۱۴۰۴/۰۵/۳۰ ۲۳:۵۹ شناسه مطلب: 100610
پرسش:
وجوه و نظایر مطرحشده در علوم قرآنی چیست و چه فایدهای دارد؟ نقش آن در فهم و تفسیر آیات قرآن تا چه اندازه است؛ یعنی آیا بدون آن هم تفسیر و فهم آیه ممکن است؟ لطفاً چند کتاب معتبر دراینباره معرفی کنید.
پاسخ:
«وجوه» لفظ مشترکی را گویند که در چند معنا به کار میرود؛ مانند لفظ «امت» که به سه معنا آمده است: ملت، طریقت و مدت. «نظایر» هم ابه لفاظ مترادفهای گویند که معانی آنها یکسان یا نزدیک به هم باشند؛ مانند عقل، قلب و لُب که هر سه یک معنا دارند: نیروی ادراک و اندیشیدن (1).
بر اساس تعریفی دیگر، وجوه و نظایر آن است که یک واژه در چند جای قرآن به یک لفظ و یک حرکت آمده باشد و در هر موضع معنایی غیر از معانی موضع دیگر داشته باشد. به بیان دیگر، لفظ هر کلمهای که در مدخلی آمده، نظیر همان لفظ در جای دیگر باشد و تفسیر هر کلمه به معنایی غیر از معانی دیگر باشد که این همان وجوه است؛ نظایر نیز نامی بر واژگان و وجوه نامی برای معانی است (۲). بر اساس این تعریف، وجوه و نظایر هر دو درباره یک دسته از واژگان به کار میروند.
نقش وجوه و نظایر در تفسیر قرآن
یکى از مسائل قرآنى، «وجوه و نظایر» است که راه احتمال در فهم معانى قرآن را باز میکند و گاهى موجب اشتباه برخى و گاه موجب دستاویزى براى فتنهجویان شده است. فهم معانى قرآن نیاز به ورزیدگى و اندیشه عمیق دارد تا امکان سدّ احتمالات میسّر گردد؛ ازاینرو شناخت وجوه و احتمالات و نیز اشباه و نظایر ضرورت تفسیرى به شمار میرود (3).
با توجه به گوناگونی موارد کاربرد واژهها در زبان عربی، گاهی یک واژه در جملهای معنایی میدهد و همان واژه در جملهای دیگر معنایی متفاوت و حتی گاه متضاد دارد و تنها با کمک قرینههای مختلف میتوان به مفهوم درست آن واژه پی برد؛ به همین دلیل دانشمندان علوم قرآنی موضوعی را با عنوان «وجوه و نظایر» مطرح کردهاند و آن واژگان قرآنی که چنین ویژگیای را دارند، بررسی میکنند و با توجه به سیاق و قراین لفظی و غیرلفظی میکوشند تفسیر دقیقی از آیات قرآن کریم ارائه دهند. امام علی (علیه السلام) هنگامی که ابنعباس را به احتجاج با خوارج روانه کرد، به او فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ، فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ، تَقُولُ وَ یَقُولُونَ ...، وَ لَکِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّهِ، فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً: با قرآن با آنان درگیر نشو؛ زیرا قرآن معانی گوناگونی را پذیراست، میگویی و میگویند ...؛ ولی با سنت با آنان از در گفتگو در آی؛ زیرا راه چارهای جز پذیرفتن و تسلیمشدن نخواهند داشت» (4).
کتب معتبر
پیشینۀ تحقیق درباره وجوه و نظایر از کتاب تفسیر ابنعباس آغاز میشود و با کتب زیر ادامه یافته است:
«وجوه القرآن» نوشتۀ مقاتل بن سلیمان (م 150 ق)؛ «الوجوه و النظائر» اثر ابوالحسن دارم بن قبیصه بن نهشل؛ «التصاریف، تفسیر القرآن مما اشتبهت اسمائه و تصرفت معانیه» از یحیی بن سلام (م 200 ق)؛ «الأجناس» نوشتۀ ابوعبید قاسم بن سلاّم (م 244 ق)؛ «ما اتّفق لفظه و اختلف معناه» از عبیدالله بن خلید (م 240 ق)؛ «ما اتّفق لفظه و اختلف معناه فی القرآن المجید» نگاشتۀ محمد بن یزید مبرّد (م 258 ق)؛ «الأشباه و النظائر فی الألفاظ القرآنیه التی ترادفت مبانیها و تنوّعت معانیها» از ثعالبی (م 429 ق)؛ «الوجوه النواضر فی الوجوه و النظائر» نوشتۀ عبدالرحمن بن جوزی (م 597 ق). اما بهترین کتابِ در دست دراینباره کتاب «وجوه و نظایر» نوشته ابوالفضل حبیش بن ابراهیم تفلیسی (متوفای حدود سال ۶۰۰) است. این کتاب به فارسی نگاشته شده و دکتر مهدی محقق آن را تحقیق و تصحیح کرده است. درواقع این کتاب تکمیلشده کتاب مقاتل بن سلیمان است که مؤلف ابتدا به عربی بر آن میافزاید و سپس با اضافاتی آن را به فارسی درآورده است.
نتیجه:
بر اساس یک تعریف، «وجوه» به لفظ مشترکی گویند که در چند معنا به کار میرود؛ «نظایر» نیز الفاظ مترادفهای را گویند که معانی آنها یکسان یا نزدیک به هم باشند. طبق تعریفی دیگر، «وجوه» و «نظایر» آن است که یک واژه در چند جای قرآن به یک لفظ و یک حرکت آمده باشد و در هر موضع معنایی غیر از معانی موضع دیگر داشته باشد؛ «نظایر» نام چنین واژگانی و «وجوه» نام معانی آنهاست. بر اساس این تعریف، وجوه و نظایر هر دو درباره یک دسته از واژگان به کار میروند.
ضرورت شناخت وجوه و نظایر به این دلیل است که با توجه به گوناگونی موارد کاربرد واژهها در زبان عربی، گاهی یک واژه در جملهای معنایی میدهد و همان واژه در جملهای دیگر معنایی متفاوت و حتی گاهی متضاد دارد و تنها با کمک قرینههای مختلف میتوان به مفهوم درست آن واژه پی برد؛ به همین دلیل دانشمندان علوم قرآنی موضوعی را با عنوان «وجوه و نظایر» مطرح کردهاند و واژگان قرآنی با چنین ویژگیای را مورد بررسی قرار دادهاند و با توجه به سیاق و قراین لفظی و غیرلفظی میکوشند تفسیر دقیقی از آیات قرآن کریم ارائه دهند.
کتب زیادی در این موضوع نگاشته شده؛ اما بهترین کتاب دراینباره، «وجوه و نظایر» نوشتۀ ابوالفضل حبیش بن ابراهیم تفلیسی است.
پینوشتها:
1. جلالالدین سیوطی؛ الاتقان فی علوم القرآن؛ محقق: محمد ابوالفضل ابراهیم؛ قاهره: الهیئۀ المصریه العامه للکتاب، 1394 ق، ج ۲، ص ۱۴۴.
2. ابنجوزی؛ منتخب قرة العیون و النواظر فی وجوه و نظائر فی القرآن کریم؛ اسکندریه: منشاة المعارف، [بیتا]، ص ۸۱.
3. محمدهادی معرفت؛ علوم قرآنی؛ قم: مؤسسه فرهنگى انتشاراتى التمهید، 1381 ش، ج 1، ص 318.
4. ابنابیالحدید عبدالحمید بن هبةالله؛ شرح نهجالبلاغه؛ ج ۱۸، ص ۷۱، نامه ۷۷.