پرسش:
چرا امام خمینی گفته هر کس بگوید رأی شورای نگهبان کذا، باید با او مثل مفسد فیالارض برخورد کرد؟
پاسخ:
در زمان های مختلف به فراخور مسائل سیاسی کشور خصوصاً بعد از اعلام تأیید و رد صلاحیتهای انتخاباتی، مطلبی از امام خمینی (ره) با ذکر آدرس و سند بهصورت وسیع منتشر میشود که «هر کس بگوید نظر شورای نگهبان کذا، مفسد فیالارض است. یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فیالارض باید قرار بگیرد». ظاهرِ این جمله کاملاً بیانگر این مطلب است که صرف آوردن إن قلت یا نقد و مخالفتی ولو در حد بیان در رابطه با احکام و عملکرد شورای نگهبان، حکم سنگین مفسد فیالارض را در پی خواهد داشت. در واقع اگر اندیشمند یا کنشگر سیاسی بهنقد یک سازمان غیر معصوم و سیاسی بپردازد که بخش بزرگی از حیثیت سیاسی و اسلامی نظام در ید آن است، باید احکام مفسد فیالارض بر او بار بشود. آیا واقعاً امام خمینی (ره) تا این حد نظر مخالف را قلع و قمع و سرکوب میکرد و شورای نگهبان را غیرقابل نقد میدانست؟
1. در رابطه با این مورد که «هر کس بگوید نظر شورای نگهبان کذا، مفسد فیالارض است»؛ با یک دروغ بزرگ (تحریف حذفی) و شیطنت سیاسی مخرب مواجه هستیم که متأسفانه بخشی از دامن زنندگان به این تهمت بزرگ، مدافعان جاهل انقلاب هستند. معنای این سخن این است که صرف نقد و تحلیل رأی یک عده ممکنالخطا و قدرتمند، مساوی با افساد فیالارض است.
امام هرگز اینچنین حکم به قلع و قمع منتقدین نداده است. اصل سخن امام خمینی (ره) چنین است: «من تکرار میکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچکس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمیگویم رأی خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأی خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فیالارض باید قرار بگیرد».(1)
نه امام صرفاً بر شورای نگهبان انتصابی متمرکز است و نه حرف از دهان بستن در کار است. امام خمینی (ره) در جملات بالا بهصراحت گفته است: «من نمیگویم رأی خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأی خودش را بگوید.» این سخن امام به معنای سرکوب منتقدین نبود، بلکه به معنای ایجاد نکردن آشوب و فساد در کشور و تمکین به قانون و عدم اعتراض با «روشهای غیر اسلامی» بود. آنچه ازنظر امام راحل در این مورد مذموم است، عدم تمکین غیرمعقول، غیر اسلامی، شیطنتآمیز و خودخواهانه از قوانین مصوب مجلس منتخب ملت و شورای محترم نگهبان است، در ادامه این سخنان، ایشان مانند ابتدای آن، به تبیین اهمیت مجلس شورای اسلامی و رأی نمایندگان منتخب ملت پرداخته است و تذکر داده است: «وقتی رأی گرفتند، اگر اکثریت رأی داد و بعد هم برده شد پیش شورای نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رأی را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسی ندانستند، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادی غضب، از مبادی فاسد، بیرون میآید. باید سر تسلیم به مجلس، یعنی سر تسلیم به اسلام «وقتی مخالف اسلام نیست»، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. «روشهای غیر اسلامی» را، اگر هم در باطن - خداینخواسته -دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. اینیک مسئلهای است اساسی و باید همه توجه داشته باشند. بهمجرد اینکه یک مطلبی «برخلاف رأی یک نفر است»، نباید بگوید مجلس درست نیست».(2)
همه میدانیم که در سراسر دنیا یکی از مهمترین مسائل کشور، احترام به قانون، قانونمداری(3) و اهمیت تمکین به آن و حتی اعتراض به قوانین در یک قالب مشخص و ضابطهمند است. وگرنه تجاوز، دستدرازی، بینظمی، اختلال در اداره کشور، اعمال سلیقه و هزار آسیب دیگر، ملت و کشور را به سمت سقوط و نابودی میبرد. آیا اینکه امام خمینی به اهمیت احترام به ضابطه و شاکله اداره کشور که مورد تصویب نمایندگان ملت و فقها و حقوقدانان کشور است تأکید کند و بگوید که نباید از طریق روشهای نامشروع، آشوبطلبانه و پرخاشگرانه (مبادی غضب) و مفسدانه باشد، مرتکب رفتاری تمامیتخواهانه و سرکوبگرانه شده است؟ آنهم در کشوری که به دلیل هولناکترین جنایات داخلی و خارجی هرروز شاهد آسیبهای بزرگی به ملت است؟
