عید اضحی

حقيقت عيدقربان، ذبح نفس سركش و مبارزه با ظلم و ظالم است و يادآور قربانگاه ابراهيم خليل الله و درس ايثار و فداكاري در راه خدا است.
فلسفه و حکت قربانی

   پرسش:
فلسفه و حكمت عيد قربان چيست؟
 

پاسخ:

قرباني يك عبادت مالي و از شعائر اسلام است و در مقابل ديگر عبادت هاي مالي ويژگيهاي خاصي در بر دارد، با توجه به آن ويژگيهاي قرباني بين عبادت هاي ديگر جايگاه و اهميت ممتازي را حائز است.

- مفهوم و معني قرباني:

از نظر معناي لغوي «قرباني» از لفظ «قربان» گرفته شده است، هر آن چيزي كه وسيلۀ تقرب و نزديكي خداي متعال باشد آن را «قرباني» مي گويند، آن چيز خواه ذبح حيوان باشد يا ديگر صدقات.

بعضي از علماء هر نيكي و عمل خير را كه باعث قرب و رحمت الهي باشد «قرباني» مي نامند.

البته در عرف عام به آن حيوان مخصوص «قرباني» گفته مي شود كه به خاطر رضاي خداي متعال در روزهاي معين عيد الاضحي- عيد قربان - مسلمانان آن را ذبح مي كنند و كلمه قرباني از لفظ قربان گرفته شده  و چندين بار در قرآن مجيد آمده است، در اكثر مواقع مراد از آن «حيوان مذبوحه» است.

- تاريخچۀ قرباني و عيد قربان:

ذبح قرباني جهت تقرب پروردگار از زمان حضرت آدم عليه السلام شروع شد، وقتي كه دو فرزندش هابيل، قوچ و قابيل، مقداري گندم را به عنوان قرباني به بارگاه خداوندي تقديم نمودند. به دستور و روال آن زمان آتشي از آسمان آمده، قرباني هابيل را سوزاند، كه اين علامت قبوليت بود و قرباني قابيل به حال خود باقي ماند.

در قرآن مجيد اين واقعه تاريخي چنين آمده است:

«اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم تقبل من الاخر»(1) وقتي كه (هابيل و قابيل، پسران آدم) قرباني تقديم كردند از يكي (يعني هابيل) پذيرفته شد و از ديگري (قابيل) پذيرفته نشد.

بعد از آن اين عمل در تمام اديان آسماني به عنوان يك عبادت و وسيلۀ قرب و در مناسبات و مواقع خاص به عنوان يك دستور و آيين جاي ماند. اينجاست كه مي بينيم تمام ملتها اعم از پيروان اديان سماوي و غير سماوي با ذبح حيوان يا صدقه دادن پول و كالا به بارگاه خداوندي يا معبود هاي باطل خويش تقرب مي جويند.

- فلسفه و حكمت عيد قربان:

راز و رمزهاي فلسفه قرباني كه يكي از مناسك حج است، پيام‌ها و نكات قابل توجهي براي زائران خانه خدا و امت اسلام دارد. قرباني هم فلسفه عبادي و عرفاني دارد و هم فلسفه سياسي و اقتصادي بر آن قابل ترسيم است. نخستين حكمت روشن قرباني كه در قرآن به آن اشاره شد، بالاترين مراتب تقوي است. در اين زمينه خداي متعال مي فرمايند: «لن ينال الله لحومها ولا دماءها ولكن يناله التقوي»(2)  يعني خون و گوشت قرباني كه جزء مناسك مني است به خدا نمي‌رسد، بلكه روح عمل است كه تقرب‌آور است و تقواي اين كار به خدا مي‌رسد. عمل قرباني كردن در واقع يك حكم دارد يك حكمت. حكم آن، كشتن يك گوسفند و حكمت آن با تقوا بالا رفتن.

هر عملي كه در آن تقرب باشد، قرباني است. اين تقوا نه تنها به طرف خدا صاعد مي‌شود بلكه به خدا مي‌رسد و چون تقوي، وصف نفساني روح انسان متقي است كه جداي از جان انسان نيست، اگر تقوي به خدا برسد، انسان متقي نيز به خدا مي‌رسد.

