیکند، حسد سبب میشود که قلب انسان ناتوان و جسم او بیمار گردد.»(8)
ه. توقف در رشد معرفتی و معنوی
از آثار حسد توقف است. یعنی حسد حجاب ضخیمی در برابر معرفت و شناخت حقایق میافکند، چرا که حسود نمیتواند نقطههای قوت شخص مورد حسادتش را ببیند و از روی حسد، خوبی را بدی و نقاط قوت را ضعف پنداشته و از آنها دوری میکند. به همین دلیل از امیرمؤمنان علی علیهالسلام میخوانیم:
«حسد روح انسان را زندانی میکند و از درک حقایق باز میدارد.»(9)
ی. افزایش گناهان
اثر بسیار منفی حسد، آلوده شدن به انواع گناهان دیگر است، زیرا حسود برای رسیدن به مقصد خود، یعنی زایل کردن نعمت از دیگران، به انواع گناهان مانند ظلم و غیبت و تهمت و دروغ و سعایت و غیر آن متوسل میشود و تمام نیروی خود را به کار میگیرد تا آن شخص را به زمین زند؛ ازاینرو، از هر وسیله نامشروعی برای وصول به این مقصود نامشروع کمک میگیرد. کلام نورانی دیگری از امیرمؤمنان علیهالسلام شاهد آن است که فرمود:
«حسود بسیار حسرت و اندوه دارد و گناهانش پیوسته افزوده میشود.»(10)
2. آثار اجتماعی حسد
حسد در جامعه هم آثار منفی به جای میگذارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
الف. جلوگیری از ترقّی و رشد اجتماعی و مادی و معنوی
اگر حسادت در هر جامعهای شایع باشد، جلوی ترقّی آن جامعه را میگیرد. جامعهای مترقّی است که صاحبان مقام و مسئولان آن، افراد شایستهای باشند. اگر زمامداران به یکدیگر حسد بورزند، قطعاً در زمین زدن و نابود کردن همدیگر میکوشند و زیان این زد و خوردها، اول به خود زمامداران و بعد به جامعه میرسد و آن جامعه به جای ترقّی، به سقوط کشیده میشود.
ب. کم شدن دوست و دوستی
از آثار زیانبار حسد کم شدن دوست است که یکی از بدترین آثار اجتماعی است. انسان حسود دوستان خود را از دست میدهد، زیرا هر کس دارای نعمتی است که احیاناً دیگری ندارد و اگر انسان دارای صفت رذیله حسد باشد، طبعاً نسبت به همه مردم حسد میورزد و همین امر سبب میشود که افراد از او دوری کنند و پیوندهای محبت میان او و دیگران گسسته شود. از امیرمؤمنان علی علیهالسلام نقل شده که فرمود:
«حسود، دوستی ندارد».(13)
ج. اختلال امنیت
حسد ممکن است امنیت اجتماعی را به هم بزند، و نظام جامعه را مختل کند، ترور و آدم کشی را رواج دهد، غارت و دزدی را رواج دهد و خلاصه قوانین جنگ را بر جامعه حاکم کند؛ به نحوی که هیچ کس احساس آرامش نمیکند و همگان سعی میکنند تا هر کسی صاحب نعمتی باشد، او را از آن نعمت بیبهره سازند.
نتیجهگیری
حسد یکی از صفات زشت اخلاقی است. یک راه مهم دوری از صفات زشت اخلاقی، دانستن آثار و پیامدهای منفی آن صفات است. حسد در بُعد فردی آثار بدی مانند از بین رفتن ایمان، اندوه و غم، منفور شدن، خشم و عصبانیت، عدم تندرستی، توقف در رشد معنوی و مادی و افزایش گناهان دارد. در بُعد اجتماعی نیز باعث جلوگیری از ترقی و رشد، کم شدن دوستان و اختلال امنیت جامعه میشود.
منابع برای مطالعه بیشتر
- مقاله آثار و پیامدهای حسد در تعاملات فردی و اجتماعی در آموزههای قرآنی اثر همتی و شیروانی
- کتاب حسد اثر سید رضا صدر
پینوشتها
1. «لاتحاسدوا فان الحسد یاکل الایمان کما تاکل النار الحطب»؛ سید رضی ، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، قم، چاپ اول، 1414ق، ص118.
2. «مَنْ کَثُرَ حَسَدُهُ طَالَ کَمَدُهُ»؛ لیثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، چاپ اول، 1376ش، ص447.
3. «إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا»؛ سوره آل عمران، آیه 120.
4. «مَا أَقَلَّ رَاحَةَ الْحَسُودِ»؛ لیثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، چاپ اول، 1376ش، ص475.
5. صدر، سید رضا، حسد، قم، بوستان کتاب، ص235.
6. «الْحَسُودُ غَضْبَانُ عَلَى الْقَدَرِ»؛ حلى، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، قم، چاپ اول، 1421ق، ص362.
7. «الْعَجَبُ لِغَفْلَهِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَهِ الْأَجْسَاد»؛ سید رضی ، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، قم، چاپ اول، 1414ق، ص508.
8. «الْحَسَدُ لَا یَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَیْظاً یُوهِنُ قَلْبَکَ وَ یُمْرِضُ جِسْمَکَ»؛ مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج70، ص256.
9. «الحسد حبس الروح»؛ تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، چاپ دوم، 1410ق، ص31.
10. «الحسود کثیر الحسرات و متضاعف السیئات»؛ نورى، حسین، مستدرک الوسائل، قم، چاپ اول، 1408ق، ج12، ص22.
11. «الحسود لا خلة له»؛ نورى، حسین، مستدرک الوسائل، قم، چاپ اول، 1408ق، ج12، ص 21.