پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
در طریقه خواندن نماز، بین شیعه و اهل سنت اختلاف است لذا لازم است از نظر تاریخی بررسی شود که طریقه نماز خواندن خود پیامبر(صل الله علیه و آله) به چه صورت بوده است
شیوه نماز خواندن پیامبر (صل الله علیه و آله)

سؤال:
چرا شیوه نمازخواندن شيعيان ازلحاظ تاریخی با پيامبر (صل الله علیه و آله) متفاوت است؟
 

پاسخ:
اتفاقاً ازلحاظ تاریخی شیوه و سبک نمازخواندن شیعیان به پیامبر (صلی‌الله علیه و اله) نزدیک است. امامان ما شیوه نمازخواندن را آن‌گونه که پيامبر (صلی الله علیه و آله) مي‌خواند، به ما آموختند. بدين‌سان، ما آن‌گونه نماز می‌خوانيم که پيامبر(صلی الله علیه و آله) می‌خواند. شيعيان کيفيت نماز و اصل آن را از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آموختند و به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که او عمل کرد. اين مسئله، نه‌تنها در نماز، بلکه در بسياري از احکام دين است. بنابراين، نمازخواندن ما همانند نماز پيامبر(صلی الله علیه و آله)  و ائمه (علیهم السلام) است؛ چون طبق رواياتي که از اهل‌بیت پيامبر(صلی الله علیه و آله)  رسيده است، عمل می‌کنيم. مسلم آن است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) تكتف و دست ‌بسته نماز نمی‌خواند و يا آن ‌که در نماز از سنگ و غيره استفاده می‌كرد؛ همان‌گونه كه شيعه انجام می‌دهد.
ابن رشد (متوفی: 595هـ) نیز در بيان اختلاف در مساله تکتف ریشه آنرا امر خلفا دانسته و در این رابطه می نویسد:
«سبب و ریشه اختلاف علما در این مسأله، آن است که روایات و آثار ثابت و مسلّمی وارد شده که در آنها کیفیت نماز پیامبر (صلی الله علیه وآله) به طور جامع بیان گردیده است؛ ولی در هیچ کدام نقل نشده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) دست راست خود را بر دست چپ خود قرار می داد؛ ولی ثابت شده که مردم به چنین کاری امر می شدند». (1) 
به عنوان نمونه، روايت «ابو حمید ساعدی» بیانگر آن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به هنگام نماز دستان خویش را بر هم ننهاده است. حديث «ابوحُميد ساعدى» را عدّه اى از محدّثان اهل سنت روايت كرده اند «ابوعیسی ترمذی» (متوفی:279هـ) به سند خویش از وی روایت نموده که او در حالی که در بین ده نفر از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) که یکی از آنان «قتادة بن ربعی» بود به آنان گفت: من داناترين شما به نماز رسول خدا (صلَّى اللّه عليه و آله) هستم، گفتند: به چه سبب؟ زيرا تو نه بيش از ما پيرو آن حضرت بوده اى و نه افزونتر از ما مصاحبتش كرده اى، گفت: چرا، گفتند: پس (كيفيّت نماز آن حضرت را) بر ما عرضه كن. «ابوحُميد» گفت:
رسول خدا (صلَّى اللّه عليه و آله) هرگاه مى خواست به نماز بايستد، دست ها را تا برابر شانه هايش بالا مى بُرد، سپس تكبير مى گفت و هنگامى كه همه اعضايش به حال اعتدال در جاى خود قرار مى گرفت به قرائت مى پرداخت، آنگاه تكبير مى گفت و دست ها را تا برابر شانه بالا مى بُرد، پس از آن به ركوع مى رفت و دو كف دست را بر زانوها مى گذاشت و در حال اعتدال كه نه سرش را بالا مى گرفت و نه پايين مى انداخت، ركوع را انجام مى داد. سپس از ركوع سر بلند مى كرد (مى ايستاد) و مى گفت: «سمع اللّه لمن حمده». آنگاه دست ها را تا برابر شانه ها بالا مى بُرد و تكبير مى گفت، سپس (براى سجده) متوجّه زمين شده و دست هايش را (در سجده) از پهلوهايش جدا مى گرفت، آنگاه سر از سجده برمى داشت و پاى چپش را خم مى كرد و بر آن مى نشست. انگشتان پاهايش را در سجده باز مى نمود و سجده دوم را نيز همين گونه انجام مى داد و پس از سجده، تكبير مى گفت، سپس پايش را خم كرده بر آن مى نشست در حالى كه هر عضوى به حال اعتدال قرار مى گرفت. 
