۱۳۸۹/۰۶/۰۳ ۱۴:۵۶ شناسه مطلب: 17525
خوانده ام که شیطان در زمان ظهور ازبین میرود باتوجه به این پس بعد ظهور همه ی انسانها و اجنه باید به عصمت تقریبی برسند! اگر این مطلب صحت دارد پس چگونه امکان دارد که بعد از امامت چندصدساله ی حضرت مهدی (عج) کسی ایشان را به شهادت برساند؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در برخي روايات بدين مسئله اشاره شده كه شيطان به دست حضرت مهدي موعود به هلاکت ميرسد. (1) ولي توجه به چند نکته لازم است:
اولا اين گونه روايات از نظر سند وجاي تامل دارد.
دوم: رسيدن آدميان و جنيان به عصمت تقريبي در جاي مطرح نشده ،گر چه بر اساس روايات بشر از نظر عقلي به کمالات بالايي ميرسند. (2) ولي عصمت تقريبي براي همگان به آساني قابل اثبات نخواهد بود. به خصوص آن که در برخي روايات آمده که در زمان ظهور و حکومت حضرت (ع) نيز حدود الهي جاري مي شود (3) و يا اينکه پيروان برخي اديان پيشين حتي در زمان ظهور به همان دين خود معتقدند و اسلام را نميپذيرند، ولي در سايه حکومت مهدي به عنوان اقليت ديني تحت شرايطي خاصي زندگي مي کنند. (4)
از اين گونه امور معلوم ميشود که گر چه در پرتوي حکومت عدل گستر جهاني بسياري از مسايل حل ميشود، ولي همه بشر به طور يکسان صالح و پرهيزگار نخواهد شد. بنابراين شهادت حضرت به دست افراد ناصالح قابل تصور است.
سوم: گر چه طبق برخي روايات زني به نام سعيده از طايفه بني تميم حضرت را به شهادت مي رساند ،به اين نحو که از بالاي بام به هنگامي که حضرت در حال عبور است، سنگي به سوي ايشان مياندازد و با آن سنگ حضرت به شهادت ميرسد. (5) ولي اين روايت گذشته از اين که به لحاظ سند جاي تامل دارد، با روايات ديگر معارض است، چون در برخي از روايات آمده که حضرت مهدي بعداز ظهور چهارده سال حکومت عدل را ايجاد مي کند و آن گاه به مرگ طبيعي خودش از دنيا مي رود. (6)
در برخي روايات دارد که بعد از چهل سال زندگي بعد از ظهور با مرگ طبيعي از دنيا مي رود. (7) بنابراين در اين گونه مسايل که مربوط به حضرت مهدي است ، به طور قطعي نميتوان اظهار نظر نمود، چون تنها راه بحث آن روايات است و روايات مسئله نيز متعارض و برخي ضعيفاند.
پينوشت ها:
1. مهدي موعود (ترجمه ج 13 بحار) ص 1135.
2. همان ،ص 1115.
3. همان ،ص 1107.
4. موعود شناسي ،ص 642.
5. کافي، ج 8، ص 208.
6. البرهان تاليف متقي هندي ،ص 163.
7. عقد الدرر ،ص 147.