چرا پيغمبر بعد از نزول سوره هود فرمودند تمام موهايم سفيد شد؟
در این مورد روایات زیر وجود دارد:
«قیل يا رسول الله لقد أسرع إليك الشيب ؟ قال: شيبتني سورة هود والواقعة والمرسلات وعم يتساءلون وإذا الشمس كورت؛ (1) به رسول خدا عرض شد: چه زود پیر شدی؟
حضرت فرمود: سوره هود ، واقعه، مرسلات، عم یتسائلون و اذا الشمس كورت مرا پیر كردند».
«شيبتني سورة هود وأخواتها : الواقعة ، والقارعة ، والحاقة ، إذا الشمس كورت و سأل سائل؛ (2)سوره های هود، واقعه، قارعه ، الحاقه،اذا الشمس كورت و سئل سائل مرا پیر كردند».
«شيبتني هود وأخواتها ، وما فعل بالأمم قبلي؛ (3)سوره هود و اخواتش و رفتاری كه با امت های (سركش و طاغی) قبل شد، مرا پیر كرد».
«شيبتني هود وأخواتها : ذكر يوم القيامة ، وقصص الأمم؛ (4)سوره هود و اخواتش و یاد قیامت و قصه (تلخ) امت های قبل مرا پیر كرد».
«شيبتني هود وأخواتها الحاقة والواقعة وعم يتساءلون وهل أتاك حديث الغاشية؛ (5) سوره هود، الحاقه ف الواقعه ، عمّ و هل اتاك حدیث الغاشیه مرا پیر كرد».
بسیاری از مفسران گفته اند رسول خدا این كلام را فرمود. زیرا در سوره هود آمده:
«فاستقم كما امرت و من تاب معك؛ (6) و به بعضی از علما نسبت داده شده كه در خواب رسول خدا را دید و از ایشان پرسید: منظور شما از "مرا سوره هود پیر كرد" ، چه بوده است؟ آیا به خاطر این بوده كه در این سوره قصص انبیای قبل و هلاك امت ها آمده است؟
حضرت فرمود: نه، بلكه به خاطر این آیه : "فاستقم كما امرت" است». (6)
علامه طباطبایی می نویسد:
این كه در این آیه خطاب متوجه شخص پیامبر شده، علاوه بر این كه تشریف و رعایت احترام او هست، شدت و سنگینی بار او را هم می رساند و او را با هول خطاب و ترس مكالمه با مقام متعالی حق هم روبرو می كند و سنگینی این خطاب برای آن حضرت با سنگینی ای كه به بقیه امت متوجه می شود ، برابری می نماید و به همین جهت مفسران كلام پیامبر را كه فرمود این سوره مرا پیر كرد، به خاطر وجود این آیه گرفته اند. (7)
ایشان در بحث روایتی، روایتی را از درالمنثور نقل می كند كه وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا خطاب به مسلمانان فرمود:
شمروا شمروا = آستین ها را بالا بزنید، آستین ها را بالا بزنید
و بعد از آن ، خندان دیده نشد. (8)
صاحب ریاض السالكین هم گوید كه این آیه با امر به استقامت، جمیع انواع تكلیف را در بر می گیرد. (9)
امام به نقل از استادش (هم چنین بعض دیگر از عرفا) مطرح می كند كه صرف امر به استقامت سبب پیری زودرس پیامبر نشده، زیرا امر به استقامت در سوره شوری هم آمده (10) ولی آنچه سبب این پیری گشت، این بود كه ایشان به استقامت امت هم مأمور شد (و من تاب معك) و وظیفه استقامت امت وقتی به دوش ایشان واقع شد، او را پیر كرد.
البته همان گونه كه ملاحظه شد این كه آیه "فاستقم ..." یا ذیل آن (و من تاب معك) سبب پیری زودرس ایشان شده باشد، استنباط است و روایتی مبنی بر آن نداریم. اما در روایات سوره هود و سوره های دیگری كه "اخوات آن" خوانده شده اند، سبب پیری زودرس معرفی گشته اند و در آن سوره ها آیه "فاستقم.." و یا شبیه به آن نیست. بلكه قدر مشترك آنها انعكاس حالات قیامت و هول های آن می باشد و بنا بر آن روایات، این تهدیدهای كمر شكن در روح مبارك آن حضرت تاثیر شدید گذارده و ایشان را پیر كرده است. (11)
پی نوشت ها:
1. متقی هندی، كنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق، ج 2 ، ص 313.
2. سیوطی، الجامع الصغیر ، بیروت، دار الفكر، 1401 ق، ج 2، ص 82.
3. همان.
4. همان.
5. متقی هندی ، همان.
6. اردبیلی، زبده البیان، تهران ، مرتضویه ،ص 168.
7. طباطبایی، المیزان، قم ، انتشارات اسلامی، ج 11، ص 50.
8. همان، ص 66.
9. سید علی خان ، ریاض السالكین ، قم ، انتشارات اسلامی ، 1415 ق ، ج 3 ، ص 310.
10 شوری (42) آیه 15.
11. مكارم شیرازی ، الامثل ،ج 19 ، ص 286. طباطبایی ، همان ، ج 11 ف ص 66.