ركعت بعدى را هم به همين كيفيّت انجام مى داد و پس از دو ركعت در حال قيام تكبير مى گفت و دست هايش را تا برابر شانه ها بالا مى برد همانگونه كه تكبير افتتاحيّه را انجام مى داد و در بقيّه ی نمازش نيز همين طور عمل مى كرد تا به سجده آخر. پس از آن سلام مى گفت، پاى چپ را عقب قرار مى داد و بر سمت چپ بر وَرِك (2)  مى نشست. (3)  همه گفتند: ابوحميد راست گفت، رسول خدا (صلَّى اللّه عليه و آله) بدين گونه نماز مى گزارد». (4)   «ابوعیسی ترمذی» پس از نقل این خبر حکم به صحت این خبر نموده است. (5) 
مبيّن صحّت و قبول همگانىِ روايت فوق، امور ذيل است:
1. تصديق حديث «ابوحميد» از سوی ده نفر از صحابه دلالت بر قوّت حديث و ترجيح آن بر ساير ادلّه دارد. (6)  
2. ابوحُميد فرائض و سنّت ها و مستحبّات را بيان كرده و از بر هم گذاشتن دست ها يادى نكرده است و كسانى كه حاضر بودند اين امر را بر او ايراد نگرفتند و چيزى بر خلاف او ذكر ننمودند در حالى كه بر شنيدن گفتار او حريص بودند؛ زيرا آنان در ابتداى امر، تسليم گفته ی او مبنى بر اينكه او عالمترين آنها به نماز رسول خدا (صلَّى اللّه عليه و آله) است نشدند، ولى در پايان همگى گفتند: درست گفتى، رسول خدا (صلَّى اللّه عليه و آله) همين گونه نماز مى خواند. و بسیار بعيد است كه آنان كه ده نفر بودند در همان مدّت كوتاه مذاكره دچار فراموشى شده باشند.
3. حالت طبيعى دست ها در نماز، آويختن است، زيرا آويختن دست امرى طبيعى است بنابراين، حديث مذكور بر اين اصل طبيعى دلالت مى كند.
4. چنان كه در روايت آمده، حتى يكى از حاضران در مجلس هم در باره ترك بيان دست روى دست گذاردن، به «ابوحميد ساعدى» اعتراض نكردند و چنین امری بیانگر آن است که گذاشتن دست ها بر يكديگر از سنن و مستحبّات نماز نيست، چنانكه مذهب «ليث بن سعد» و «اوزاعى» و «مالك  بن انس» چنین بوده است. (7) 
همچنین مهمترین مصدر بیانگر دست بسته نماز خواندن در نماز روایتی است که بخاری نقل نموده که در آن تصریح شده که مردم امر می شدند به اینکه نماز خویش را دست بسته بخوانند و بدیهی است که اگر مشروعیت نماز از ابتدا در بیان و فعل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) به گونه دست بسته می بود، کسی دست باز نماز نمی خواند تا نیازی بدین امر بوده باشد و چنین امری خود حاکی از آن است که خلفا و پس از آن حاکمان بنی امیه مردم را به چنین امری دستور می دادند.
روايت بخاري به نقل از «سهل بن سعد» چنین است: «كَانَ‏ النَّاسُ‏ يُؤْمَرُونَ‏ أَنْ يَضَعَ الرَّجُلُ الْيَدَ الْيُمْنَى عَلَى ذِرَاعِهِ الْيُسْرَى فِي الصَّلَاةِ». (8)    «به مردم امر می شد که مرد در حال نماز دست راست خود را بر دست چپ خود قرار دهد». 
همچنین در مساله سجده بر خاک يا سنگ (زمين) چنین امری از زمان تشریع حکم آن وجود داشته چنانکه رافع بن ابي رافع از پيامبر (صلی‌الله علیه واله) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «نمازتان کامل و صحيح نمی‌شود، مگر این‌که در سجده پيشاني را بر زمين بنهيد.»  از زمان رسول خدا (صلی‌الله علیه واله) برخى اصحاب بر سنگ سجده می‌کردند. اصحابي چون جابر بن عبدالله انصارى اين کار را مى‌کردند؛ چه در وطن بودند و چه هنگام مسافرت. جابر بن عبدالله انصارى مى‏گويد: با پيامبر (صلی‌الله علیه واله) نماز ظهر مى‏گزاردم كه يك قبضه از ريگ‏ها را در كف گرفتم تا سرد بشوند و بتوانم بر آن‌ها سجده كنم. (9)  يكى از صحابه از این‌که پیشانی‌اش به خاك برسد، دوري مى‏كرد. پيامبر بدو فرمود: پیشانی‌ات را بر خاك بگذار. (10) 
جابر بن عبدالله انصارى مى‏گويد: با پيامبر‌(صلی‌الله علیه واله) نماز ظهر مى‏گزاردم كه يك قبضه از ريگ‏ها را در كف گرفتم تا سرد بشوند و بتوانم بر آن‌ها سجده كنم. (11)  روشن است که اگر سجده بر سنگ موضوعیت نداشت، لازم نبود جناب جابر سنگ‌ها را سرد کند تا بر آن‌ها سجده کند بلکه با استفاده از پارچه‌ای برای سجده این امر را بر خود آسان می¬کرد.
