غبطه

حسد به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد». در مقابل حسد، «غبطه» قرار دارد که شخص آرزوی زوال نعمت کسی را ندارد.

پرسش:

وقتی دوستانم پیشرفت می‌کنند من ناراحت می‌شوم و خودم را مقایسه می‌کنم! آیا حسادت دارم؟

پاسخ:

مقدمه

صفات فضیلت و رذیلت بیشترین محتوای معارف اخلاقی را تشکیل می‌دهند؛ و بین صفات خوب و بد برخی کلیدی و ریشه‌ای و نقش مادر برای صفات دیگر است؛ یعنی زمینه برای صفات دیگر مهیا می‌کند. در بین صفات بد، حسادت و حسد بسیار نکوهش شده و زمینه بسیاری از صفات بد را مهیا می‌کند. در مورد تعریف آن و فرق آن با صفت‌های مشابهش مثل غبطه نکاتی را مطرح می‌کنیم.

متن اصلی پاسخ

1. تعریف حسد و غبطه

 حسد که در فارسی از آن تعبیر به «رشک» می‏شود، به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد»؛ بنابراین کار حسود یا ویرانگری است، یا آرزوی ویران شدن بنیان ‏نعمت‌هایی است که خداوند به دیگران داده است، خواه آن سرمایه و نعمت به او منتقل شود یا نه!

 در مقابل حسد، «غبطه» قرار دارد و آن این است که انسان آرزو کند که نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آن‌ها داشته باشد، بی‌آنکه آرزوی زوال نعمت کسی را داشته باشد.(1) در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام می‏خوانیم:

 «انَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبُطُ وَ لَایَحْسُدُ، وَ الْمُنَافِقُ یَحْسُدُ وَ لَایَغْبُطُ»؛ «مؤمن غبطه می‏خورد، ولی حسد نمی‏ورزد، امّا منافق حسد می‏ورزد و غبطه نمی‏خورد».(2)

 فیض کاشانی نیز می‌نویسد: «بدان که حسد فقط بر نعمت است و هرگاه خدا نعمتى به برادرت ارزانى کند تو نسبت به آن، دو حالت دارى: یکى آن‌که از آن نعمت متنفّر باشى و زوال آن را بخواهى؛ این حالت حسد نام دارد؛ بنابراین تعریف حسد کراهت داشتن از نعمت (دیگران) و دوست داشتن زوال آن از صاحب نعمت است. حالت دوم این‌که به نابودى نعمت علاقه نداشته باشى و از نعمت و دوام آن ناراحت نشوى، ولى نظیر آن را براى خود بخواهى. این حالت غبطه نام دارد» (3)

2. بازشناسی مصادیق غبطه از حسد

 با این تعریف از حسد، هرکسی باید ببیند آیا نسبت به دیگران حسود هست یا غبطه می‌خورد؟ آیا دوست دارد دیگران نعمتی نداشته باشند یا دوست دارد او هم مثل آن‌ها دارای مرتبه و نعمت و جایگاه باشد؟ اگر دوست دارد مانند آن‌ها شود بدون اینکه آن‌ها شکست بخورند یا نعمتی از آن‌ها گرفته شود، پس حسود نیست و فقط غبطه می‌خورد. ولی اگر دوست دارد کلاً آن‌ها هیچ موفقیتی نداشته باشند و شکست بخورند، حال چه خودش جای آن‌ها باشد یا اصلاً نباشد، این حسادت است و باید به درمان آن بپردازد. اگر مقایسه کردن یعنی اینکه ‌ای‌کاش ما هم مثل او صاحب نعمت باشیم غبطه است و اگر آرزوی از بین رفتن نعمت‌های کسی را داشته باشیم حسادت است و بهترین فردی که می‌تواند تشخیص دهد خود فرد است.

3. تلخ‌کامی و خود‌خوری

 نکته نهایی اینکه گاهی انسان از صاحب نعمت بودن دیگران ناراحت و دل‌چرکین است و خودخوری می‌کند، آرزوی زوال نعمت از او را ندارد و شاید دوست هم ندارد مانند آن باشد؛ یعنی نه حسود است و نه غبطه می‌خورد، ولی بازهم دل‌چرکین است و خودخوری می‌کند و ناراحت است. این حتی اگر حسد نباشد باز مطلوب نیست و ازنظر اخلاقی پسندیده نیست زیرا باعث می‌شود روح و روان انسان آزرده شود و تلخ‌کامی دائمی در او شکل بگیرد. از نتایج این تلخ‌کامی و خودخوری این است که نشاط عبادت از انسان گرفته می‌شود و دیگر حال عبادت و معنویت و توسل را ندارد؛ بنابراین انسان بهتر است همیشه خداوند را حکیم بداند و به نعمات و دارایی‌های دیگران فکر نکند و به نعمت‌های زیادی که خدا به او داده فکر کند و همیشه شکرگزار خداوند باشد.

