پرسش:
در آیه 55 سوره حج و آیه 8 سوره ص، افرادی که در پذیرش قرآن دچار شک هستند، به عذاب و جهنم وعده داده میشوند؛ در حالیکه در مقابلِ کسی که شک دارد، باید دلایل محکم و قوی اقامه کرد تا شکش برطرف شود، نه این که او را تهدید به عذاب و مجازات در قیامت کرد. آیا این نشان نمیدهد که قرآن از طرف خود پیامبر و متناسب با محیط عربستان است و کلام خدا نیست؟
پاسخ:
اصل فکر کردن و اندیشیدن در اسلام نه فقط آزاد، بلکه لازم و واجب است و شاید در بین کتابهای آسمانی و نوشتههای مذهبی، هیچ کتابی را نشود پیدا کرد که به اندازة قرآن، انسانها را به تفکر، تعقل و مطالعه در پدیدههای حیات، امور مادی، معنوی و انسانی، تدبر در تاریخ و امثال اینها دعوت کرده باشد.(۱) اسلام که این همه دعوت به تفکر و تدبر و حصول یقین میکند، بهطور ضمنی میفهماند که حالت اولیه بشر، جهل و شک و تردید است و با تفکر و اندیشه صحیح، باید به سر منزل یقین و اطمینان برسد.(۲) بنابراین اگر انسان در اعتقادات خود دچار وسوسه، تردید و شکوشبهه بشود، این امر به تنهایی او را سزاوار عذاب نمیکند؛ بلکه باید با چنین کسی با زبان دلیل و استدلال سخن گفت.
اما این که چرا در برخی آیات قرآن کریم، کسانی که دچار شک هستند تهدید به عذاب شدهاند موضوعی است که در این مجال به تبیین آن پرداخته خواهد شد.
عوامل و اقسام شک و راه درمان آن
1. شک ابتدایی و شک دائمی
گاهی شک، به مقتضای طبیعتِ کاوشگر و کنجکاو بشر که میخواهد از همه چیز مطلع شود، بوجود میآید؛ چنین شکی مقدمه یقین است(۳) و نهتنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه به تعبیر شهید مطهری این نوع شک، شک مقدس است.(۴) راه مواجهه با این نوع شک و برطرف کردن آن، بحث و گفتگو و دلیل و استدلال است. اما گاهی منشأ شک، دل بیمار و چشم نابینای شخص است؛ نظیر شخص نابینایی که بر اثر این نقص جسمی خود، در وجود آفتابی که در روز روشن، در وسط آسمان است، شک میکند.(۵) بنابراین ریب و شک بر دو قسم است؛ چنانکه نابینایی نیز بر دو قسم است: برخی از شکها قابل درمان و بعضی غیرقابل درمان است. عدّهای در اوایل امر در الهی بودن قرآن شک دارند و پس از دقّت میفهمند که قرآن کلام خداوند است و به آن ایمان میآورند؛ ولی عدّهای لجوجانه ایستادگی میکنند و تا آخر به این ویژگی آگاهی پیدا نمیکنند.(۶)
2. شک غیرقابل درمان کافران
نابینایی ناشی از شک گروه دوم قابل درمان نیست و قرآن کریم درباره آنها میگوید: «اینان همواره گرفتار ریب و تردیدند.»(۷) تردید همان ردّ مکرّر و بیهدف است و درباره درمان اینگونه از کوردلان میفرماید: «راه درمان آنها شکافته شدن قلب آنان است»(۸) که در قیامت حاصل میشود.(۹) بنابراین مشکل این گروه نبودن دلیل و استدلال نیست، چه این که جایجای قرآن کریم از دلایل توحید، معاد و دیگر معارف اعتقادی و بیاعتنایی و شک و تردید کافران و مشرکان به این دلایل، سخن به میان آمده است. قرآن کریم ریشه اصلی شک این گروه را نیندیشیدن آنها درباره آیات الهی میداند و میفرماید که وقتی معجزات و نشانههای رسالت برای آنها میآید، به جای تفکر در آنها، از آنها روی بر میگردانند.(۱۰) به همین دلیل تنها راه علاج این گروه عذاب الهی است که در روز قیامت دامنگیرشان میشود. بدیهی است که مقصود، همه کافران نیست؛ زیرا بسیاری از کافران بوده و هستند که پس از سالها کفر و ضلالت، موفق شدهاند ایمان بیاورند؛ بلکه مقصود کافران و منافقانی است که همواره درباره قرآن و آیین توحیدی در شک هستند و تا آخر عمر موفق نمیشوند ایمان بیاورند.(۱۱) افراد لجوج و فوقالعاده متعصب و کینهتوزی که هرگز ایمان نیاوردند و همواره به کارشکنیهاى خود ادامه دادند و تعصبشان به آنها اجازه مطالعه بیشتر و یافتن حقیقت را نمىداد.(۱۲)
نتیجه گیری
شک، گاهی به مقتضای طبیعتِ کاوشگر و کنجکاو بشر بوجود میآید و گاهی منشأ شک، دل بیمار و چشم نابینای شخص است. قسم اول قابل درمان است و راه علاج آن بحث و گفتگو و دلیل و استدلال است؛ اما قسم دوم غیرقابل درمان است و شخص، لجوجانه و متعصبانه در مقابل فهم حقیقت ایستادگی میکند و تا آخر بر سر جهل خود میماند. مشکل این گروه نبودن دلیل و استدلال نیست، بلکه ریشه اصلی شک این گروه نیندیشیدن درباره آیات الهی است؛ ازاینرو وقتی دلیل و استدلال برایشان آورده میشود، به جای تفکر، از آن روی بر میگردانند. به همین دلیل تنها راه علاج این گروه عذاب الهی است که در روز قیامت دامنگیرشان میشود.
پینوشتها
۱. خامنهای، علی، ممنوع نبودن شک در اصول مذهبی از نظر اسلام، سایت khamenei.ir، ۱۳۶۵/۱۱/۱۷، https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=21490&npt=8&nt=2&year=1365.
۲. مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم-ایران، نشر صدرا، بیتا، ص۱۳.
۳. مطهری، مرتضی، یاداشتهای استاد، قم-ایران، نشر صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۶، ص۷۵.
۴. ر.ک: مطهری، مرتضی، پانزده گفتار، قم-ایران، نشر صدرا، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۷.
۵. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم-ایران، نشر اسراء، ۱۳۸۹ش، چاپ سوم، ج۲، ص۱۳۸.
۶. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم-ایران، نشر اسراء، ۱۳۸۹ش، چاپ سوم، ج۲، ص۴۱۷.
۷. سوره توبه، آیه ۴۵.
۸. سوره توبه، آیه ۱۱۰.
۹. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم-ایران، نشر اسراء، ۱۳۸۹ش، چاپ سوم، ج۲، ص۴۱۷.
۱۰. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم-ایران، نشر اسراء، ۱۳۸۹ش، چاپ سوم، ج۲۴، ص۴۱۵.
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت-لبنان، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ش، ج۱۴، ص۳۹۴.
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران-تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، چاپ سی و دوم، ج۱۴، ص۱۴۷.