۱۴۰۴/۰۲/۲۳ ۱۲:۰۲ شناسه مطلب: 100094
پرسش:
دیده شده که بعضی افراد، دعاهایی را روی کفن خود مینویسند؛ یا در بازار کفنهایی با دعا وجود دارد. براساس احادیث، نوشتن چه دعاها یا اذکاری روی کفن مناسب است؟
پاسخ:
مقدمه
در متون دینی و اسلامی، آدابورسوم خاصی برای آمادهسازی میت قبل از دفن وجود دارد؛ از جمله آنها میتوان به نوشتن متون مقدس و دعاها بر روی کفن اشاره کرد. در روایات آمده است که اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) بر این امر تأکید داشته و حتی دستور به نوشتن جملاتی خاص بر روی کفن میت دادهاند. در ادامه، به بررسی برخی از این توصیهها و ادعیهای که برای نوشتن روی کفن میت مناسب دانسته شدهاند، پرداخته میشود.
پاسخ تفصیلی
1. شهادت بر وحدانیت خدا و اهلبیت علیهمالسلام
از ذکرهایی که خوب است بر روی کفن میت نوشته شود، اقرار به شهادت بر وحدانیت خداوند است. در روایات متعددی بیان شده که امام صادق علیهالسلام این کار را بر روی کفن پسرشان اسماعیل انجام دادند. در حدیثی آمده که:
«حَضَرْتُ مَوْتَ إِسْمَاعِیلَ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام جَالِسٌ عِنْدَهُ فَلَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ شَدَّ لَحْیَیْهِ وَ غَمَّضَهُ وَ غَطَّى عَلَیْهِ الْمِلْحَفَةَ ثُمَّ أَمَرَ بِتَهْیِئَتِهِ فَلَمَّا فُرِغَ مِنْ أَمْرِهِ دَعَا بِکَفَنِهِ فَکَتَبَ فِی حَاشِیَهِ الْکَفَنِ إِسْمَاعِیلُ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»؛(1)
«من در لحظهی مرگ اسماعیل حضور داشتم و ابوعبدالله (علیهالسلام) کنار او نشسته بود. وقتی مرگ او فرا رسید، امام (علیهالسلام) چانه اسماعیل را محکم بست و چشمانش را بست و او را با پارچهای پوشاند. سپس دستور داد تا او را برای تدفین آماده کنند. وقتی از آمادهسازی او فارغ شدند، امام (علیهالسلام) خواست تا کفن او آورده شود و در حاشیهی کفن نوشت: اسماعیل شهادت میدهد که هیچ معبودی جز الله نیست.»
در حدیث دیگری نیز ذکر شده که بر روی کفن حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، جملات «فَاطِمَةَ علیهالسلام تَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله» نوشته شده بود.(2)
در روایتی بیان شده که عبدالله بن جعفر حمیری از امام زمان علیهالسلام در مورد کاری که امام صادق علیهالسلام بر روی کفن اسماعیل پسرشان انجام دادند سؤال کرد:
«رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ علیهالسلام أَنَّهُ کَتَبَ عَلَى إِزَارِ ابْنِهِ إِسْمَاعِیلَ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَهَلْ یَجُوزُ أَنْ نَکْتُبَ مِثْلَ ذَلِکَ بِطِینِ الْقَبْرِ أَمْ غَیْرِهِ؛ از حضرت صادق علیهالسلام براى ما روایت شده که آن حضرت بر کفن فرزندش إسماعیل مکتوب فرموده: «إسماعیل شهادت مىدهد که هیچ معبودى جز اللَّه نیست»، آیا براى ما نیز جایز است که آن جمله را با گل قبر (امام حسین علیهالسلام) یا غیر آن بنگاریم یا نه؟»
امام زمان علیهالسلام در جواب فرمودند:
«فَأَجَابَ یَجُوزُ ذَلِک؛(3) این مورد جایز است.»
بنابراین چه خوب است که اگر قرار است ذکر و دعایی بر کفن نوشته شود، با تربت انجام گیرد. برخی علماء نیز بیان کردهاند که خوب است این شهادت با تربت امام حسین علیهالسلام نوشته شود و فضیلت زیادی دارد و با رنگ، بهخصوص رنگ سیاه، نوشته نشود.(4)
همچنین برخی از عالمان نیز توضیح دادهاند که خوب است شهادت سایر اهلبیت علیهمالسلام نیز بر روی کفن نگاشته شود. متن این شهادت میتواند اینگونه باشد:
«فلَانٌ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ وَاحِداً وَاحِداً أَئِمَّةُ الْهُدَى الْأَبْرَارُ»؛(5)
«فلانى گواهى دهد که معبودى نیست جز خداى یگانه که شریک ندارد و به اینکه محمد رسول خدا است و على امیرمؤمنان است و امامان از فرزندانش و یکیک امامان را ذکر کند، پس بنویسد: امامان او و پیشوایان هدایت و نیکان هستند.»
