کنسرت

عصر نبوی و برگزاری کنسرت در مدینه
با توجه به موضع سخت رسول خدا نسبت به غنا و استفاده از آلات موسیقی، نمی‌توان گزارش‌هایی را پذیرفت که بیان دارند در شهر مدینه مجالس غنا و رقص انجام می‌شد.

پرسش:

آیا در عصر نبوی در مدینه کنسرت برگزار می‌شد؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چه برخوردی با آن داشتند؟

پاسخ:

کنسرت در یک تعریف عرفی به معنی اجرای زنده موسیقی برای مخاطبان است. این اجرا می‌تواند توسط یک گروه یا فردی انجام شود که به‌طور کلی هدف آن ایجاد شادی و سرگرمی در بین مخاطبان است. در عصر نبوی در مدینه، کنسرت به شکل امروزی یعنی یک رویداد رسمی و سازمان‌یافته برگزار نمی‌شد؛ اما ممکن است مجالسی با موسیقی و آواز در آن زمان در قالب جشن‌های خیابانی صورت گرفته باشد. پس ضروری است به بررسی گزارش‌های موجود پرداخته تا روشن گردد در صورت برگزاری این قبیل مراسمات، چه برخوردی از جانب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله صورت می‌گرفت.

در منابع اهل‌سنت روایاتی درباره حضور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در مجالس رقص و آواز بیان کرده‌اند که در این‌جا به ذکر برخی ازاین‌روایات و اشکالات آن‌ها می‌پردازیم:

1. در گزارشی عایشه می‌گوید:

 «رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را دیدم درحالی‌که درب اتاق من ایستاده بود و اهل حبشه در مسجد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله با ابزار جنگی خود می‌رقصیدند، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مرا با عبایش پوشاند تا رقص آنان را تماشا کنم و به خاطر من آنقدر ایستاد تا اینکه من از تماشای آنان سیر شدم، پس حال دخترکان کم سن‌و‌سالی را که به لهو و لعب اشتیاق دارد، رعایت کنید.» (1)

 در گزارش دیگری در این باره می‌گوید:

 «پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مرا بر پشت خود سوار کرد درحالی‌که گونه‌ام بر گونه‌ی او بود و می‌گفت: ‌ای بنی‌ارفده ادامه دهید و آن حضرت همین‌طور ادامه داد تا اینکه من خسته شدم.» (2)

2. در خبری عایشه می‌گوید:

 «پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بر من وارد شد، دو کنیز نزد من اشعاری را که در روز جنگ بعاث با غنا خوانده می‌شد به همان صورت برایم می‌خواندند؛ ناگهان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ را دیدم که در جای خود دراز کشید و صورتش را برگرداند، ابوبکر وارد شد و به من نهیب زد و گفت: نزد پیامبر موسیقی شیطانی می‌نوازید، اما رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رو به ابوبکر کرد و فرمود: رهایشان کن.» (3)

3. همچنین عایشه می‌گوید:

 «رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ نشسته بود؛ ناگهان همهمه و صدای بچه‌ها شنیده شد. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ برخاست، دید زن حبشیه‌ای می‌رقصد و بچه‌ها اطراف او را گرفته‌اند. آن حضرت فرمود: ‌ای عایشه بیا نگاه کن، من آمدم و چانه‌ام را بر شانه‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ گذاشتم و از حد فاصل بین شانه و سر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نگاه به آن زن رقاصه می‌کردم، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ به من فرمود: آیا از تماشای آن سیر شدی؟ و من می‌گفتم نه تا ببینم جایگاهم نزد آن حضرت چقدر است! ناگهان عمر آمد، مردم از اطراف آن زن پراکنده شدند، عایشه می‌گوید: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: شیطان‌های انس و جن را می‌بینم که از عمر فرار می‌کنند، عایشه می‌گوید: من نیز برگشتم.» (4)

در این روایات نکات مشترکی دیده می‌شود که عبارتند از:

• راوی اصلی تمام این روایات، عایشه است.

• عایشه بر کم سن‌و‌سال بودن خود تأکید دارد و اشاره می‌کند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای خوشحالی و رعایت حال او به تماشای این مراسم می‌پرداخت.