2. سخن امام خمینی یک بلوف سیاسی نیست، بلکه کاملاً ضابطه حقوقی و فقهی دارد. مفسد فیالارض رفتار مجرمانهای دارد که «موجب اخلال گسترده در نظم و امنیت عمومی کشور و ناامنی یا خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی»(4) بشود. دقیقاً اشاره امام خمینی (ره) به مدلی از مخالفت است که به این نحو بروز و ظهور یابد. وگرنه چه کسی تا به حال به این اتهام (صرف مخالفت با نظر شورای نگهبان و مفسد فیالارض) محاکمه و به مجازات مفسد فیالارض یعنی اعدام یا نفی بلد و قطع عضو(5) محکومشده است؟ افراد بسیاری از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، بارها به عملکرد شورای نگهبان انتقادهای جدی داشتهاند و حتی در مناظرات تلویزیونی آن را بیان کردهاند.
3. خود امام خمینی (ره) نیز ضمن حمایت قاطع و تأیید عملکرد شورا، بهصورت علنی از شورای نگهبان انتقاد داشته است. ایشان در ملاقات با اعضای شورا به ایشان تذکر داده است که: «من تذکراتی دارم که باید به شما آقایان عرض کنم. ... برخورد شما باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. ... شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همهجا دخالت میکنید».(6)
در جای دیگر امام در رابطه با شیوه نظر دهی و صدور رأی ایشان متذکر شده است که: «تذکّری پدرانه به اعضای عزیز شورای نگهبان میدهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چراکه یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریها است. حکومت فلسفه عملیِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند؛ و این بحثهای طلبگی مدارس که در چهارچوب تئوریهاست، نهتنها قابلحل نیست که ما را به بنبستهایی میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد- و خدا آن روز را نیاورد- باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدایناکرده اسلام در پیچوخمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متّهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد».(7)
ایشان در موردی دیگر بهصراحت بیان داشته است که: «بسمهتعالی. حضرات فقهای محترم شورای نگهبان ـ دامت افاضاتهم . با سلام و آرزوی موفقیت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروزی اسلام میتپد. گاهی دیده میشود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد میشوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجّه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست وارد شوند. از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتّی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر و یا هرکجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. برفرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم، ولی این را که معترفاند که گفتهاند: میگویند، آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است، آنهم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد. مادامیکه شما اینگونه عمل میکنید، بازهم توقّع دارید جوانان انقلابی تند احترام شمارا بگیرند. آیا شخصی که میآید نزد فقهای شورای نگهبان و میگوید: اگر گناهی هم کردهام، توبه میکنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را بهعنوان ضعف یک نماینده نقل میکند؟ بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث بر سر راه گناه و کج رفتن است. همه باید توجّه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان بهعنوان منبری پرخاش گوی که تا این مرحله حاضر است پیش رود، معرفی نشوند. شما نگویید آنها به ما بد میگویند و ما با این صحبتها جواب آنها را میدهیم. آنها که به شما بد میگویند، پست مقدّس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشستهاید که باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید. حواستان را جمع کنید که نکند یکمرتبه متوجّه شوید که انجمن حجّتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند. من به شما آقایان علاقهمندم، ولی لازم میدانم گاهی که مسئلهای را میبینم، تذکّر دهم. و¬السلام علیکم و رحمهالله و برکاته.» (8)
پس اینگونه نبوده است که امام خمینی، شورای نگهبان را قدسی و منتقد آن را مرتکب جنایت و گناه نابخشودنی بداند. اگرچه همانگونه که بیان شد، تخریب و عدم تمکین در مورد نهاد شورای نگهبان را برنمیتابید.
