۱۳۹۸/۰۷/۱۵ ۱۸:۵۵ شناسه مطلب: 97924
سلام میخواستم بپرسم علت اينکه شیعه12 امام دارد چیست و نه بيشتر چيست؟
با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.
در رابطه بااينکه چرا ما شيعيان قائليم که امامان معصوم (عليهمالسلام) دوازده نفر بيشتر نيستند گفتني است که تنها راهي که در اين زمينه وجود دارد، روايات متواتري است که از طرف پيامبر (صجوا) به دست ما رسيده است همچنين رواياتي که در آن هر امامي امام بعد از خود را معرفي نموده است. (1)
در رواياتي که حتي از طرف اهل سنت نقلشده، عدد خلفا پيامبر (ص) دوازده نفر معينشده است بهعنوان نمونه:
1-قال رسولالله (ص): «ان هذالامر لا ينقضي حتي يمضي فيهم اثنا عشر خليفه؛ اين امر (دين اسلام) به سر نيايد تا دوازده خليفه و جانشين را پشت سر گذارد.»(2) در روايات اهل سنت اين نکته نيز قيدشده که تمام اين خلفا از قريش هستند. اين احاديث قابل انطباق بر خلفاء چهارگانه- معتبر نزد اهل سنت- نيستند زيرا کمتر از دوازده نفر هستند، همچنين قابل تطبيق بر پادشاهان اموي نيستند زيرا عدد آنها بيش از دوازده نفر است، همچنين بسياري از آنها از قريش نيستند.
2- هنگاميکه آيه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْکُمْ»(3) نازل شد و اطاعت کساني که بهعنوان «اولو الامر» بهطور مطلق، واجب کرد و اطاعت ايشان را همسنگ اطاعت پيغمبر اکرم (ص) قرارداد. جابربن عبدالله انصاري از آن حضرت پرسيد: اين «اولوالامر» که اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده چه کساني هستند؟ پيامبر (ص) فرمودند: «هم خلفائي يا جابر و ائمه المسلمين منبعدی. اولهم علي بن ابي طالب، ثم الحسن، ثم الحسين، ثم علي بن الحسين، ثم محمدبن علي المعروف في التوراه بالباقر- ستدرکه يا جابر، فأذا لقيته فاقراه مني السلام- ثم الصادق (ع) جعفر بن محمد، ثم موسي بن جعفر، ثم علي بن موسي، ثم محمد بنعلي، ثم علي بن محمد، ثم الحسن بن علي، ثم سميي و کنيمي حجه الله في ارضه و بقيته في عباده ابن الحسن بن علي ... .»(4)
3-قال رسول الله (ص): «لا يزال أمر الناس ماضيا ما وليهم اثنا عشر رجلاً... کلّهم من قريش؛ تا آنکه دوازده مرد بر آنها فرمان برانند کار مردم پيوسته بگذرد... که همگى آنان از قريش هستند»؛ و نيز قال رسولالله (ص): «ان عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى؛ شمار جانشينان من به تعداد نقباى موسى است»؛ و نيز «لا يزال هذا الدين قائما حتى يکون عليکم اثنا عشر خليفه؛ تا وقتیکه دوازده خليفه و جانشين بر شما حکومت کنند دين پيوسته برپاست». (5)
رواياتي كه حاكي از آن است كه جانشينان پيامبر پس از او دوازده نفرند، توسط راويان فراواني واردشده است. گذشت زمان و آشنايي انسان با جهان روشن ساخته است كه مقصود پيامبر از اين دوازده خليفه همان امامان دوازدهگانه از اهلبيت اوست. زيرا نميتوان اين احاديث را بر خلفاي راشدين تطبيق كرد چون تعداد آنان از دوازدهتا كمتر است. همچنين نميتوان آنها را به پادشاهان اموي منطبق نمود زيرا تعداد آنان از دوازدهتا بيشتر بوده و همگي جز عمربن عبدالعزيز عناصري ظالم و ستمگر بودهاند. گذشته از اين در برخي از روايات، پيامبر فرموده است: اين دوازده نفر از دودمان هاشماند درحالیکه خلفاي بنیامیه از تيره امیه بودهاند. در برخي از روايات آمده است كه پيامبر اسلام وقتي خواست بگويد: جانشينان من همگي از بنیهاشماند از صداي خود کاست زيرا گروهي از حضار خلافت بنيهاشم را دوست نداشتند. همچنين نميتوان اين دوازده خليفه را به خلفاي بنيعباسي تفسير کرد زيرا تعداد آنان از دوازده نفر بيشتر بوده و آنان پيوسته با نزديكان پيامبر در جنگ و ستيز بودند و فرمان خدا را دربارهي نزديكان او رعايت نميکردند. بنابراين راهي جز اين نيست كه بگوييم مقصود پيامبر در روايات مزبور دوازده خليفه از عترت و اهلبيت اوست كه همگي داناترين مردم عصر خود و پارساترين و بافضيلت ترين آنها بودهاند و دانشهاي خود را جز از طريق پدران خود، كه سينهبهسينه به پيامبرمي رسيد، نگرفته بودند. (6)
4-در منتخب کنز العمال از جابر بن سمره چنين نقلشده که «بر اين امت دوازده خليفه حکومت خواهند کرد به عدد نقباء بنياسرائيل»، (7)
5-پيامبر اسلام (ص) در مورد ائمه دوازدهگانه بيان صريح دارند الائمه بعدى اثنى عشر، تسعة من صلب الحسين و التاسع مهديّهم؛ امامان بعد از من دوازده نفرند که نه نفر از ايشان از صلب امام حسين ع بوده و نهمين ايشان مهدي (عج) است. (8).
البته اگر امامان مثلاً چهارده نفر بودند و يا ۲۰ نفر و بيشتر و کمتر بودند بازهم اين پرسش مطرح بود. هرچند بايد گفت عددها رازهاي مهم دارند که ممکن است هنوز براي ما کشف نشده باشد.
بنابراين نصوصى که از پيامبر اکرم (ص) در مورد تعداد ائمه (ع) واردشده است و اهل سنت و شيعه آن را نقل کرده است، حقانيت شيعه اثبات ميشود؛ و اضافه بر آن در مورد امامت ائمه دوازدهگانه (ع) چه بهصورت دستهجمعي و چه بهصورت فردا به فرد، نصوص و متون زيادي واردشده است و هر يک از امامان امام بعد از خود را معرفى کرده است و امام بدون نصّ و تعيين امام قبلي نيست.
پينوشتها:
1. براي آگاهي بيشتر از اين روايات به «اصول کافي، ج ۱ کتاب الحجه» مراجعه کنيد.
2. صحيح مسلم، ج ۶، کتاب الاماره، باب الناس تبع لقريش ص ۳.
3. نساء، آيه ۵۹.
4. غايه المرام ص ۲۶۷، «اثبات الهداه» ج ۳ ص ۱۲۳ و ينابيع الموده ص ۴۹۴.
5. براى آگاهى بيشتر در اين زمينه ر.ک: صحيح مسلم، ج ۳، کتاب الامارة.
6. ينابيع الموده شيخ سليمان قندوزي چاپ استانبول سال 1301 و ص 446.
7. منتخب کنز العمال.
8. کفاية الاثر ۲۳، نقل ازموسوعه الامام على بن ابيطالب، ج ۲، ص ۴۸.