پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
توسل بدین معنا است که برای استجابت دعا از کسی مدد می‌جوییم که از نظر قرب به خداوند، نسبت به ما در مرتبه‌ی خیلی بالاتری قرار دارد و احتمال استجابت دعا بیشتر است.
فلسفه توسل

پرسش:
چرا خداوند دستور داده که توسل کنیم و از طریق واسطه‌ها به او نزدیک شویم و از او حاجت بخواهیم؟
 

 پاسخ:
در نظام احسن، جهان بر اساس علت و معلول و اسباب و مسبّبات، آفریده و تدبیر می‌شود؛ چنانکه امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «خداوند اِبا دارد از اینکه امور را جز از طریق اسباب فراهم آورد». (1) توسل نیز به معنای استفاده از اسباب مناسب برای رسیدن به حاجات مادی و معنوی است؛ به این شکل که چیزی یا کسی را در پیشگاه خداوند واسطه قرار می‌دهیم تا او وسیله تقرب ما به خدا گردد و حاجات مادی و معنوی ما برآورده شود. توسل معنای عامی دارد و در قرآن و روایات مصادیق متعددی برای آن ذکر شده است. مهم‌ترین و بارزترین مصداق آن، توسل به اولیای الهی مثل پیامبر و امام است (2) و در ادامه در قالب نکاتی، به فلسفه آن می‌پردازیم.

نکته اول: جایگاه پیامبر و امام در نظام هستی.
 پیامبر و امام به‌عنوان خلیفه و جانشین خدا در زمین خلق‌شده‌اند: «و یاد کن آنگاه‌که پروردگارت، به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینى خواهم گمارد». (3) لازمه جانشینی خدا در زمین این است که آن خلیفه و جانشین، از قدرت الهی برخوردار باشد و بتواند کارهای خدایی انجام دهد. برای نمونه قرآن کریم درباره توانایی حضرت عیسی علیه¬السلام می‌فرماید که ایشان به اذن الهی خلق می‌کرد، بیماری لاعلاج شفا می‌داد، مرده زنده می‌کرد و از امور غیبی خبر می‌داد. (4)
علاوه بر اینکه خداوند قدرت انجام بسیاری از امور را به جانشینان خود عطا نموده، آنان را واسطه نزول تمام فیوضات خود به بندگان نیز قرار داده است. در زیارت جامعه کبیره به نقل از امام هادی علیه‌السلام آمده است: «خداوند به‌واسطه شما باران را فرومی‌ریزد و به‌واسطه شماست که آسمان را از اینکه بر زمین افتد نگه می‌دارد و به‌واسطه شما اندوه را رفع و سختى را برطرف می‌کند». (5)
طبق  فرازی از دعای ماه رجب که از حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه نقل‌شده،  میان خدا و جانشینان او فرقی نیست جز اینکه ایشان بندگان و مخلوق خدا هستند: «لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَها اِلاّ اَنَّهُمْ عِبادُکَ وَخَلْقُکَ».(6)
بر این اساس روشن می‌شود که چرا خداوند ما را به توسل به پیامبر یا امام فراخوانده است. از آنجایی که آن‌ها به اذن خداوند در جهان اثرگذارند و توسل به آن‌ها در سعادت بشر مؤثر است، خداوند توسل به آن‌ها را مشروع و پسندیده دانسته است.

نکته دوم: آثار تربیتی توسل
توسل به اولیای الهی، از جهات دیگر نیز سودمند است؛ یعنی غیر از اینکه انسان را به سعادت و تأمین حاجات نزدیک می‌سازد، آثار تربیتی دیگری نیز برای او به دنبال دارد که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1. تقویت جایگاه پیامبر و امام نزد مردم
با توجه به عصمت و علم لدنی پیامبر و امام، گفتار و رفتار آن‌ها نمایان گر راه سعادت است. تشویق مردم به اینکه پیامبر و امام را دوست بدارند (7) و به آن‌ها توسل کنند، سبب می‌شود که مردم توجه بیشتری به پیامبر و امام داشته باشند و به مقام والای آن‌ها در نظام خلقت، ایمان بیابند و از سیره معصومانه و علم خطاناپذیر آن‌ها در زندگی، بیشتر استفاده نمایند.

