امام زمان علیه السلام در قرآن

آياتي از قرآن حكايت دارد كه اراده خدا بر حاكميت حق و عدل است و روزي زمين به حاكميت مستضعفان صالح كه به ناحق از امامت محروم شده اند، در خواهد آمد.
 آيا آيه در مورد امام زمان آمده كه دنيا را پر از عدل و داد مي كند؟

پرسش:
آيا آيه در مورد امام زمان آمده كه دنيا را پر از عدل و داد مي كند؟فقط با آيه قرآن؟

پاسخ:
آياتي از قرآن حكايت دارد كه اراده خدا بر حاكميت حق و عدل است و روزي زمين به حاكميت مستضعفان صالح كه به ناحق از امامت محروم شده اند، در خواهد آمد. از جمله آيات زير:
«وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ ؛(1) ما مي ‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم!».
امامت صالحان و وراثت بر زمين گر چه تا به حال نسبت به اقوامي مؤمن كم و بيش محقق شده؛ ولي تحقق كامل و تمام آن در زمان ظهور امام دوازدهم است و به اين مطلب علاوه بر شيعه ، بسياري از اهل سنت باور دارند. (2)
«أن الارض لله يرثها عبادي الصالحون؛ (3)بندگان شايسته‏ ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!».
تا به حال اين وراثت به طور كامل محقق نشده و عالمان اسلام تحقق آن را در زمان ظهور مهدي (عج) و نزول عيسي (ع) مي دانند. (4)
«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏ ؛ (5) او كسي است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند!
اين غلبه كامل بر اديان هم در زمان ظهور محقق مي شود».
آيات بسيار ديگري هم بر حاكميت كامل مؤمنان و موحدان بر زمين و غلبه كامل اسلام  دلالت دارد. بنا بر روايات ، اين حاكميت و غلبه كامل به دست مهدي آل محمد است كه فرزند امام عسكري (ع) است.
اما در قرآن حاكميت امام زمان به دلايلي كه خدا مي داند، به نام ذكر نشده است و ما نبايد براي خدا تعيين تكليف كنيم كه حتما بايد اين مطلب را به صراحت در قرآن گفته باشد و گر نه ما نمي پذيريم. خداوند براي دينش دو منبع مهم معرفي كرده است:
قرآن و سنت قولي و عملي پيامبر و اهل بيت و ما به آنچه از معارف و اخلاق و احكام در اين دو منبع آمده، بايد پايبند باشيم و گر نه در پيشگاه خدا مؤاخذه خواهيم شد. ما هيچ گاه به عنوان يك مسلمان نبايد بگوييم من فقط اين مطلب را اگر در قرآن آمده باشد ، مي پذيرم.
اين كلام يعني دست رد زدن به سينه پيامبر و عترت كه خدا آنان را سخنگويان خود معرفي كرده و اطاعت آنان را عين اطاعت خود شمرده است.

پي نوشت ها:
1. قصص (28) آيه 5.
2. ابن ابي الحديد معتزلي ، شرح نهج البلاغه ، اول ف بيروت ، دار احيائ الكتب العربيه ، 1378 ق ، ج19 ، ص 29.
3. انبياء (21) آيه 105.
4. آلوسي بغدادي ، روح المعاني ، اول ف بيروت ، دار الكتب العربي ، 1415 ق ، ج17 ، ص 195.
5. توبه (9) آيه 33.
 

 

 

منبع احكام و معارف اسلام، قرآن، سنت و عقل است. نبايد انتظار داشت همه احكام و معارف و جزئيات آن ها را در قرآن يافت.
چه آياتي كه براي پيروي از مراجع و ولايت فقيه هست؟

