با توجه به خصوصيات مردم کوفه در زمان حضرت علي چرا امام حسين دعوت آنان را پذيرفت؟ چرا به سمت يمن يا شهر ديگري هجرت نکردند؟
تنها ماندن امام حسين (علیهالسلام) در حادثۀ کربلا، و پیمانشکنی کساني که خود، از دعوتکنندگان آن حضرت بودند، باعث شده که ذهنيت تاريخي ما از مردم کوفه، بسيار منفي باشد. اين ذهنيت، واقعبینانه نيست.
در يک پاسخ کلّي و اجمالي، ميتوان گفت: امام حسين (علیهالسلام) به همان دليلي بهسوی کوفه رفت که 25 سال پيش از آن، پدرش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به کوفه رفته بود و آن جا را بهعنوان مرکز حکومت خويش برگزیده بود.
توضيح اينکه:
اوّلاً: کوفه حدود سال 17 هجري ساختهشده بود و ازاینرو، شهري نوساز بهحساب ميآمد و بااینحال، تا بيش از دو قرن، از مهمترين شهرهاي جهان اسلام بود. اين شهر را براي آن ساختند که نيروهاي نظامي حاضر در فتوحات، در آن سکنا گزينند و در ابتدا يک پادگان نظامي شمرده ميشد و همين باعث شده بود که شهر کوفه، محل اجتماع جنگجويان زبده باشد و فضايي نظامي داشته باشد. پس انتخاب کوفه بهعنوان مرکزي براي يک قيام، ازاینجهت کاملاً منطقي بود که در صورت نياز به نيروي نظامي، کوفه بهترين مکان براي تأمين اين نياز بود؛ چنانکه بخش مهمّي از نيروي نظامي امام علي در نبرد جمل و صفين و نهروان نيز شامل مردم کوفه ميشد.
ثانياً: از جهت فرهنگي، کوفه مهمترين پايگاه فرهنگي جهان اسلام بود و حضور چندسالۀ امام علي و فرزندانش در اين شهر، باعث ارتقاي سطح فرهنگي مردم کوفه شده بود. لذا زمينۀ اصلاحطلبی و قيام عليه ظلم و جور بنياميه، در اين شهر بيش از شهرهاي ديگر فراهم بود. قيامهاي بعدي نيز مؤيد اين معنا است.
ثالثاً: ازنظر اعتقادي نيز کوفه از همان زمان تأسيس، يک مرکز مهم براي شيعيان و عموم هواداران اهلبیت (علیهمالسلام) شناخته ميشد و ازاینجهت، فضاي آن با بصره (که تقريباً همزمان با کوفه ساخته شده بودند) تفاوت داشت. درست است که در کوفه، غير شيعيان و حتي هواداران بنياميه نيز ساکن بودند؛ ولي بههرحال، فضاي عمومي شهر موافق و همراه اهلبیت بود.(1) حوادث بعدي مانند قيام توابين و قيام مختار نيز مؤيّد همين نکته است که جريان شيعي در اين شهر، هرچند اکثريت نداشته، قدرتمند بوده است.
رابعاً: اساساً چرا از بين همۀ شهرهاي مهم در آن روزگار، فقط کوفيان امام حسين (علیهالسلام) را به شهر خود دعوت کردند؟ دليلش روشن است: بعد از مرگ معاويه، فضاي سياسي ـ اجتماعي کوفه، متأثّر از ناخشنودي مردم از حکومت يزيد بود و بدين ترتيب، شيعيان که از سالها قبل مترصد فرصت بودند، جو را در دست گرفتند و جوّ غالب، هواداري از امام حسين (ع) بود و لذا کساني مانند اشراف هم که قلباً موافق اهلبیت نبودند، براي همراهي با اين جو و جا نماندن از قافله، به امام نامه نوشتند و ايشان را به کوفه دعوت کردند. سهل گيري و ضعف نعمان بن بشير فرماندار وقت کوفه نيز در تشديد اين جو مؤثّر بود.
خامساً: ازنظر جغرافيايي نيز کوفه در مرکز جهان اسلام قرار داشت و علاوه بر اهميت استراتژيک فراوان، از جهت ارتباطي (و به تعبير امروزي، از جهت رسانهاي) هم اهمّيت فراوان داشت. هر خبري در کوفه، بهسرعت در جهان اسلام منتشر ميشد. امام حسين (علیهالسلام) ميدانست که بههرحال، به شهادت خواهد رسيد و اين را هنگام خروج از مکه نيز بهصراحت بيان فرموده بود. پس به دنبال راهي بود که خونش بياثر نشود و بيشترين تأثير و بازتاب را داشته باشد. ازاینجهت نيز کوفه بهترين انتخاب بود. برعکس؛ شهادت وي در مناطق دوردستي مانند يمن، بازتاب چنداني نمييافت.
سادساً: ازنظر سياسي نيز ـ مخصوصاً به سبب درگيري چندسالۀ کوفيان با شاميان در دوران خلافت امام علي (علیهالسلام) ـ کوفه کانون مبارزه با حکومت شام بود و کوفيان در اين راه بيشترين کشته و زنداني و تبعيدي را داده بودند.
البته مردم کوفه مشکلاتي هم داشتند؛ ازجمله اينکه عجول بودند و در تصمیمگیریها شتابزده عمل ميکردند. تابع رؤساي قبايل خويش بودند و گاه مصالح قبيله را بر مصالح عمومي جامعه ترجيح ميدادند و… ولي درمجموع، انتخاب کوفه بهعنوان مقصد حرکت امام حسين (که در صورت موفقيت بايد به مرکز قدرت امام حسين تبديل ميشد، کاري درست بوده است و نه يمن و نه هيچ شهر ديگري ويژگيهاي کوفه را نداشتند.
به تعبير ديگر، امام حسين (علیهالسلام) در جمعبندي نقاط مثبت و منفي کوفه، به اين نتيجه رسيده بود که اين شهر، مناسبترين جا براي آغاز نهضت است.(2)
در پايان به اين نکته نيز توجه داشته باشيد که مردم هيچ شهري يا منطقۀ ديگري همانند کوفيان اعلام آمادگي براي استقبال و همراهي با امام نکرده بودند و لذا عقل سياسي و اجتماعي حکم ميکرد که امام به اين دعوت پاسخ مثبت دهد و اگر امام حسين (علیهالسلام) به کوفه نرفته بود، اين سؤال براي هميشه در تاريخ باقي میماند که باوجود اين همه استعداد و آمادگي و وجود آنهمه دعوتنامه، چرا امام بهسوی کوفه نرفت؟
براي آشنايي بيشتر با فضاي کوفه و خصوصيات مردم آن، ر.ک: رسول جعفريان، حيات فکري و سياسي امامان شيعه، ص 132 ـ 134 و ص 191 ـ 192؛ ریشهری و همکاران، شهادتنامۀ امام حسين (علیهالسلام)، ص 81 تا 106.
پينوشتها
1 ـ رسول جعفريان تخمين زده است که حداقل یکچهارم جمعيت کوفه، جزو جريان شيعي بودهاند. حيات فکري و سياسي امامان شيعه، ص 192.
2 ـ ریشهری و همکاران، شهادتنامۀ امام حسين (علیهالسلام)، ص 319.