2. توسل زمینه‌ساز امتحان الهی
جوهر توسل، خضوع در مقابل پیامبر و امام است. ازاین‌رو اگر شخصی دارای روحیه کفر و استکباری باشد، حاضر به توسل نمی‌شود. گاهی افراد حاضر به خضوع در برابر خدا می‌شوند، اما حاضر نیستند به خاطر خدا در برابر همنوع خود، خضوع نمایند؛ چنانکه ابلیس که سال‌ها خدا را عبادت می‌کرد، حاضر نشد در برابر بنده خدا به دستور خدا، اطاعت کند. (8) به همین جهت است که خداوند یکی از ویژگی‌های منافقان را این می‌داند که حاضر نیستند به پیامبر برای استغفار توسل کنند: «آن هنگام که به آنان (منافقان) گفته می‌شود نزد رسول خدا آیید تا وی از درگاه الهی برای شما آمرزش طلب کند، سرپیچی می‌کنند و تو خود می‌بینی که از روی استکبار و نخوت روی برمی‌تابند». (9) بنابراین یکی از حکمت‌های امر به توسل، زمینه‌سازی برای جدا شدن کفار و منافقان از صف مؤمنان حقیقی است.

3. دوری از عُجب و خودبزرگ‌بینی 
یکی از مهم‌ترین دام‌های شیطان، مبتلا نمودن مؤمنان، به عجب و فریفته شدن به عبادت خود است. این خطر زمانی تشدید می‌شود که شخص احساس کند دعاهای او به درگاه الهی مستجاب می‌شود؛ بنابراین وقتی مستقیماً از خداوند طلب حاجت می‌کند و یا برای تقرب به خدا متکی به عبادات خود می‌شود و حالات معنوی پیدا می‌کند، بسیاری از افراد دچار آفت بسیار خطرناک عجب می‌شوند و همین امر باعث سقوط آنان از درگاه الهی می‌شود.
ولی وقتی شخص مؤمن با توسل به اولیای الهی و واسطه قرار دادن آنان به مطلوب خود می‌رسد، این برآورده شدن حاجت یا ترقی در سیروسلوک معنوی را به شایستگی خود نسبت نمی‌دهد، بلکه آن را مدیون آبروی آن ولی خدا می‌داند و همواره خود را بدهکار لطف و کرم او می‌شمارد. با این کار ضمن اینکه به حاجات مادی و معنوی خود می‌رسد و به قرب الهی نائل می‌شود، ولی در عین حال روحیه خضوع و بندگی خود را از دست نمی‌دهد و گرفتار عجب و خودبزرگ‌بینی نمی‌شود.

نتیجه:
خداوند عالم را بر اساس اسباب و مسبّبات تدبیر می‌کند. پیامبر و امام به‌عنوان خلیفه خدا، هم از قدرت الهی برخوردار است و هم واسطه فیض و رحمت الهی بر بندگان است. ازاین‌رو در نظام آفرینش توسل به آنان لازم است. همچنین، این توسل آثار تربیتی متعددی ازجمله: تقویت جایگاه پیامبر و امام نزد مردم، جدایی مؤمنان از کفار و منافقان و نیز دوری مؤمنان از عُجب دارد.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت،1426 ق، چاپ اول، ج 1، ص ۱۸۳.
2. برای مطالعه بیشتر، رک: داودی، سعید، توسل: توحید یا شرک، قم، انتشارات امام علی بن ابی‌طالب علیه¬السلام، 1389 ش. همچنین، رک: 
سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، موسسه امام صادق علیه‌السلام، 1378 ش، ج 10، ص 178-179 و 184-185؛ نیرومند، رضا و سید محمد مرتضوی، بازشناسی مرز تفویض از ولایت تکوینی در اندیشه شیعه، مجله مطالعات اسلامی، 1390 ش، شماره 2، ص 165-188.
3. سوره بقره، آیه 30: ﴿ وَإِذ قَالَ رَبُّکَ لِلمَلَـئِکَهِ إِنِّی جَاعِل فِی ٱلأَرضِ خَلِیفَه﴾.
4. سوره آل‌عمران، آیه 49: ﴿ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ ﴾.
5. قمی، شیخ عباس، مفاتیح‌الجنان، زیارت جامعه کبیره.
6. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ ق، ج ۱، ص 803؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح‌الجنان، اعمال هرروز ماه رجب، دعای پنجم.
7. سوره شوری، آیه 23: ﴿ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى‏ ﴾.
8. سوره بقره، آیه 34: ﴿ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ ﴾.
9. سوره منافقون، آیه 5: ﴿ وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ ﴾.