پرسش:
آياتي كه براي پيروي از مراجع و ولايت فقيه هست بفرماييد؟

پاسخ:
اول. قرآن منبع اصلي معارف و احكام اسلام است.
دوم. پيامبر  مفسر، مبين و معلم قرآن است . تفصيل جزئيات احكام و معارف را در سخنان و رفتار ايشان (سيره)بايد يافت.اين منصب بيان و تفسير و تعليم به امر خدا بعد از ايشان به خلفاي ايشان واگذار شده است.
سوم.عقل نور خدايي و پيامبر باطني است. دريافت هاي عقل در زمينه معارف و حسن و قبح معتبر و مورد تاييد خداست.
بنا بر اين با توجه به توضيحات بالا منبع احكام و معارف اسلام، قرآن، سنت و عقل است. نبايد انتظار داشت همه احكام و معارف و جزئيات آن ها را در قرآن يافت.
لزوم حكومت از نگاه عقل بديهي است. قرآن شرايط حاكم را بيان كرده از جمله :
شرط اول : اسلام و ايمان.
خداوند مي فرمايد :
لن يجعل الله للكافرين علي المومنين سبيلا؛ خداوند هرگز كافران را بر مومنان سلطه نمي دهد.
لايتخذ المومنون الكافرين اولياء  من دون المومنين و من يفعل ذالك فليس من الله في شي ؛
مومنان نبايد كافران را به جاي مومنان سرپرست خود بگيرند. هر كس چنين كند، از لطف و ولايت خدا بي بهره است.
شرط دوم : عدالت .
و لا تركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار؛
به ستم پيشگان گرايش نيابيد كه آتش دوزخ به شما خواهد رسيد ،
در روايات به دوستي و اطاعت تفسير شده است ،
قال اني جاعلك للناس اماما" قال و من ذريتي قال لاينال عهدي الظالمين‌؛
خدا فرمود :  تو را پيشواي مردم گماردم ،گفت : و از فرزندان من ؟ فرمود : عهد من به ستمكاران نمي رسد.
شرط سوم : فقاهت .
حاكم اسلامي بايد عالم به احكام و معارف و اهداف اسلام باشد تا بتواند آن ها را اجرا كند. اهداف را محقق سازد. در زمان پيامبر ( ص ) و امام معصوم (ع ) اين علم از سوي خداوند به آنان داده شده است . در زمان غيبت امام معصوم ( ع ) داناترين مردم به احكام و معارف و اهداف قرآن بايد متصدي اين مقام باشد.
قرآن در باره شرط علم مي فرمايد :
افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع امن لايهدي الا ان يهدي فمالكم كيف تحكمون ؛
آيا كسي كه به راه حق هدايت مي كند،سزاوارتر است كه از او پيروي شود يا كسي كه راه نمي يابد ،مگر آن كه راه برده شود،شما را چه مي شود؟چگونه داوري مي كنيد؟
فقيه كسي است كه با تخصصي كه سال ها در تحصيل آن كوشش كرده ، مي تواند احكام و معارف و اهداف اسلام را از قرآن و سنت و عقل و اجماع به دست آورد. غير فقيه كسي است كه اين تخصص را ندارد. بايد  اسلام را از فقيه و اسلام شناس بياموزد .
فقيه و اسلام شناس عادل و توانمند شبيه ترين فرد به معصوم است . در نبود معصوم به حكم شرع و عقل بايد منصب زعامت سياسي جامعه را به كسي سپرد كه صلاحيت بيش تري دارد. فقيه عادل و توانمند صلاحيت دارترين فرد است.
قرآن مي فرمايد:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي‏ أَهْلِها؛خدا امر مي كند امانت ها را به اهل و صاحبان صلاحيت بدهيد.
كسي كه مي خواهد در راس حكومت در جامعه اسلامي باشد، بايد هم دين جامعه را به خوبي بشناسد؛ هم عدالت در اجرا داشته باشد ؛هم توان اداره جامعه و تدبير امور را داشته باشد. اگر دارندگان اين شرايط متعدد هستند ،به حكم عقل و شرع بايد صلاحيت دارترين فرد براي تصدي اين مسئوليت شناخته شود.
بنابراين در قرآن واژه "ولايت فقيه" نيامده و تفصيل اين امر به بيان امامان واگذار شده است.
 

صفحه‌ها