ازنظر تاريخي نيز روشن است که وقتي رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مدینه منوره تشريف آوردند و دستور ساختن مسجدالنبي(صلی الله علیه و آله) را دادند، در آن زمان مسجد فرش نداشت. پيامبر (صلی الله علیه و آله) روي زمين و خاک‌هاي مسجد سجده  مي¬کردند. در زمان ابوبکر و عثمان و عمر و حضرت علي‌(علیه‌السلام) نيز روي زمين مسجد سجده می‌نمودند؛ بنابراین، تمام نمازهاي پيامبر‌(صلی‌الله علیه واله) روي زمين بود. سجده‌هاي پيامبر‌(صلی‌الله علیه واله) و مسلمانان صدر اسلام، روي خاک بود. پس قطعاً سجده بر خاک صحيح است. شيعيان که روي خاک سجده می‌کنند، به‌واسطه پيروي و متابعت از رسول خدا است؛ پس قطعاً نمازهایشان صحيح است.

نتیجه:
با توجه به منابع شیعه و سنی نمازی که شباهت بیشتری به نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارد نماز شیعیان است؛ زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) در هنگام نماز نه دستان خود را می بست و نه بر روی زیرانداز سجده می کرد. درحالی‌که مسائل وضو، نماز و برخی از عبادات را اهل سنت تغییر دادند. بهترین وجه برای شناخت نماز پیامبر شباهت نماز حضرت علی و امامان شیعه (علیهم السلام) به نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. در حقیقت نماز امامان همان نماز پیامبر (علیهم السلام) است و شیعیان به تأسی از اجرای نماز توسط امامان (علیهم السلام) به نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم تأسی نمودند.

پی نوشت:
1  . ابن رشد، بداية المجتهد ونهاية المقتصد، ج1، ص146.: «الْمَسْأَلَةُ الخَامِسَةُ اخْتَلَفَ الْعُلَمَاءُ فِي وَضْعِ الْيَدَيْنِ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فِي الصَّلَاةِ، فَكَرِهَ ذَلِكَ مَالِكٌ فِي الْفَرْضِ، وَأَجَازَهُ فِي النَّفْلِ. وَرَأَى قَوْمٌ أَنَّ هَذَا الْفِعْلَ مِنْ سُنَنِ الصَّلَاةِ وَهُمُ الْجُمْهُورُ. وَالسَّبَبُ فِي اخْتِلَافِهِمْ أَنَّهُ قَدْ جَاءَتْ آثَارٌ ثَابِتَةٌ نُقِلَتْ فِيهَا صِفَةُ صَلَاتِهِ - عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ -، وَلَمْ يُنْقَلْ فِيهَا أَنَّهُ كَانَ يَضَعُ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى الْيُسْرَى، وَثَبَتَ أَيْضًا أَنَّ النَّاسَ كَانُوا يُؤْمَرُونَ بِذَلِكَ».
2  . تورك عبارت است از اين كه انسان در حال نشستن بر روى پاى چپ بنشيند، وروى پاى راست را بر كف پاى چپ قرار دهد.
3  . ترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي،ج2، ص84؛ ابن ماجه، محمد بن يزيد، سنن الحافظ أبى عبدالله محمد بن يزيد القزويني ابن ماجه،ج2، ص162، ح862.
4  . البیهقی، السنن الكبرى، ج2، ص105، ح2517.: «فَقَالُوا جَمِيعًا: صَدَقَ، هَكَذَا كَانَ يُصَلِّي رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبِمَعْنَاهُ رَوَاهُ هُشَيْمُ بْنُ بَشِيرٍ، وَأَبُو أُسَامَةَ، وَعَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ الصَّبَّاحِ السَّمْعِيُّ وَغَيْرُهُمْ، عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ جَعْفَرٍ وَرُوِيَ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ، عَنْ أَبِي حُمَيْدٍ وَأَصْحَابِهِ».
5  . ترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي،ج2، ص84.
6  . از آن جمله: ابو هريره، سهل ساعدى، ابو اسيد ساعدى، ابو قتاده حارث بن ربعى و محمّد بن مَسْلمه.: (البیهقی، السنن الكبرى، ج2، ص146، ح2642.: «أَنَّهُ كَانَ فِي مَجْلِسٍ فِيهِ أَبُوهُ وَكَانَ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَفِي الْمَجْلِسِ أَبُو هُرَيْرَةَ، وَأَبُو أُسَيْدٍ وَأَبُو حُمَيْدٍ السَّاعِدِيُّ مِنَ الْأَنْصَارِ»؛ همان، ج2، ص184، ح2774.: «أَخْبَرَنِي عَبَّاسُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ: اجْتَمَعَ أَبُو حُمَيْدٍ وَأَبُو أُسَيْدٍ، وَسَهْلُ بْنُ سَعْدٍ وَمُحَمَّدُ بْنُ مَسْلَمَةَ»).
7  . جعفر سبحانی، راهنمای حقیقت، ص511، انشارات مشعر.
8  . بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري. ج1، ص148، ح740.
 9 . احمد حنبل، مسند احمد. ج 3، ص 327.
10 . متقي هندي، كنزالعمال، ج 7، ص 465، ح 19810.
11 . سنن الإمام النسائي، ج 2، ص 204‌، باب تبريد الحصى للسجود عليه؛ احمد حنبل، مسند احمد، ج 3، ص 327، ح 14506.