خلق

هرچند قرآن برای عموم مردم نازل شده است لکن فهم و درک برخی از مفاهیم آن، در گرو بدست آوردن تخصص و شناخت زبان قرآن است که مقدمات خاص خود را می طلبد.
خداوند متعال، بهترین آفریننده است یا تنها آفریننده؟

پرسش:
در قرآن، الله، تنها خالق است یا بهترین خالق؟ در برخی از آیات قرآن ادعاشده که الله خالق و آفریننده همه‌چیز است و این یعنی هیچ‌کسی غیر از الله خالق چیزی نیست؛ اما درآیات دیگری آمده که خدا بهترین خالق‌ها است و این یعنی غیر از خدا هم خالق‌های دیگری هستند اما خداوند از همه آن‌ها بهتر است! بالاخره غیر از الله خالق دیگری هست یا نیست؟!
 

پاسخ:
در مقام پاسخ به این شبهه، به سه جواب از مفسران اشاره می‌شود:

پاسخ 1: خلق بر دو نوع است.
«خلق» بر دو گونه است:
1. به معنای نوآفرینی و ایجاد چیزی بدون اینکه آن چیز سابقه وجود و نمونه قبلی داشته باشد: ﴿ خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعٰالىٰ عَمّٰا یُشْرِکُونَ﴾؛ (1) آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید. ازآنچه شریک او قرار می‌دهند، برتر است.
2. به معنای ایجاد و ساخت چیزی از اشیاء دیگر:

﴿ هُوَ اَلَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وٰاحِدَهٍ ... ﴾؛ (2) او کسی است که شما را از یک تن آفرید ... . خلق به معنای ابداع و نوآفرینی مختص خداوند است و موجود دیگری قادر به آن نیست؛ به همین دلیل، خداوند آن را از غیر خودش نفی کرده است: ﴿ أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لاٰ یَخْلُقُ أَ فَلاٰ تَذَکَّرُونَ﴾؛ (3) آیا کسی که می‌آفریند، مانند کسی است که نمی‌آفریند؟ آیا پند نمی‌گیرید؟ ﴿ ...هَلْ مِنْ خٰالِقٍ غَیْرُ اَللّٰهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ ... ﴾؛ (4)... آیا جز خدا آفریننده‌ای هست که از آسمان و زمین شما را روزی دهد؟ ﴿ ...إِنَّ اَلَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبٰاباً وَ لَوِ اِجْتَمَعُوا لَهُ ... ﴾؛ (5)... کسانی را که غیر از خدا می‌خوانید، هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند، هرچند برای این کار دست به دست هم دهند! ...
اما آن خلقی که در اثر تغییر دادن چیزی به وجود می‌آید، مختص خداوند نیست و قرآن آن را برای غیر خداوند نیز به کار برده است: ﴿ ... وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ اَلطِّینِ کَهَیْئَهِ اَلطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهٰا فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِی ... ﴾؛ (6) ... و هنگامی‌که به اذن من از گِل، مجسمه‌ای به شکل پرنده می‌ساختی پس در آن می‌دمیدی و به‌فرمان من پرنده‌ای زنده می‌شد... . (7) بنابراین، واژه «خلق» در دو معنا به کار می‌رود: 1. پدید آوردن چیزی از اجزائی که پیش‌تر وجود داشته‌اند. خلق به این معنا ویژه خدا نیست و غیر خدا هم می‌تواند به این معنا خالق باشد؛ (8) 2. پدیدآوردن چیزی از عدم و نیستی. این‌گونه از خلق، ویژه خداوند است. (9) مراد خداوند از خلق در ﴿ اَللّٰهُ خٰالِقُ کُلِّ شَیْءٍ﴾؛ (10) پدیدآوردن چیزی از نیستی و بدون نمونه مشابه قبلی و مراد از خلق در ﴿ أَحْسَنُ اَلْخٰالِقِین ﴾؛ (11) پدیدآوردن و ساختن چیزی از اجزائی که پیش‌تر وجود داشته‌اند، است.

بنابراین:
قضیه 1: غیر از الله «پدیدآورنده چیزی از عدم» نیست.
قضیه 2: غیر از الله «پدیدآورنده چیزی از اجزائی که پیش‌تر وجود داشته‌اند» است.

پاسخ 2: اسم تفضیل همیشه مفید مفاضله و برتری نیست.
اسم تفضیل برای نشان دادن این است که کسی یا چیزی صفتی را زیادتر از غیر خود دارد. برای نمونه، وقتی گفته می‌شود: «حسنٌ اعلمُ مِن حسینٍ»: حسن داناتر از حسین است یعنی حسن صفت علم را زیادتر از حسین دارد؛ اما گاهی اسم تفضیل مفید معنای برتری نیست و به معنای صفت مشبهه یا اسم فاعل به کار می‌رود. (12) برای نمونه در قرآن آمده است: ﴿ وَ هُوَ اَلَّذِی یَبْدَؤُا اَلْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ ... ﴾؛ (13) و اوست که مخلوقات را می‌آفریند سپس آنان را [پس از مرگشان] بازمی‌گرداند؛ و این برای او آسان است ....
آیا مراد از «اهون» در این آیه این است که زنده کردن مردگان برای خداوند از آفریدن آنان آسان‌تر است و درنتیجه، آفریدن برای خدا سخت‌تر از زنده کردن است؟ مشخص است که انجام همه کارها برای خدا به یک اندازه آسان است و نمی‌توان گفت: انجام کاری برای خدا آسان‌تر یا سخت‌تر از کار دیگری است. به‌خاطرهمین، هرچند در این آیه اسم تفضیل «أهون: آسان‌تر» به کار رفته، اما از آن در اینجا صفت مشبهه «هیّن: آسان» اراده شده است. (14)
در تعبیر ﴿ احسن الخالقین ﴾ نیز هرچند اسم تفضیل «احسن: برتر» به کار رفته، اما از آن برتری و مفاضله اراده نشده؛ بلکه «احسن» به معنای «حسن» است؛ به همین دلیل، ﴿ احسن الخالقین﴾ بودن خداوند یعنی او خالق خوبی است.

