مرجعيت و حوزه هاي علمي و فكري

جايگاه و پايگاه روحانيت كجاست ؟
هر جامعه انسانی، مخصوصاً جامعه مسلمان مكلّف است گروه ها و تخصص هایی ‌ در علوم گوناگون جهت خدمت به جامعه تشكیل دهد و برای آن سرمایه گذاری نماید. ‌

جايگاه و پايگاه روحانيت كجاست ؟

 

هر جامعه انسانی، مخصوصاً جامعه مسلمان مكلّف است گروه ها و تخصص هایی در علوم گوناگون جهت خدمت به جامعه تشكیل دهد و برای آن سرمایه گذاری نماید.

تخصص در علوم دینی نیز از این قاعده مستثنا نیست. قرآن می گوید:  

شايسته نيست، مؤمنان همگي (به سوي ميدان جهاد) كوچ كنند. چرا از هر گروهي، طايفه‏اي از آنان كوچ نمي‏كند (و طايفه‏اي بماند) تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهي پيدا كنند و   هنگام بازگشت به سوي قوم خود آن ها را انذار نمايند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداري كنند؟(1)

 خداوند متعال، جامعه انسانی را برای آشنایی به احكام حلال و حرام و امور دینی، مكلّف كرده ، دستور داده تا گروهی از آن جامعه جهت تخصص در این علوم الهی همت  بگمارند.

روحانیت به معنای امروز آن - كه به قشر خاص از جامعه گفته می‏شود - در صدر اسلام وجود نداشت، زیرا در زمان حضور معصومان(ع) مردم مسایل شرعی و پرسش‏های خود را مستقیماً از آن ها می‏پرسیدند. آنان خود و یا نمایندگان آن ها پاسخ مسایل شرعی مردم را بیان می‏نمودند.

 البته بعضی از انسان‏ها بودند كه با عنوان «روحانی» از آنان یاد نمی‏شد، ولی وظایف روحانی را انجام می‏دادند، بدین معنا كه تبلیغ دین نموده و به هدایت مردم می‏پرداختند.(2) مانند این كه در صدر اسلام، پیامبر (ص) برخی را به عنوان مبلّغ و برخی را به عنوان قاری قرآن اعزام و نصب می‏نمود.

 ائمه(ع) نیز شاگردان و دانش‏آموختگانی داشتند كه عملاً وظایف روحانی را در عصر آنان انجام می‏دادند. امام علی(ع)  به قثم بن عباس كه از طرف او كارگزار مكه بود می نویسد : « ...  فأفت المستفتي، و علّم الجاهل، و ذاكر العالم ؛ (3) فتوا برای پرسشگر بیان كن و جاهل را تعلیم ده و با عالمان به بحث بپرداز .»

 امام صادق(ع) به ابان بن تغلب فرمود: «اجلس فی مسجد المدینه وأفت الناس فإنّی اُحبّ أنْ یری شیعتی مثلك(4)؛ در مسجد مدینه بشین و برای مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم مانند تو میان شیعیان دیده شوند.»

از جمله وظائف وخدمات روحانیون در این زمان:

1. تبیین معارف قرآنی:

قرآن ـ كه اساس اسلام است ـ به تفسیر و بیان مطالب نیازمند است. تفسیر قرآن در درجه اول بر عهده رسول اللّه‏ بود. قرآن میگوید: وانزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ قرآن را به سوی تو نازل كردیم تا آن را برای مردم توضیح دهی و بیان كنی. (5)

 بعد از نبی اكرم(ص) تفسیر قرآن بر عهده جانشینان  حضرت؛ یعنی، ائمه اثنی عشر قرار گرفت. در زمان غیبت نیز بر عهده علما و دانشمندان راستین ـ كه در حقیقت پیروان انبیا و جانشینان آنان هستند ـ می‏باشد.

2.  تبیین و تفسیر معارف و سنن نبوی و اهل البیت:

منبع دیگری در معارف اسلامی احادیث و سننی است كه از نبی اكرم(ص) و ائمه هدی(ع) به یادگار مانده است. این روایات نیز نیازمند بیان و تفسیر است. عالمان دینی با تخصصی كه درعلم الدرایه، علم الروایه و علم الحدیث دارند به تبیین و تفسیر روایات میپردازند.