4. امام خمینی در میدان دادن به نظرات مختلف سعهصدر زیادی از خویش نشان میداد. دادستان وقت کل انقلاب در این رابطه در خاطرات خود آورده است: «یکی دیگر از خصوصیات حضرت امام که شاید از برجستهترین ویژگیهای ایشان محسوب میشد و مابعد از انقلاب بیشتر و بهتر آن را درک کردیم، مسئله سعهصدر ایشان بود. بارها پیشآمده بود که بعضی از اطرافیان خدمت ایشان میرسیدند و از افرادی انتقاد و بدگویی میکردند و ایشان بشدت ناراحت میشدند و میفرمودند: چرا غیبت میکنید و حرمت افراد را نگه نمیدارید؟ و من دستکم دو بار شاهد بودم که عدهای گفتند: یکی از علمای شیراز یا اصفهان پشت سر شما بدگویی کرده است و ایشان در جواب آنها گفت: خوب بدگویی کرده باشد مگر من کیستم که بدگویی یا انتقاد از من شما را اینهمه آشفته کرده و به غیبت و انتقاد از آن شخص وادار نموده است؟ حضرت امام نهتنها از انتقاد ناراحت نمیشد، بلکه از صراحت و رکگویی خوشش میآمد و در مقابل از تملق و چاپلوسی متنفر بود. یادم میآید یک روزبه جهت اختلافی که با بعضی از اعضای شورای عالی قضایی در خصوص سیاستهای قضایی داشتیم خدمت امام رسیدیم و برای بررسی مسئله و حل اختلاف، جلسهای را در حضور ایشان تشکیل دادیم و به بحث و تبادلنظر پرداختیم که کار به بگومگو و عصبانیت بعضی از افراد کشیده شد. در این موقع امام فرمودند: افرادی که ناراحتی و عصبانیتشان را اظهار میکنند پیداست از سلامت نفس بیشتری برخوردارند و اهل تظاهر و ریا و تملق نیستند. به همین جهت خود امام تعمد داشت که با اعمالی که از آن بوی تملق و چاپلوسی استشمام میشود مقابله کند».(9)
نتیجه:
امام هرگز صرف نقد به شورای نگهبان را موجب مفسد شدن نمیدانست و خود نیز از شورای نگهبان انتقاد علنی کرده بود.
ایشان با شیطنت، عدم تمکین به قانون و روشهای غیر اسلامی و اختلال در کشور مخالفت جدی داشت. ایشان درصدد بیان اهتمام به فرایند قانونگذاری و تمکین آن در کشور و البته بنای امام خمینی بر سعهصدر با مخالفان بود و نهتنها هرگز کسی به دلیل صرف انتقاد از رأی شورای نگهبان محاکمه و مجازات نشد، بلکه بسیاری از منتقدان جدی برخی از عملکردهای شورای نگهبان، بارها از فیلتر شورای نگهبان برای حضور در انتخاب عبور کرده و تأییدشدهاند.
پینوشت:
1.موسوی خمینی، سید روحالله (امام خمینی)، صحیفه امام، ج 14، ص 370.
2. موسوی خمینی، سید روحالله (امام خمینی ره)، صحیفه امام، ج 14، ص 370.
3. قانونمداری، به معنای مجموعهای از التزامهای فردی و اجتماعی به حقوق و تکالیف مشخص در عرصههای مختلف است که محدود به افراد جامعه است، بلکه حاکمان و حکومتها نیز متعلَق و موضوع قوانین حقوقی میباشند؛ مضاف بر اینکه ضرورت اهتمام حکومتها به قوانین اجتماعی، مقدم بر اجبار شهروندان به قانونگرایی است.
4. قانون مجازات اسلامی، ماده 286، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1 اردیبهشت
1392: https://rc.majlis.ir/fa/law/show/845048
5. موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، فقه الحدود و التعزیرات، ج 3، ص 558.
6. موسوی خمینی، سید روحالله(امام خمینی ره)، صحیفه امام، ج 19، ص 44.
7. موسوی خمینی، سید روحالله(امام خمینی ره)، صحیفه امام، ج 21، ص 217 و 218.
8. موسوی خمینی، سید روحالله(امام خمینی ره)، صحیفه امام، ج 21، ص 681.
9. موسوی تبریزی، سید حسین، خاطرات آیتالله سید حسین موسوی تبریزی، ج 1، ص 94 و 95.