پرسش:
ميخواستم بدونم که در تاريخ اسلام پژوهشگران براي دريافت اطلاعات از گذشته از چه روش هايي به گذشته پي ميبرند و چه اصول وقواعدي دارد و چگونه به وضع اجتماعي و احوالات آن موقع ميرسند و يا به طور ديگر چگونه در تاريخ سير ميکنند؟ و سوال ديگر هم اينکه چگونه به برخي کتب تاريخي اعتماد ميکنند و روايات و داستان هايي که درمورد ائمه و پيامبر هست رو نقل ميکنند و ميدانند که حقيقت دارد؟
پاسخ:
به عنوان مقدّمه توجه داشته باشيد که اين بحث، کاملاً تخصصي است و براي يافتن پاسخ دقيق سؤال خود، بايد مطالعات خود را در حوزه علم تاريخ و به ويژه روش شناسي مطالعات تاريخي، گسترش دهيد. اينک ميکوشيم نکاتي را به اختصار ارائه کنيم.
پاسخ سؤال نخست:
در يک پاسخ اجمالي به سؤال نخست شما ميتوان گفت: تاريخ پژوه، همانند کارآگاهي است که ميخواهد به حقيقت يک حادثه پي ببرد. او از هر چيزي که بتواند خبري از واقع بدهد و يا نشانهاي از يک حقيقت باشد، استفاده خواهد کرد و خود را محدود به يک يا چند منبع نخواهد کرد. هر سخني، ردّ پايي، نشانه و علامتي، حتي اگر به صورت التزامي دلالت بر بخشي از حادثه داشته باشد، براي او قابل توجه و استناد است. گاهي نوشتهاي کوتاه در حاشي? يک نسخ? خطي، يا سنگ نوشتهاي به ظاهر بي اهميت، يا کتيبه اي مهجور و دور افتاده، يا اسطورهاي عاميانه، يا شعري در يک ديوان، از نگاه يک تاريخ پژوه بسيار ارزشمند است و او ميتواند با روش هاي معتبر در مطالعات تاريخي، اطلاعات تاريخي جالبي از آنها به دست آورد.
توضيح اينکه تاريخپژوهي (اعم از مطالعه تاريخ اسلام يا هر بخش ديگري از تاريخ)، دو رکن اساسي دارد: شناخت منابع، و روششناسي.
منابع تاريخ را به صورت عمده ميتوان در دو عنوان خلاصه کرد: منابع مکتوب و يادمانها.
1 ـ منابع مکتوب
منابع مکتوب، يکي از مهمترين منابع و ابزار کار تاريخ پژوه شمرده ميشوند. اين منابع انواع مختلفي دارند که از آن جمله است:
_ کتابهاي تاريخي، يعني کتابهايي که با هدف ثبت و ضبط گزارشهاي مربوط به وقايع گذشته نوشته شدهاند.
_ ديوانهاي اشعار، منابع ادبي و انشائات که انبوهي از اطلاعات تاريخي را در خود جاي دادهاند.
_ منابع جغرافيايي، نقشه ها، سفرنامه ها و مانند آن.
در تاريخ اسلام علاوه بر اين منابع، از منابع اختصاصي ديگري نيز بهره ميبريم، مانند:
ـ قرآن کريم که دلالتهاي تاريخي بسياري دارد و خود نيز به عنوان يک پديد? تاريخمند، دلالتهاي تاريخي فراوان دارد.
ـ کتابهاي حديثي (اعم از احاديث تفسيري و فقهي و اخلاقي و...)، که علاوه بر گزارههاي تاريخي، به صورت تضمني يا التزامي نيز دلالتهاي تاريخي بسياري دارند.
_ نسَبنامهها، تراجم و منابع رجالي (معرفي شخصيتها)، فهرستها (معرّفي کتابها و نويسندگان) و منابعي از اين دست.
2 ـ يادمانها
يادمانها را به صورت کلي، به دو گونه فيزيکي (/مادّي) و فرهنگي تقسيم ميکنند.