3. اجتهاد و استنباط احكام:

 تطبیق احكام و موضوعات با منابع فقهی، نیاز به اجتهاد و تلاش دانشمندان متخصص این فن دارد كه این نیز یكی از وظایف خطیر عالمان دین است.

4. هدایت و تزكیه :

 خدمت و وظیفه یك روحانی بر محور هدایت و تزكیه مردم دور میزند. نیازهای جامعه انسانی، تنها در نیازهای جسمی خلاصه نمیشود.جامعه تنها به پزشك،مهندس و... (كه مربوط به جسم و بدن و نیازهای آن هستند) نیاز ندارد، بلكه علاوه بر آن، انسانها از نیازهای روحی و معنوی نیز برخوردارند. این نیازها نیز باید برآورده شده و به پاسخگویی نیاز دارند.

 بخش عمده برآورده كردن این نیازها بر عهده روحانیون است. در واقع نقش روحانیون در جامعه مانند پزشك و طبیب است.

5. تعلیم آموزههای دینی:

آشنا كردن مردم با معارف اسلامی از جمله خداباوری كه وظیفه انبیا و امامان(ع) است، در عصر حاضر بر دوش عالمان دین است. آنان به عنوان مرجع دینی به مسایل شرعی مردم پاسخ میدهند و به تعلیم و تربیت آنان میپردازند. این كار   انبیا است . به همین جهت در روایات از عالمان به عنوان وارثان پیامبران یاد شده است.(6)

 یكی از مصادیق مهم وارث بودن، انتقال فرهنگ اسلام به نسلهای بعد و آشنا كردن مردم به دستورهای اسلام است.

 نیازهای جامعه امروز با گذشته  بسیار متفاوت است. فراوانی علوم، وجود مكتبهای متفاوت، طرح شبهات فراوان راجع به مسائل دینی، به و جود آمدن مسائل جدید  و... سبب شده علما و روحانیون برای انجام وظیفه خطیر خود، وقت فراوانی را صرف فراگیری علوم و مجهز شدن به فنون متفاوت مورد نیاز جامعه و پاسخگویی به پرسشهای مردم كنند.

اگر در گذشته ممكن بود مسائل فقهی مورد نیاز جامعه را در دو تا سه جلد كتاب جمعآوری نمود، در عصر ما مسائل مورد نیاز را در پنجاه جلد هم نمیتوان گردآوری كرد. این مسائل نیاز به بحث و بررسی و استدلال دارد كه وقت و فرصت زیادی را می طلبد، همان طور كه پزشكی امروز با پزشكی یك هزار و چهار صد سال قبل،از جهت كثرت مسائل قابل مقایسه نیست.

علوم اسلامی مانند فقه و تفسیر و عقائد چنین می باشند. مسائل اقتصادی كه امروز در جامعه مطرح می باشد و بسیار پیچیده و گوناگون است، باید از نظر فقهی بحث شود. روحانیت باید  پاسخگوی تمام این مسائل باشد .

در طول تاریخ ،همواره روحانیت،مورد اعتماد و توجه مردم بوده، در مشكلات و سختی ها از آنان كمك می خواستند .  با تمام توان از مردم و خواسته های به حق شان ،حمایت و پشتیبانی می كردند .

  به  كتابهای زیر ،مراجعه نمائید .

1-مرجعیت و روحانیت، اثر برخی نویسندگان (مجموعه مقالات) از انتشارات شركت سهامی انتشار

2-چشم و چراغ مرجعیت، به كوشش مجبتی احمدی ، موسسه بوستان كتاب ، دفتر تبلیغات اسلامی

3-مرجعیت دینی، صادق حسینی شیرازی

پینوشتها:

1. توبه (9) آیه 122.

2.شهید مطهری، ده گفتار، ص 251.

3.  نهج البلاغه، نامه  . 67 .

4. سفينة البحار،شیخ عباس قمی ،واژه ابان.

5. نحل، آیه 44.

6.  كافی، ج 1، ص 33