۱۳۹۱/۰۱/۱۶ ۲۳:۳۴ شناسه مطلب: 65513
خیلی دوست دارم بدونم از دیدگاه شما آیا دین زردتشت الهی است یا خیر؟
اگرچه در باره این که دین زرتشت از ادیان الهی بوده یا نه، اختلاف نظر وجود دارد، اما از تاریخ ادیان الهی و برخی روایات اسلامی به دست میآید: زرتشت از ادیان الهی و این دین منسوب به زرتشت می باشد. زرتشت، پیامبری از پیامبران الهی است؛ هر چند محل و تاریخ تولد وی روشن نمی باشد. این ابهام تا حدی است که عدهای ظهور تاریخ تولد 329 تا 600 قبل از میلاد میدانند. (1)
اما با همه اختلاف عجیبی که در تاریخ و محل ظهور و تولد او وجود دارد، چند نکته را از لحاظ تاریخی، میتوان قطعی تلقی نمود:
1. زرتشت، پیامبری از انبیای الهی و از سرزمین ایران باستان بوده است.
2. او دارای کتاب آسمانی بوده و کتابش از بین رفت؛ اما با تکیه بر خاطرات و اذهان و به اصطلاح آنچه در سینه اشخاص بود، مطالبی جمع آوری شد و به نام کتاب مقدس تکثیر گشت.
3. زرتشت، به دست قوم خویش کشته شد.
جهت شفاف تر شدن مطلب، به چند روایت زیر دقت نمایید:
- در برخی روایات میخوانیم: مشرکان مکه از پیامبر (ص) تقاضا کردند از آنها جزیه بگیرد و اجازه بت پرستی به آنها بدهد. پیامبر فرمود: من جز از اهل کتاب جزیه نمی گیرم. آنها در پاسخ گفتند: چگونه چنین میگویی، در حالی که از مجوس منطقه هجر، جزیه گرفتهای؟ پیامبر فرمود: مجوس، پیامبر و کتاب آسمانی داشتند، پیامبرشان را به قتل رساندند و کتاب او را آتش زدند.
- اصبغ بن نباته میگوید: وقتی علی(ع) بر فراز منبر فرمود: از من سؤال کنید، پیش از آن که مرا نیابید. اشعث بن قیس (منافق معروف) برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان! چگونه از مجوس جزیه گرفته میشود، در حالی که کتاب آسمانی بر آنها نازل نشده و پیامبری نداشتهاند؟ فرمود: خداوند کتابی بر آنها نازل کرد و پیامبری مبعوث نمود.
- بر اساس روایتی از امام زین العابدین (ع)پیامبر فرمود: با مجوسیها طبق سنت اهل کتاب رفتار نمایید. (2)
مرحوم علامه طباطبایی میفرماید: «مراد از مجوس، قوم معروفى هستند که به زرتشت گرویدهاند. این لفظ درقرآن یک بار به کار رفته است. در قرآن (3) مجوس در صف و در ردیف اهل کتاب، یعنى یهود و نصارا و در برابر مشرکان قرار گرفتهاند. بنابراین، از این آیه استفاده میشود که زرتشتی ها، پیروان پیامبر الهی بودند؛ امّا همانند سایر ادیان، دین آنها منسوخ و کتاب آسمانی آنها تحریف شد.(4)
آنچه امروز به نام «اوستا» و از زرتشت در دست پیروان او وجود دارد، تنها بخشی از آن کتاب است که مورد تحریف قرار گرفته، از جاهای پراکنده به دست آمده است و اعتبار آن قطعی نیست.
پی نوشت ها:
1. عبدالله مبلغی آبادانی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، قم، منطق، 1373ش.ج 1، ص 334ـ 336.
2. ناصر مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه ، تهران ،دار الکتب الإسلامیة، 1374 ش، ج 14 ص 45ـ 46.
3. حج (22)، آیه 17.
4. علامه طباطبایی ،المیزان، (ترجمه فارسی)، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین،1374 ش، ج 14، ص 532ـ 537، (با تلخیص).