شرك خفی چیست و چه مصادیقی دارد؟
شرك بر دو قسم است: شرك جلي و شرك خفي :
شرك جلي به دو مبدأ قائل شدن است، مثل ثنويّه كه به دو مبدأ قائلند، يكي نور و يكي ظلمت، يا يكي يزدان و ديگري اهرمن.
شرك خفي عبارت از ريا است. مرائي نيز به حكم: «جعل الهه هواه؛هوا و هوس خود را خدایش قرار داده» در حكم مشرك است. در قيامت با ايشان محشور خواهد بود. (1)
مرحوم ملكی تبریزی در این مورد می فرماید:
هر گاه در دل انسان ذرهاي از محبت به مدح و ستايش و بغض و مذمت باقي مانده باشد، چنين كسي نبايد به خلاصي از جميع وجوه اين شرك اطمينان داشته باشد، زيرا كه اين نوع شرك امري پنهان، بلكه از هر پنهاني پنهانتر است. درباره آن گفته شده كه از اثر پاي مورچه در شب ظلماني بر سنگ سخت پنهانتر است.
از علامات وجود اين شرك در انسان اينست كه اگر كسي او را در حال عبادت ديد ،نشاطش افزون شود. نميگويم اگر كسي او را در حال عبادت ديد، عبادتش را بيش تر كند، بلكه نشاطش زيادتر شود.علامت ديگر اينكه هر گاه عبادت هاي پنهانيش آشكار شود، قلبش احساس راحتي كند. روحش لذت ببرد .چنين گفته شده است. گفته شده كه از نشانههاي وجود اين شرك در وجود انسان اينست كه به واسطه اعمالش خود را برتر از كساني كه آن اعمال را به جاي نميآورند ببيند. از مردم توقع اكرام و مسامحه در معامله با او داشته باشد.
از يكي از بزرگان حكايت شده كه قضای نماز سي سال خود را به جاي آورد. علت آن اين بود كه آن بزرگ سي سال نمازش را به جماعت مي گذاشت. هميشه در صف اول بود تا اينكه روزي ديرتر رسيد و نشد كه در صف اول بايستد. از اين امر در نفس خود احساس شرمندگي در مقابل ديگران نمود. به اين نتيجه رسيد نمازهائي كه در صف اول به جاي آورده، مايه سرور و راحتي نفس او بوده و از اينكه ديگران او را هميشه در صف اول مي ديدند، خوشحال بوده است. همه نمازهائي را كه در اين مدت به جاي آورده بود، قضا نمود.(2)
امام خمینی می فرماید:
كسي كه از توحيد فعلي حق تعالي اطلاع دارد و نظام وجود را صورت فاعليّت حق تعالي ميبيند و لا مؤثّر في الوجود را يا برهانا يا عيانا يافته، با چشم بصيرت و قلب نوراني حصر استعانت را نيز حصر حقيقي داند و اعانت ديگر موجودات را صورت اعانت حق داند و بنا به گفته اينها، اختصاص محامد به حق تعالي نيز وجهي ندارد، زيرا كه براي ديگر موجودات - بنابر اين مسلك - تصرّفات و اختيارات و جمال و كمالي است كه لايق مدح و حمدند، بلكه احيا و اماته و رزق و خلق ديگر امور مشترك بين حقّ و خلق است. اين امور در نظر اهل اللّه شرك، و در روايات از اين امور به شرك خفي تعبير شده، اداره انگشتري براي ياد ماندن چيزي، از شرك خفي محسوب شده است.(3)
در بعضی روایات اعتماد بر اسباب و وسایل را شرك دانسته، امام صادق علیه السلام فرمود:
«أنّ الشّرك أخفي من دبيب النّمل. و قال: منه تحويل الخاتم ليذكر الحاجة و شبه هذا؛
شرك از راه رفتن مورچه پنهان تر است. از جمله شرك گرداندن انگشتري است براي آن كه حاجت خود را از ياد نبرد، و مانند آن».(4)
معرفی كتاب:1. أوصافالاشراف؛خواجه نصیر الدین طوسی،2.چهل حدیث امام خمینی.
پی نوشت ها:
1.امام صادق ،شرحمصباحالشريعة ،مترجم، عبد الرزاق گيلاني و تصحيح رضا مرندي، پيام حق،1377ش،ص 316 .
2.ميرزا جواد ملكي تبريزي،أسرارالصلاة ،ص 272،مترجم: رضا رجب زاده، پيام آزادي،چ8، 1378 ش.
3.امام خمینی،آدابالصلاة،مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني،چ7، 1378 ش،ص 277.
4.شیخ حر عاملی،وسائل الشيعة،آل البیت،قم،1409ق، ج 5، ص 99،باب احكام الملابس، باب 61.