ـ يادمانهاي فيزيکي مانند: سنگ نوشته ها، نگاره ها، سفالها، اشياي عتيقه، سکه ها، آثار معماري، وقف نامه ها و هر اثر فيزيکي ديگري که از زمان گذشته باقي مانده باشد.
ـ يادمانهاي فرهنگي مانند: نامها، کلمات و ضرب المثلها، اسطوره ها، اشعار عاميانه و حتي خرافه ها و باورها و هر يادمان فرهنگي ديگري که بتواند بخشي از زندگي گذشت? بشر را بنماياند.
امروزه در مطالعات تاريخي، از دستاوردهاي علوم ديگري مانند زبان شناسي، اسطوره شناسي، جامعه شناسي و… نيز استفاده ميشود. اين گونه علوم نيز در واقع، روزنه اي براي شناخت يا تفسير منابع تاريخي اند و گاهي نيز باعث شناسايي منبعي جديد براي موضوع تحقيق ميشوند.
اما رکن دوم تاريخ پژوهي، شناخت روش يا همان متدولوژي تاريخ پژوهي است. آشنايي با اين روشها، کاري است تخصصي که علاوه بر کسب علم و مهارت و تجربه، مباني نظري و فلسفي نيز در پيدايش آنها نقش دارد.
براي مثال، وقتي با يک سند تاريخي مواجه ميشويم، تنها در صورت آشنايي با روش شناسي تاريخ است که ميتوانيم به تحليل آن سند بپردازيم و به سؤالاتي از اين دست پاسخ بدهيم: اين سند دقيقاً حاوي چه پيام و دلالتي است؟ آيا با ديگر داده هاي تاريخي تعارض دارد يا نه؟ و اگر تعارض دارد، اين تعارض را چگونه ميتوان برطرف کرد؟ نتايج حاصل از تحليل اين سند، چه کارکردي دارد و در کدام يک از ديگر پژوهش ها به کار مي آيد؟
پاسخ سؤال دوم:
تاريخ پژوهان براي سنجش اعتبار منابع، روشها و معيارهاي متعددي را در نظر مي گيرند که شرح آنها در اين مجال نمي گنجد. اما به صورت اجمال، دسته بندي منابع از جهت نزديکي يا دوري به زمان واقعه، بررسي دقت نويسنده در گردآوري و نقل گزارشها، گرايش هاي مذهبي و قومي و يا سياسي نويسنده يا راوي، اصالت و دقّت نسخه هاي بر جاي مانده از يک اثر، شهرت مطالب اثر در منابع کهن و يا تفرّد نقل آن، تعارض نداشتن نقلهاي آن با عقل عرفي و داده هاي مسلّم تاريخي، و معيارهايي از اين دست، در سنجش اعتبار منابع کارآيي دارند.
در مطالعات تاريخ اسلام، آن جا که به سيره پيامبر و اهل بيت مطرح مي شود، هماهنگي با گزاره هاي قطعي در اعتقادات و علم کلام نيز لحاظ ميشود و مثلاً اگر گزارشي با عصمت پيامبر در تعارض باشد، براي تاريخ پژوه مسلمان قابل قبول نيست.
براي اطلاع بيشتر
براي اطلاع بيشتر به شما توصيه مي کنيم به اين منابع بنگريد:
_ روش شناسي تاريخ، دکتر احمد پاکتچي، تنظيم و ويرايش: صالح زارعي، انتشارات دانشگاه امام صادق (عليه السّلام)
ـ نقد متن، دکتر پاکتچي، تنظيم و ويرايش: صالح زارعي، انتشارات دانشگاه امام صادق (عليه السّلام)
ـ آشنايي با منابع تاريخ اسلام و تشيّع و روش نقد اخبار، استاد محمد هادي يوسفي غروي، نشر معارف.
ـ نقد و بررسي منابع سيره نبوي، جمعي از مؤلفان، زير نظر حجة الاسلام و المسلمين رسول جعفريان، سازمان سمت.
ـ شيوه استفاده از متون تاريخي، ف حکيم زاده، نشر معارف.
کليدواژه: روش شناسي تاريخ، منابع تاريخ اسلام، نقد متن