نتیجه:

حسد از صفات بسیار بد است که ریشه بسیاری از صفات زشت است و به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد». البته اگردوست دارد شبیه آن فرد باشد و او هم مانند فرد دیگر صاحب نعمت بشود این صفت غبطه است و اشکالی ندارد. هرکسی خودش باید حسش را تجزیه‌وتحلیل کند ببیند حسود هست یا خیر. البته گاهی انسان‌ها از نعمت دیگران ناراحت‌اند و آرزوی سلب نعمت ندارند و دوست هم ندارند شبیه او شوند ولی ناراحت‌اند و خودخوری می‌کنند این صفت هم خوب نیست و باعث از بین رفتن حال عبادت می‌شود.

منابع برای مطالعه بیشتر:

1- کتاب حسد و دروغ اثر آیت‌الله دستغیب

پی‌نوشت‌ها:

1. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج‏2، ص 136، قم.

2. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، مؤسسه دارالحدیث العلمیه الثقافیه، قم‏ 1429 ق- 1387 ش‏، ج 2، ص 307، ح 7.

3. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، راه روشن ترجمه محجه البیضاء، مشهد، مترجم عارف و همکاران، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1372 ش، ج 5، ص 454

گاهی فاصله بین فضائل و رذائل اخلاقی بسیار کم است و جای آن است که انسان شدیدا مراقب باشد تا لغزش پیدا نکند. تفاوت بین حسد و غبطه نیز از همین نوع است.
فرق حسد و غبطه

پرسش:
فرق حسد و غبطه در چیست؟ چگونه متوجه شوم به شخصی حسادت دارم یا غبطه می‌خورم؟
 

پاسخ:
صفات خوب و بد بیشترین محتوای معارف اخلاقی را تشکیل می‌دهند؛ و بین صفات خوب و بد برخی کلیدی و ریشه‌ای و نقش مادر برای صفات دیگر است؛ یعنی زمینه برای صفات دیگر مهیا می‌کند. در بین صفات بد، حسادت و حسد بسیار نکوهش شده و زمینه بسیاری از صفات بد را مهیا می‌کند. در مورد تعریف آن و فرق آن با غبطه نکاتی را مطرح می‌کنیم.

1. حسد که در فارسی از آن تعبیر به «رشک» می‏شود، به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد»؛ بنابراین کار حسود یا ویرانگری است، یا آرزوی ویران شدن بنیان ‏نعمت‌هایی است که خداوند به دیگران داده است، خواه آن سرمایه و نعمت به او منتقل شود یا نه! در مقابل حسد، «غبطه» قرار دارد و آن این است که انسان آرزو کند که نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آن‌ها داشته باشد، بی‌آنکه آرزوی زوال نعمت کسی را داشته باشد. (1) در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام می‏خوانیم: «انَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبُطُ وَ لَایَحْسُدُ، وَ الْمُنَافِقُ یَحْسُدُ وَ لَایَغْبُطُ»؛ «مؤمن غبطه می‏خورد، ولی حسد نمی‏ورزد، امّا منافق حسد می‏ورزد و غبطه نمی‏خورد». (2) شما با این تعریف از حسد، خودتان باید ببینید آیا نسبت به دیگران حسود هستید یا غبطه می‌خورید؟ آیا دوست دارید دیگران نعمتی نداشته باشند یا دوست دارید شما هم مثل آن‌ها دارای مرتبه و نعمت و جایگاه باشد؟ اگر دوست دارید شما هم مانند آن‌ها شوید بدون اینکه آن‌ها شکست بخورند یا نعمتی از آن‌ها گرفته شود، شما حسود نیستید و غبطه می‌خورید. ولی اگر دوست دارید کلاً آن‌ها هیچ موفقیتی نداشته باشند و شکست بخورند، حال چه شما جای آن‌ها باشید یا اصلاً نباشید، این حسادت است و باید به درمان آن بپردازید.