• محتوای این روایات نشان می‌دهد که موسیقی و ابزار لهو و لعب، از منظر اسلام، فی‌نفسه و به‌‌خودی‌خود جایگاه مثبتی ندارند و اگر هم پیامبر در این مجالس شرکت کردند، به هدف دیگری بوده است.

نقد روایات

این روایات، فارق از بحث سندی، تناقضات و سؤالاتی را درباره سازگاری این اعمال با منزلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و قداست مسجد مطرح می‌کند. چنانکه این رفتار حضرت با آموزه‌های قرآنی سازگاری ندارد؛ «وَالَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ.» (5)

همچنین این شبهه مطرح می‌شود که چگونه ممکن است پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله با مقام و منزلتی که داشتند، اجازه دهند جلسات رقص در مسجد برگزار شود و خودشان به تماشای رقص بنشینند و یا در منزل خود مجلس ساز و آواز شیطانی برپا کنند و حال آنکه افرادی چون ابوبکر و عمر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به مسائل دینی پایبندتر از ایشان باشند.

از طرفی عایشه در این روایات خود رو کم سن‌و‌سال معرفی می‌کند که این مطلب خلاف داده‌های تاریخی است.(6)

موضع پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نسبت به موسیقی و مجالس آن

از روایات بدست می‌آید که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مسلمانان را از دف زدن، رقص، حضور در این مجالس و گوش دادن به آن‌ها نهی می‌فرمودند. (7) از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «شما را از رقص و مزمار و نرد و طبل زدن نهی می کنم.» (5)

 همچنین در روایات دیگری رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «فرشتگان وارد خانه‌ای نمی‌شوند که در آن شراب، دف، طنبور (نوعی ساز زهی مانند عود) یا نرد وجود داشته باشد و دعای اهل آن خانه مستجاب نمی‌شود و برکت از آنان برداشته می‌شود.» (7)

 حتی از برخی روایات بدست می‌آید که ایشان علاوه بر استفاده از آلات موسیقی نسبت به خرید و فروش آن نیز نهی می‌کردند و می‌فرمودند خداوند به من امر کرده که سازها و آلات موسیقی را محو کنم. (8)

نتیجه‌گیری:

 با توجه به موضع سخت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نسبت به غنا، استفاده از آلات موسیقی و خرید و فروش و حتی جمع آوری آلات آن، نمی‌توان گزارش‌هایی را پذیرفت که بیان دارند در شهر مدینه خصوصا مسجدالنبی مجالس غنا و رقص انجام می‌شد و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نه‌تنها نهی نکردند، بلکه خود به تماشای آن می‌رفتند.

 همچنین با توجه به محتوای روایات روشن می‌شود که هدف از جعل این اخبار، کم‌سن نشان دادن عایشه به هنگام ازدواج با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، شدت علاقه‌ی حضرت به او و یا فضیلت تراشی برای برخی از صحابه حضرت می‌باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله و سننه و أیامه (صحیح البخاری)، محقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، بی‌جا، انتشارات دار طوق النجاه، چاپ اول، 1422 ه، ج 7، ص 28.

2. صالحى دمشقى‏، محمد بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فی سیره خیر العباد، انتشارات دار الکتب العلمیه، بیروت، 1414 ق‏، ج‏9، ص 69.

3. صالحى دمشقى‏، محمد بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فی سیره خیر العباد، انتشارات دار الکتب العلمیه، بیروت، 1414 ق‏، ج‏9، ص 69.

4. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، محقق: أحمد محمد شاکر و محمد فؤاد عبد الباقی و إبراهیم عطوه عوض، مصر، شرکه مکتبه ومطبعه مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم 1395 ه، ج 5، ص 621.

5. سوره‌ی مؤمنون، آیه ۳.

6. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، ج ۴، ص ۱۴۶.

7. کلینى‏، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم،1362 ش‏، ج‏6، ص 432.

8. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین‏، عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405 ق،‏ ج‏1، ص 261.

9. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین‏، عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405 ق،‏ ج‏1، ص 260.

10. نورى، حسین بن محمد تقى‏، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائ، محقق: مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام‏، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام‏، 1408 ق‏، ج‏13، ص 219.