در این شهادت نام همهی ائمه آورده میشود و بهجای فلَانٌ نیز نام متوفی نوشته میشود.
2. برخی ادعیه
در احادیث بر نوشتن برخی دعاها بر روی کفن توصیه شده است. در ادامه برخی از این ادعیه بیان میشوند:
الف. دعای جوشن کبیر و صغیر
از موارد دیگری که توصیه شده بر روی کفن نوشته شود، دعای جوشن صغیر است. در حدیث آمده است که:
«یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّنِی أَسْتَحْیِی مِنْ عَبْدٍ یَکُونُ هَذَا الدُّعَاءُ عَلَى کَفَنِه؛(6) خداوند متعال میفرماید: من از بندهای که این دعا بر روی کفن او باشد، شرم دارم.»
همچنین آمده است که:
«قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ صلیاللهعلیهوآله أَوْصَانِی أَبِی أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیهالسلام وَصِیَّةً عَظِیمَةً بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ حِفْظِهِ وَ قَالَ لِی یَا بُنَیَّ اکْتُبْ هَذَا الدُّعَاءَ عَلَى کَفَنِی وَ قَالَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام فَعَلْتُ کَمَا أَمَرَنِی أَبِی ِ وَ هُو بِه سَرِیعُ الْإِجَابَةِ خَصَّ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ الْمُقَرَّبِینَ وَ مَا مَنَعَهُ عَنِ الْأَوْلِیَاءِ وَ الْأَصْفِیَاءِ وَ هُوَ کَنْزٌ مِنْ کُنُوزِ اللَّهِ وَ هُوَ الْمَعْرُوفُ بِدُعَاءِ الْجَوْشَنِ»؛(7)
«حسین بن علی (علیهالسلام) فرمود: پدرم، امیرالمؤمنین علی بن أبیطالب (علیهالسلام) به من وصیت کرد که این دعا را حفظ کنم و به من گفت: «ای پسرم! این دعا را بر روی کفن من بنویس.» حسین (علیهالسلام) گفت: من همانطور که پدرم به من دستور داده بود عمل کردم. این دعا سریعالاجابه است و خداوند آن را برای بندگان مقرب خود اختصاص داده است. هیچچیزی مانع از رسیدن آن به اولیاء و برگزیدگان نخواهد شد و این دعا یکی از گنجهای خداوند است که به دعای جوشن معروف است.»
این دعا با عبارات زیر آغاز میشود:
«إِلَهِی کَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَى عَلَیَّ سَیْفَ عَدَاوَتِهِ وَ شَحَذَ لِی ظُبَةَ مُدْیَتِهِ وَ أَرْهَفَ لِی شَبَا حَدِّهِ وَ دَافَ لِی قَوَاتِلَ سُمُومِهِ وَ سَدَّدَ نَحْوِی صَوَائِبَ سِهَامِهِ وَ لَمْ تَنَمْ عَنِّی عَیْنُ حِرَاسَتِهِ وَ أَضْمَرَ أَنْ یَسُومَنِی الْمَکْرُوهَ وَ یُجَرِّعَنِی ذُعَافَ مَرَارَتِهِ فَنَظَرْتَ إِلَى ضَعْفِی عَنِ احْتِمَالِ الْفَوَادِحِ وَ عَجْزِی عَنِ الِانْتِصَارِ مِمَّنْ قَصَدَنِی بِمُحَارَبَتِه... .»
دعای جوشن کبیر نیز از سایر ادعیهای است که خوب است بر روی کفن نوشته شود. در روایت آمده که:
«قَالَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام أَوْصَانِی أَبِی علیهالسلام بِحِفْظِهِ وَ تَعْظِیمِهِ وَ أَنْ أَکْتُبَهُ عَلَى کَفَنِهِ وَ أَنْ أُعَلِّمَهُ أَهْلِی وَ أَحُثَّهُمْ عَلَیْه؛(8) امام حسین (علیهالسلام) فرمود: پدرم (علیهالسلام) به من وصیت کرد که این دعا را حفظ کنم و آن را بزرگ شمارم، و همچنین آن را بر روی کفن خود بنویسم و به خانوادهام بیاموزم و آنها را به خواندن آن تشویق کنم.»