تقوي مراتبي دارد و قرباني مي‌تواند اشاره به بالاترين مراتب تقوي باشد. يك مرتبه از تقوي اجتناب از گناهان است، مرحله بالاتر، اجتناب از مطلق كارهاي ناپسند چه گناه و چه مكروه است؛ و بالاترين مرتبه‌اش نيز اين است كه در دل انسان جز محبت و عشق به خدا و ارزش‌هاي ديني چيز ديگري نباشد كه به فرمودۀ امام صادق(ع): «القلب حرم الله فلا تسكن حرم الله غير الله»(3) دل حرم خداست، غير خدا را در دلت راه مده!

نخستين حكمتي كه قرباني در حج دارد اين است كه حضرت ابراهيم اسماعيل را براي قرباني آماده كرده؛ داستانش مفصل در قرآن آمده است: «پسر عزيزم من در خواب ديدم خداوند به من دستور داده تو را قرباني كنم، پسر هم تسليم شد و گفت: هر چه خدا به تو دستور داده درباره من انجام بده و من صبر مي‌كنم».

اين اشاره به بالاترين درجات تقوي است؛ يعني عاشق خدا هيچ نوع وابستگي و دلبستگي ندارد. تا انسان از همه وابستگي‌ها و دلبستگي‌ها نگذرد به كمال مطلق و محبوب مطلق نمي‌رسد. به سخن ديگر وقتي انسان از همه محبوب‌ها گذشت و دل را از محبت غيرخدا خالي كرد، آن وقت است كه به محبوب مطلق كه خداست مي‌رسد «قلب المومن عرش الرحمن»(4) دل مؤمن عرش خداست و در اين‌جاست كه انسان به عيد مطلق مي‌رسد.

قرباني روز عيد مي‌تواند اشاره‌اي باشد به بالاترين مراتب تقوي كه در اثر حج و نورانيت حج به آن دست يافته و آن عيد لقاءالله است كه براي ديدار صاحبخانه آمده است. اين‌جا نيامده كه فقط خانه را ببيند، آمده صاحبخانه را ببيند. كساني مي‌توانند در واقع به زيارت صاحبخانه نايل شوند كه قلب و دلي سالم داشته باشند. قلب سالم را هم امام تفسير مي‌كند: قلبي كه جز خدا در آن نباشد. مني در واقع قربانگاه عاشقان خداست. دلبستگي به هر چيزي غيرخدا، با توحيد مطلق منافات دارد و يك نوع شرك است و حتي انسان اگر دلش با غيرخدا باشد يك شرك پنهان در دل اوست. موحدين كامل كه دنباله رو ابراهيم خليل الرحمن هستند، كساني هستند كه دل را از غيرخدا خالي كردند و مراسم نوراني حج اين استعداد و ظرفيت را دارد كه انسان به آن موقعيت برسد.

- حاصل سخن اينكه:

1- عيد قربان نمادي ممتاز و بي‌همتا از خلوت دروني بشر و بي‌پيرايگي وتوجه به معبود است و اين عيد بزرگ مسلمانان فرصتي مغتنم و مناسب براي شناخت درون انسان ها و بازيابي معرفت‌هاي گمشده بشري است. در واقع عيد سعيد قربان عيد صداقت و پاكي و تسليم‌شدن انسان مومن در برابر اراده پروردگار است.

2- فلسفه عيد قربان جدا‌شدن از تعلقات مادي، از خود گذشتن و به تعالي روح انديشيدن است.

3- حضرت ابراهيم علیه السلام با تسليم در برابر امر الهي در امتحان بزرگ تقوا سربلند شد. حقيقت عيدقربان، ذبح نفس سركش و مبارزه با ظلم و ظالم است و يادآور قربانگاه ابراهيم خليل‌الله و درس ايثار و فداكاري در راه خدا است.

4- حضرت ابراهيم علیه السلام يكي از بزرگ‌ترين پيامبران الهي بود كه توانست، فرمان الهي را بر هواي نفساني مقدم شمارد و حاضر به قرباني شدن فرزند خود براي خدا باشد ما نيز مي‌توانيم با تأسي از اين پيامبر بزرگ الهي با دل كندن از ماديات دنيوي مشمول نعمات الهي شويم.

پي نوشت ها:

1. مائده(5) آيۀ 27.

2. حج(22) آيۀ 37.

3. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، انتشارات دار الحديث، قم،1381ش. ج2، ص212.

4. بحارالأنوار، علامه مجلسي، موسسه الوفاء بيروت، سال1404ق. ج 55، ص 39.