بنابراین:
قضیه 1: الله تنها خالق است.
قضیه 2: الله خالق خوبی است. (15)
همان‌طورکه مشخص است بین این دو گزاره هیچ‌گونه اختلاف و تناقضی وجود ندارد.

پاسخ 3: در نگاه مشرکان خداوند ﴿ احسن الخالقین ﴾ است.
خداوند در مواردی که تعابیری همچون «اهون» و ﴿ احسن الخالقین﴾ را به کار برده، مطابق نگاه و فهم نادرست مشرکان سخن گفته است. (16) یعنی چون مردم نوعاً گمان می‌کنند که زنده کردن دوباره یک شخص آسان‌تر از آفریدن اولیه او است، در قرآن از تعبیر «اهون» استفاده شده است. در حقیقت خداوند خطاب به مشرکان گفته است: حتی از نگاه شما مشرکان نیز زنده کردن مردگان که منکر آن هستید از آفریدن آغازین آنان، آسان‌تر است؛ پس چرا وقتی خداوند کاری که از نگاه شما سخت‌تر است را قبلاً انجام داده، منکر این هستید که خداوند بتواند کار آسان‌تر را نیز بعداً انجام بدهد؟ (17) 
چنانکه چون مشرکان گمان می‌کنند غیر از خداوند نیز خالق‌های دیگری وجود دارند، در قرآن از خدا با عنوان ﴿ احسن الخالقین﴾ یاد شده است؛ بنابراین، ﴿ احسن الخالقین﴾ در قرآن یعنی حتی اگر غیر از خداوند خالق‌های دیگری هم بودند، باز خداوند بهترین آنان بود و به‌خاطرهمین، شما مشرکان باید مابقی خالق‌ها را رها کنید و به سراغ بهترین آنان یعنی خداوند بیایید و تنها او را بپرستید: ﴿ أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ اَلْخٰالِقِین﴾؛ (18) آیا بت «بعل» را می‌پرستید و بهترین آفرینندگان را رها می‌کنید؟! در حقیقت خداوند با مشرکان مطابق باور غلط خودشان احتجاج و به آنان گوشزد کرده که حتی مطابق همین باور غلط نیز شما باید تنها من را بپرستید.
بنابراین:
قضیه 1: در نگاه صحیح مسلمانان، الله تنها خالق (خلق از عدم) است.
قضیه 2: در نگاه غلط مشرکان، الله بهترین خالق است.

پی‌نوشت‌ها:
 1. سوره نحل‏، آیه 3.
 2.  سوره اعراف‏، آیه 189.
 3.  سوره نحل‏، آیه 17.
 4. سوره فاطر، آیه 3.
 5.  سوره حج‏، آیه 73.
 6. سوره مائده، آیه 110 و همچنین سوره  آل‌عمران، آیه 49.
 7. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیه، چاپ اول، 1412 ق، ص 296؛ خسروی حسینی، سید غلامرضا، تفسیر لغوی و ادبی قرآن (ترجمه و تحقیق کتاب المفردات فی غریب القرآن راغب اصفهانی)، تهران، انتشارات مرتضوی، چاپ سوم، 1383 ش، ج 1، ص 632 و 633.
8.  طباطبایى، سید محمدحسین،‏ المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ دوم، 1390 ق، ج‏15، ص 22.
 9.  طبرسى، فضل بن حسن، ‏مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ اول، 1372 ش، ج‏7، ص 161.
 10.  سوره زمر، آیه 62 و سوره رعد، آیه 16: خداوند آفریننده همه‌چیز است.
 11. سوره مؤمنون‏، آیه 14؛ سوره صافات‏، آیه 125.
 12. طباطبائی، محمدرضا، صرف ساده، قم، دارالعلم، چاپ 31، 1373، ص 219 و 220.
 13. سوره روم، آیه 27.
 14. مبرد، محمد بن یزید، المقتضب، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1420 ق، ج 3، ص 201؛ شیخ صدوق ابن‌بابویه، محمد بن علی، التوحید، قم، جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم، 1416 ق، ص 200: «الأکرم معناه الکریم و قد یجیء أفعل فی معنى الفعیل مثل قوله عز و جل وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ‌ أی هین علیه و مثل قوله عز و جل لاٰ یَصْلاٰهٰا إِلاَّ الْأَشْقَى و قوله وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى یعنی بالأشقى و الأتقى الشقی و التقی».
 15. برای اطلاع از نقد این پاسخ ر.ک: سبزوارى، محمد، الجدید فى تفسیر القرآن المجید، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات‏، چاپ اول، 1406 ق، ج‏5، ص 55.
 16. راغب اصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، ص 297.
 17.  فخر رزای، مفاتیح الغیب، ج‏23، ص 266.
 18. سوره صافات‏، آیه 125.
 

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.