فرازهای آغازین دعای جوشن کبیر نیز چنین است:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا کَرِیمُ یَا مُقِیمُ یَا عَظِیمُ یَا قَدِیمُ یَا عَلِیمُ یَا حَلِیمُ یَا حَکِیمُ. یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ یَا وَلِیَّ الْحَسَنَاتِ یَا غَافِرَ الْخَطِیئَاتِ یَا مُعْطِیَ الْمَسْأَلَاتِ یَا قَابِلَ التَّوْبَاتِ یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا دَافِعَ الْبَلِیَّات... .»
ب. دعای تهلیل
دعایی با عنوان دعای تهلیل در کتاب بلد الامین(9) ذکر شده است. در کتاب مستدرک الوسائل، در مورد فضائل نوشتن این دعا بر روی کفن چنین نقل شده است:
«عَنِ النَّبِیِّ صلیاللهعلیهوآله أَنَّ جَبْرَئِیلَ نَزَلَ عَلَیَّ بِهَذَا الدُّعَاءِ مِنْ عِنْدِهِ تَعَالَى وَ أَنَّهُ مَکْتُوبٌ عَلَى قَوَائِمِ الْعَرْشِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ مَنْ کَتَبَهُ عَلَى کَفَنِهِ بِکَافُورٍ جَعَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ وَ آنَسَهُ فِیهِ وَ سَهَّلَ عَلَیْهِ هَوْلَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ وَ بَعَثَ إِلَى قَبْرِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ مَعَ کُلِّ مَلَکٍ طَبَقٌ عَلَیْهِ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ یُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ وَ یَفْتَحُونَ لَهُ بَاباً إِلَیْهَا وَ یُوَسِّعُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ مَدَى بَصَرِهِ وَ لَا یُعَذِّبُهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَى أَنْ قَالَ وَ یُسَمَّى دُعَاءَ التَّهْلِیل»؛(10)
«از پیامبر (صلىاللهعلیهوسلم) نقل شده است که جبرئیل به دستور خداوند متعال این دعا را بر من نازل کرد و اینکه این دعا بر ستونهای عرش نوشته شده است. سپس فرمود: «هر کس این دعا را بر روی کفن خود با کافور بنویسد، خداوند قبر او را به باغی از باغهای بهشت تبدیل خواهد کرد و در آنجا به او انس خواهد داد و سختیهای سؤالات منکر و نکیر را بر او آسان خواهد ساخت. همچنین به قبر او هفتاد هزار ملک خواهد فرستاد که هرکدام از آنها طبقهایی پر از میوههای بهشتی با خود خواهند آورد و او را به بهشت بشارت خواهند داد و در آنجا دربهایی بهسوی بهشت برایش باز خواهد شد. خداوند قبر او را بهاندازه دید چشمش وسیع خواهد کرد و او را عذاب نخواهد کرد.» و این دعا به نام «دعای تهلیل» شناخته میشود.»
بخشی از متن این دعا چنین است:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِعَدَدِ کُلِّ تَهْلِیلٍ هَلَّلَهُ الْمُهَلِّلُونَ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ بِعَدَدِ کُلِّ تَکْبِیرٍ کَبَّرَهُ الْمُکَبِّرُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِعَدَدِ کُلِّ تَحْمِیدٍ حَمَّدَهُ الْحَامِدُونَ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بِعَدَدِ کُلِّ تَسْبِیحٍ سَبَّحَهُ الْمُسَبِّحُونَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ بِعَدَدِ کُلِّ اسْتِغْفَارٍ اسْتَغْفَرَهُ الْمُسْتَغْفِرُون... .»
به دلیل طولانی بودن متن این دعا و دعاهای جوشن از انعکاس آنها در این نوشتار خودداری شده است. علاقهمندان میتوانند با مراجعه به منبع اصلی این ادعیه که در پینوشت مشخص شده، از این ادعیه بهره ببرند.
