باتوجه به حكمت 373و374نهج البلاغه اگر نهي از منكركردن تنها قلبي باشد گناه نيست؟يا اينكه حتمابايد به زبان هم آورد؟
اين دو حكمت در صدد بيان مراتب امر به معروف و نهي از منكر هستند.
بنا بر بيان اين دو حكمت امر به معروف و نهي منكر سه مرتبه دارد:
مرتبه اول كه بيزاري از منكر و علاقه به معروف است. وقتي ببيند معروفي ترك شده، ناراحت مي شود و دوست دارد كه كاش آن معروف اجرا گردد و تحقق يابد يا وقتي مي بيند منكري عمل شده، منزجر مي گردد و دوست دارد كه كاش آن منكر از بين برود.
اين مرتبه در توان همه انسان ها هست و هر كس اين مرتبه را نداشته باشد و انجام ندهد، گناهكار است و به بيان امام در حكمت 374 ، مرده اي است كه بين زندگان راه مي رود. وجود اين مرحله فرد را از گناهكاران جدا مي كند. زيرا رضايت به فعل به معناي مشاركت در آن است و بي تفاوتي در مقابل ترك معروف و فعل منكر هم گناه است و با اين مرحله فرد از گناهكار بودن و مشاركت در فعل خارج مي شود. ولي به زمره مجاهدان و اقدام كنندگان براي تحقق معروف و منكر هم وارد نمي شود.
مرتبه دوم انكار زباني است . فرد كه با انكار قلبي از زمره گناهكاران خارج شد ، اگر توان انكار زباني با شرايطي كه در كتاب امر به معروف آمده، داشته باشد، با انجام اين مرحله به صف مجاهدان و مبارزان راه حق مي پيوندد و مستحق پاداش مي گردد. اگر كسي توان نداشته باشد، او با انجام همان مرتبه اول وظيفه خود را انجام داده و ديگر گناهي بر او نيست. (1)
البته اگر كسي توان امر و نهي زباني با توجه به شرايط مطرح در كتب فقهي را داشته و احتمال تاثيرگذاري هم باشد و او امر و نهي زباني نكند، در اينجا به خاطر انجام ندادن وظيفه گناهكار است و فقط تنفر قلبي كافي نيست.
مرتبه سوم اقدام عملي براي از بين بردن منكر و تحقق بخشيدن به حق است كه برترين مرحله بوده و بالاترين پاداش را دارد و توانمندان بر اين مرحله محدود تر از مراحل قبلي هستند. بسياري از افراد توان انجام اين مرحله و مرحله قبل را ندارند و فقط توان مرحله اول را دارند از اين رو با انجام مرحله اول وظيفه خود را انجام داده و به خاطر امر و نهي زباني و عملي نكردن گناهكار نيستند. اما محدود افرادي كه توانمند بر اين مرحله هستند، بايد به امر و نهي عملي اقدام كنند و اگر اقدام نكنند، گناهكارند. بنا بر اين اگر فرد فقط از ترك معروف و فعل منكر منزجر باشد و توان امر و نهي زباني و عملي نداشته باشد، از گناهكاران متمايز شده و مستحق كيفر همراهان و بي تفاوت ها نيست.
مرحله زباني و عملي بر هر كس واجب نيست و غالب افراد به دليل عجز ، با انجام ندادن اين دو مرحله از گناهكاران به حساب نمي آيند. در روايت آمده:
سئل عن الامر بالمعروف والنهي عن المنكر أواجب هو علي الأمة جميعا ؟ فقال: لا، فقيل له: ولم ؟ قال: إنما هو علي القوي المطاع العالم بالمعروف من المنكر
سوال شد آيا امر به معروف و نهي از منكر بر همه افراد واجب است؟
فرمود: نه، و در علت فرمود: اين وظيفه افراد توانمند مورد اطاعتي است كه معروف و منكر را مي شناسند ( و به احكام اين وظيفه آگاهي و به انجام آنها قدرت داشته و كلامشان تاثير گذار است) . (2)
بنا بر اين عموم مردم در اين زمينه جز انزجار قلبي و اظهار آن وظيفه اي ندارند و به خاطر انجام ندادن مراحل ديگر گناهكار نمي باشند.
پي نوشت ها:
1. محمد عبده، نهج البلاغه (خطب الامام علي)، قم، دار الذخائر، 1370 ش، ج 4، ص 89 (پاورقي).
2. شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج 11، ص 400.