2. اما اگر واقعاً حسادت دارید باید نکاتی پیرامون حسد به شما عرض کنیم که حسد از بیماری‏های خطرناک اخلاقی است که اگر انسان به درمان آن نپردازد دین و دنیای او را تباه می‏کند. درمان این بیماری اخلاقی  بر دو اساس استوار است. علمی و عملی. در قسمت «علمی» شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقّت کند یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد ازنظر روح و جسم و دیگر ریشه‌ها و انگیزه‌های پیدایش حسد.  حسود باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی به‌زودی جسم او را بیمار می‏کند، مانند خوره روح او را می‏پوساند  و از بین می‏برد، خواب و آرامش را از او سلب می‏کند. از طرفی باید انگیزه‌های حسد را به انگیزه‌های غبطه تبدیل کند و نیروهای ویرانگر را به نیروهای سازنده مبدّل سازد. این معنی در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه‌السلام نقل‌شده که فرمود: «احْتَرِسُوا مِنْ سُورَهِ الْجُمَدِ وَ الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَد وَ اعِدُّوا لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ عِدَّهً تُجَاهِدُونَ بِهَا مِنَ الْفِکْرِ فِی الْعَاقِبَهِ وَ مَنْعِ الرَّذِیلَهِ وَ طَلَبِ الْفَضِیلَهِ»؛ (3) خود را از شدّت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هر یک از این امور وسیله‌ای آماده سازید، ازجمله تفکّر در عواقب سوء این صفات رذیله و راه درمان و طلب فضیلت از این طریق!

3. امّا ازنظر عملی می‏دانیم تکرار یک عمل تدریجاً تبدیل به یک عادت می‏شود و ادامه عادت تبدیل به ملکه و صفت درونی می‏گردد. حسود باید با استفاده از ضد حسد به درمان پردازد که درمان هر بیماری دارویی است که از ضد آن تشکیل یافته است! در حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله می‏خوانیم: «اذَا حَسَدْتَ فَلَاتَبْغِ»؛ (4) هنگامی‌که نسبت به کسی حسد پیدا کردی بر طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار!«شما در این مورد سعی کنید برعکس همان افراد را به خاطر موفقیتشان ستایش کنید، از آن‌ها هم جلوی خودشان و هم‌پشت سرشان زیاد تعریف کنید و نه‌تنها در ذهن و فکرتان، بلکه به‌صورت لسانی نیز از آن‌ها تعریف کنید و برای موفقیت شان دعا کنید و حتی عملاً کمک کنید که در تخصصی که در آن احساس حسادت دارید، موفق شوند، راهنمایی‌شان کنید، استادان خوب، کتب خوب و هر کمکی که می‌توانید بکنید که پیشرفت کنند، این کار عملاً مثل آبی است روی آتش حسادت و باعث می‌شود کم‌کم حسادت تان نسبت به آن‌ها کم بشود؛ و در حدیث دیگری از امیر مؤمنان آمده است که فرمود: «انَّ الْمُؤْمِنَ لَایَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ»؛ مؤمن حسد خود را به کار نمی‏گیرد. 
ازجمله اموری که در درمان حسد بسیار مؤثر است راضی به رضای حق بودن و تسلیم در برابر اراده او شدن و قانع به زندگی خویش گشتن است، در حدیثی از امیر مؤمنان می‏خوانیم: «مَنْ رَضِیَ بِحَالِهِ لَمْ یَعْتَوِرَهُ الْحَسَد»؛ (6) کسی که به آنچه دارد راضی باشد، حسد در امان او را نمی‏گیرد.» به نعمت‌هایی که خدا به شما داده زیاد فکر کنید تا حس سپاس گذاری تان تقویت و حس حسادت تان کم‌تر شود. درنهایت برای موفقیت خودتان هدف‌های بلند را طرح و برنامه‌ریزی کنید و تلاش کنید به آن‌ها برسید، وقتی هدف و برنامه داشته باشید و مشغول کارهای مفید باشید، احساس پیشرفت می‌کنید و طبیعتاً احساس رضایت می‌کنید و کمتر حسادت می‌تواند روی شما اثر منفی بگذارد.

نتیجه:
حسد از صفات بسیار بد است که ریشه بسیاری از صفات زشت است. به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد». با توجه به این تعریف اگر حسود هستید با عمل به راهکارهای علمی و عملی می‌توانید به‌تدریج به درمان بپردازید.

پی‌نوشت‌ها:
1. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج‏2، ص 136، قم.
2. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، مؤسسه دارالحدیث العلمیه الثقافیه، قم‏ 1429 ق- 1387 ش‏، ج 2، ص 307، ح 7.
3. عبدالواحد تمیمی آمدی‏، تصنیف غررالحکم، ص 300، ح 6806. دفتر تبلیغات، قم، 1366 ش.
4. ابن شعبه حرانی‏، تحف العقول، ص 50. جامعه مدرسین، قم،1404 ق.
5. بحارالانوار، ج 55، ص 323، حدیث 12، موسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق.
6. عبدالواحد تمیمی آمدی‏، تصنیف غررالحکم، ص 300، ح 6808. دفتر تبلیغات، قم، 1366 ش.