3. قرآن
از چیزهایی که برای نوشتن بر کفن میت مناسب دانسته شده است، سورههای قرآن کریم است. در حدیثی نقلشده که:
حسن بن عبداللَّه صیرفىّ از قول پدرش گفت: «موسى بن جعفر علیهماالسّلام در زندان سندىّ بن شاهک وفات یافت و حضرت را بر تابوتى گذاشته و نداء کردند: این امام رافضىها (شیعیان) است، او را بشناسید... در این هنگام سلیمان بن أبیجعفر (عموى هارون) از قصرش بیرون آمد و... جنازه آن حضرت را گرفتند و بر سر چهارراه قرار دادند و منادیان نداء دادند: هر کس مىخواهد طیّب بن طیّب موسى بن جعفر علیهماالسّلام را ببیند، بیاید، مردم جمع شدند و حضرت را غسل دادند و با حنوطى فاخر و گرانبها، ایشان را حنوط کردند و سلیمان بن أبیجعفر آن حضرت را در کفنى که براى خود ترتیب داده بود، از برد یمانى، که قیمت آن دو هزار و پانصد دینار بوده و تمام قرآن بر آن نوشته شده بود، کفن کرد، و خود با پاى برهنه، بدون عمامه و گریبان چاک، آن حضرت علیهالسلام را تشییع کرد و در «مقابر قریش» دفن کرد.»(11)
مطابق این روایت، امام کاظم علیهالسلام در کفنی که بر آن تمام قرآن نوشته شده بود کفن شد. البته همانگونه که در این روایت مشخص است، این کفن توسط خود امام معصوم علیهالسلام تهیه نشده بود؛ بلکه توسط سلیمان بن أبیجعفر مهیا گشته بود. اما به جهت این که امام رضا علیهالسلام در تشییع جنازه حضور داشتند و نهی از این کار نکردند، میتوان این کار را بر استحباب حمل کرد.(12)
در روایتی دیگر نیز بدون استناد به معصوم علیهالسلام، نوشتن سوره تحریم بر روی میت، موجب کم شدن عذاب او دانسته شده است که این روایت از جهت سندی قوی نیست.(13)
4. سایر موارد
علاوه بر عناوین بیان شده، مواردی دیگر نیز وجود دارد که بر روی کفن میت نوشته میشود:
الف. بعضی نوشتن حدیث سلسلهالذهب و سند آن را توصیه کرده و برای آن آثاری همچون غفران الهی ذکر کردهاند.(14) برای این قول نیز مستندی از روایات ذکر نشده است. البته با توجه به این که یکی از موارد توصیه شده که دارای روایات متعدد و قابل قبولی بود، شهادت بر وحدانیت خداوند بود، شاید بتوان حدیث سلسهالذهب را بهنوعی در راستای همین شهادت دانست و با این توجیه، آن را به موضوع شهادت ملحق دانست. کتاب عروه الوثقی نوشتن این حدیث را بر کفن مستحب میداند.(15)
متن این حدیث مطابق نقل بحارالأنوار چنین است:
«(قَالَ الإمام علی بن موسی الرضا علیهالسلام) حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ الْکَاظِمُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ زَیْنُ الْعَابِدِینَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ شَهِیدُ أَرْضِ کَرْبَلَاءَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ شَهِیدُ أَرْضِ الْکُوفَهِ قَالَ حَدَّثَنِی أَخِی وَ ابْنُ عَمِّی مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله قَالَ حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ علیهالسلام قَالَ سَمِعْتُ رَبَّ الْعِزَّةِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یَقُولُ کَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ صَدَقَ جَبْرَئِیلُ علیهالسلام وَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةُ علیهالسلام.»
ب. در حدیثی دو بیت شعر به امیرالمؤمنین علیهالسلام منسوب شده است و نقل شده که ایشان بر کفن سلمان رحمهاللهعلیه این اشعار را نوشتهاند. این روایت از جهت سندی ضعیف است. درعینحال برخی نوشتن این اشعار را بر کفن مستحب میدانند. متن این شعار چنین است:
«رَفَدْتُ عَلَى الْکَرِیمِ بِغَیْرِ زَادٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ الْقَلْبِ السَّلِیمِ * وَ حَمْلُ الزَّادِ أَقْبَحُ کُلِّ شَیْءٍ إِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَى الْکَرِیم.»(16)
ج. در کنار این، دعایی نیز نقل شده که در منابع، منسوب به معصومان علیهمالسلام نشده و برای آن نیز سندی یافت نشد و گفته شده میتوان بر روی کفن نگاشت. این دعا نیز به دلیل مشکلات بیان شده از جهت سندی قابلاعتماد نیست. متن این دعا نیز چنین است:
«یَا قَاهِراً بِالْمَنَایَا کُلَّ قَهَّارٍ بِنُورِ وَجْهِکَ أَعْتِقْنِی مِنَ النَّارِ إِلَیْکَ أَعْلِمْنِی مَنْ کَانَ بَعْضُهُ مِنْ اهلبیتی وَ وُدِّی وَ مِثَالِی فِی مُظْلِمَةٍ غَبْرَاءَ مُوحِشَةٍ فَرْداً غَرِیباً وَحِیداً تَحْتَ أَحْجَارِی أَمْسَیْتُ ضَیْفَکَ یَا ذَا الْجُودِ مُرْتَهَناً وَ أَنْتَ أَکْرَمُ مَنْزُولٍ بِهِ یَا سَتَّارُ فَاجْعَلْ قِرَایَ بِفَضْلٍ مِنْکَ مَغْفِرَةً إِلَیْکَ أَنْجُو بِهَا یَا خَیْرَ غَفَّارٍ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا شَابَتْ عَبِیدُهُمْ أَعْتَقُوهُمْ فِی رِقِّهِمْ عِتْقَ أَحْرَارٍ وَ أَنْتَ یَا سَیِّدِی أَوْلَى بِهِمْ کَرَماً قَدْ شِبْتُ فِی الرِّقِّ فَأَعْتِقْنِی مِنَ النَّارِ یَا هُوَ یَا رَبِّ.»(17)
د. برخی نوشتن اسم چهل مؤمن بر روی کفن و شهادت آنها بر ایمان متوفی را توصیه میکنند.(18) برای این کار، روایت و سفارشی از اهلبیت علیهمالسلام یافت نشد.
در انتها باید اشاره کرد که درست است نوشتن آیات قرآن، دعاهای جوشن صغیر و کبیر و سایر متون مقدس بر روی کفن مستحب است، اما باید توجه داشت که این کار آداب خاصی دارد و نباید در مکانی صورت گیرد که به آن بیاحترامی شود. بهطور مثال، باید از نوشتن این متون در قسمتهایی که ممکن است در معرض نجاست و آلوده شدن و بیاحترامی قرار گیرند، پرهیز کرد.(19)
نتیجهگیری:
در پایان، میتوان گفت که نوشتن شهادت به وحدانیت خداوند و اهلبیت علیهمالسلام و همچنین برخی دعاها و آیات قرآن بر روی کفن میت، از دیدگاه روایات پسندیده است و میتواند موجب افزایش رحمت و برکت برای فرد متوفی میگردد. توجه به این نکته ضروری است که این عمل باید با رعایت آداب و احترام ویژهای انجام شود تا از هرگونه بیاحترامی و عدم ادب جلوگیری گردد.
پینوشتها:
1. طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، محقق/مصحح: خرسان، حسن الموسوى، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج1، ص289، ح842.
2. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالأنوار (ط-بیروت)، محقق/مصحح: جمعى از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق، ج78، ص335، ح335.
3. طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج، محقق/مصحح: خرسان، محمدباقر، مشهد: نشر مرتضى، 1403ق، ج2، ص489.
4. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، محقق/مصحح: ندارد، قم: کنگره جهانى هزاره شیخ مفید (رحمهاللهعلیه)، 1413ق، ص78.
5. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، محقق/مصحح: ندارد، بیروت: مؤسسه فقه الشیعه، 1411ق، ج1، ص18.
6. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق/مصحح: کرمانى، ابوطالب و محرر، محمدحسن، قم: دارالذخائر، 1411ق، ص230.
7. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق/مصحح: کرمانى، ابوطالب و محرر، محمدحسن، قم: دارالذخائر، 1411ق، ص231.
8. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالأنوار (ط-بیروت)، محقق/مصحح: جمعى از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق، ج91، ص384.
9. کفعمى، ابراهیم بن على عاملى، البلد الأمین و الدرع الحصین، محقق/مصحح: ندارد، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1418ق، ص374.
10. نورى، حسین بن محمدتقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق/مصحح: مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، قم: مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، 1408ق، ج2، ص239، ح1878.
11. ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، محقق/مصحح: لاجوردى، مهدى، تهران: نشر جهان، 1378ق، ج1، ص100، ح5.
12. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالأنوار (ط-بیروت)، محقق/مصحح: جمعى از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق، ج78، ص328.
13. نورى، حسین بن محمدتقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق/مصحح: مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، قم: مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، 1408ق، ج2، ص241، ح1879.
14. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالأنوار (ط-بیروت)، محقق/مصحح: جمعى از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق، ج49، ص127.
15. یزدى، محمدکاظم بن عبدالعظیم، العروه الوثقى، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1409ه.ق، ج1، ص412.
16. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، زاد المعاد - مفتاح الجنان، محقق/مصحح: اعلمى، علاءالدین، بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات، 1423ق، ص575.
17. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، زاد المعاد - مفتاح الجنان، محقق/مصحح: اعلمى، علاءالدین، بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات، 1423ق، ص575.
18. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالأنوار (ط-بیروت)، محقق/مصحح: جمعى از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق، ج102، ص149.
19. یزدى، محمدکاظم بن عبدالعظیم، العروه الوثقى، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1409ه.ق، ج1، ص410.